ایران، پیروز جنگ ارادهها
سیدجلال دهقانی فیروزآبادی _ استاد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی
بازدارندگی عبارت است از مأیوسکردن دشمن از اقدام خصمانه از طریق ایجاد شک و تردید یا ترس از عواقب آن اقدام و مقاومت فعال و همهجانبه در برابر فشارهای او. مهمترین هدف بازدارندگی، سلب امکان بسیج نیرو و استفاده دشمن از زور و منابع قدرت نظامی است. منع دسترسی، بهمعنای جلوگیری از ورود دشمن به محیط امنیتی و ممانعت منطقهای بهمعنای جلوگیری و سلب آزادی عمل تهاجمی دشمن 2 سازوکار کارآمد بازدارندگی است. بر این اساس، هدف راهبردی بازدارندگی، تقویت قدرت و توان دفاعی کشور بهمنظور فرسودن یا فرسایش قدرت دشمن و تحمیل هزینه حداکثری به نیروی مهاجم است. امکان عملیشدن تهدید و معتبربودن آن برای بازداشتن اقدامات خصومتآمیز نظامی دشمن در کانون بازدارندگی نهفته است.
شهادت سردار سلیمانی توسط آمریکا و به دستور ترامپ، اقدامی برای آزمودن اراده و توان پاسخ عملیاتی ایران بود. ترامپ در جنگ ارادهها تلاش کرد تا ابتکار عمل را بهدست گرفته و اراده خود را بر ایران تحمیل کند. وی بهزعم خود سعی کرد با این اقدام ایران را در یک معمای امنیتی قرار دهد. بهگونهای که ایران نتواند به این جنایت واکنش شایسته نشان دهد و در هر دو صورت پاسخ یا عدمپاسخ مناسب، ایران در معرض تهدید و خطر قرار داشته باشد.
اما ایران با پاسخ نظامی مستقیم به شهادت سردار سلیمانی، عملا نشان داد که اراده، انگیزه و توان عملیاتی پاسخدادن به هر تهدید خارجی را دارد. لذا تاکنون ایران جنگ ارادهها را برده است و اعتبار و امکان تهدید مقابلهبهمثل را عملا نشان داده است. این پاسخ، ترامپ و تندروهای حاکم بر کاخ سفید را به این نتیجهگیری رساند که اقدامات آنان بدون پاسخ نخواهد ماند و برای اقدامات غیرعقلانی خود باید هزینه بپردازند. مهمتر از این، رقبای دمکرات ترامپ را به این جمعبندی رساند که برای جلوگیری از اقدامات غیرعقلانی ترامپ، باید وی را مهار کنند. برایند این دو، افزایش قدرت بازدارندگی ایران است.
در این صورت، سمت و سوی تحولات منطقه در جهت مدیریت تنشهای بیشتر و آتشبس موقت پیش میرود، زیرا هیچیک از دو طرف، همانگونه که اعلام کردهاند خواهان تصاعد بحران و جنگ تمامعیار نیستند. کشورهای منطقه نیز در اثر افزایش سطح تنش بین ایران و آمریکا در تکاپو خواهند برآمد تا از یک درگیری نظامی گسترده جلوگیری کنند. برایند این تحولات، تقویت محور مقاومت، تثبیت قدرت و حضور منطقهای ایران، کاهش تدریجی حضور آمریکا در منطقه و کاهش سطح تنش بین ایران و اعراب بهویژه عربستان سعودی است. تاریخ نشان داده که در بسیاری از مواقع مدیریت بحران در اوج آن ممکن شده است. اگر عقلانیت بر کاخ سفید حاکم باشد، حاکمان آن را به این واقعیت خواهد رساند که برخلاف محاسبات و برآوردهای آنان، ایران نهتنها در موضع ضعف نیست، بلکه از قدرت بازدارندگی و دفاعی لازم برای دفاع از امنیت و منافع حیاتی خود برخوردار است. از اینرو عاقلانهترین گزینه و تصمیم، پرهیز از هرگونه ماجراجویی نابخردانه دیگر است.