
آقاسهراب دورکار نبود!

بهاره خسروی؛ روزنامهنگار
سهراب رجبی، کاسب قدیمی محله یوسفآباد، در روزهای حمله صهیونیستی که آسمان تهران در اضطراب صدای شلیکهای پیاپی ضدهوایی و انفجار و آتش و دود بود، برای تأمین مایحتاج اهل محل، کسب و کارش را تعطیل نکرد: «چیزی که مردم در روزهای سخت به آن نیاز دارند همدلی و قوت قلب است.» سهراب رجبی به پاس خدماتش در روزهای سخت، بهعنوان کاسب نمونه از سوی فرهنگسرای سرو تقدیر شد. او که در دوران جنگ با رژیم بعثی عراق و در عملیات کربلای 5 به درجه جانبازی رسیده درباره جنگ 12روزه و دلایل ماندنش در تهران میگوید: «محله ما سالمند زیاد دارد. روزی که جنگ شروع شد و صحبت ترک تهران به میان آمد به این فکر کردم که اگر مغازهام را ببندم، همسایهها باید راه دورتری را برای تهیه اقلام مورد نیازشان بروند. برای همه امکان تردد در مسیرهای دورتر نیست. با اینکه نمیدانستیم تا کی این وضعیت ادامه پیدا میکند تصمیم گرفتم بمانم و خدا را شکر جلو همسایهها روسفید شدم؛ هیچکس از مغازه دست خالی بیرون نرفت. اینکار کوچکی بود که از دستم بر میآمد.» سعید امینی، مدیر فرهنگسرای سرو، میگوید: «وقتی آقای رجبی بهعنوان کاسب نمونه به فرهنگسرا معرفی شد، هیچ شناختی از او نداشتم. روی خوشخلقی و مردمداریاش تأکید شده بود. اینکه حسابی در روزهای جنگ، هوای مشتریها را داشته و سعی کرده برای افرادی که حساب دفتری داشتند، محدودیت یا فشار مضاعف ایجاد نکند..»جمشید رحمانیپناه، از معتمدان محله یوسفآباد، تعریف میکند: «آقای رجبی و پیشتر هم پدرشان از کاسبان خوشنام محله یوسفآباد بودند و هستند. آقاسهراب ارزانفروش است و در بعضی مواقع از مشتری سود نمیگیرد. اجناس خرید قدیم را هم با همان نرخ قدیم حساب میکند. در روزهای جنگ هم یکسره سر کار حاضر بود و نگذاشت همسایهها احساس کمبود کنند.»