تولد خورشید در یلدای ایرانی
سیداحمد محیططباطبایی _ کارشناس میراث فرهنگی
زندگی مردمانی که در نیمکرهشمالی و در منطقه معتدله زندگی میکردند و مبنای حیات اقتصادی و زندگی آنها برپایه کشاورزی و گلهداری بود، بسیار متأثر از حرکت خورشید بود. بهعبارت دیگر تقویم شمسی برای اینگونه جوامع از اهمیت بسیار بسزایی برخوردار بود. به همین دلیل در این محدوده از جغرافیای زیستی انسان با آیینها و مراسمی روبهرو هستیم که مرتبط با نیازهایی است که این جوامع از آنها برخوردار بود. همچون آغاز انقلاب ربیع که آن را «نوروز» مینامیم و در این رویداد زمستان به پایان میرسد و بهار آغاز میشود. یا سایر آداب مرتبط با مراسم کاشت، داشت و برداشت کشاورزی یا کوچ عشایر در فصل بهار یا پاییز! ازجمله این آیینها باید به آیینی اشاره کرد که بر مبنای تقویم شمسی، خورشید در کوتاهترین طول زمانی خود در روز قرار میگیرد. بهعبارتی در فردای آنروز، بر زمان حضور خورشید در آسمان اضافه میشود. این شب را که طولانیترین شب سال و در آغاز زمستان است، یلدا میگویند. یلدا از کلمه میلاد و تولد میآید. تولد خورشید یا بهعبارتی مهر که مورد احترام مردم بود. زیرا که خورشید مهمترین منبع حیاتی انسان بود. زمانی که انسان آغاز استقرار خود را تجربه میکرد و هنوز نمیدانست شبانهروز و گردش زمین چگونه است، آداب و سنتهایی را ایجاد کرد که به خورشید احترام بگذارد و حیات خورشید را در آسمان دنبال کند. به همین دلیل شب یلدا یا شب آغاز مهر نهتنها زمان طولانیشدن روز یا تولد مهر بود که به آیین مهر که از قدیمیترین آیینهای آریاییها یا آیینهای ایرانیان قدیم بود، بازمیگردد.
مهر، نماد پیمان، قول و حیات و زندگی به شمار میرفت و به همین دلیل آیین یلدا از اهمیت بسیاری برخوردار بود. حتی آیینها و سنتهای بعدی مانند میلاد حضرت مسیح(ع) و ... به نوعی متأثر از همین روز به شمار میرود. چرا که امروزه که سال 2020میلادی در پیش است به آن AD میگویند و نه AC که نشاندهنده بعد از تولد مسیح است. بلکه A.D در زبان لاتین یعنی روز سرور مهر و هنوز هم در سال نو میلادی این را ما شاهد هستیم.
از همین زاویه اگر به موضوع نگاه کنیم متوجه میشویم که اقوام کشاورز و گلهداری که در نیمکرهشمالی جهان زندگی میکردند در آیین چنین شب و روزی، مشترک هستند و برای تمام اقوام متأثر در جهان ایرانی یا انسانهایی که از محدوده استپهای سیبری تا خلیجفارس زندگی میکردند در آیین یلدا مشترک بودند. حتی بهعبارت دیگر در تمامی نیمکره شمالی ساکن هستند این شب بسیار مهم فارغ از باورهای گوناگون برای همه آنها از اهمیت برخوردار است.
از جهت دیگر آیین یلدا یا شب یلدا نه یک آیین حکومتی که یک آیین و سنت مردمی است و به همینخاطر آثاری که از این شب شاهد هستیم در ادبیات و شعر و داستان و مواردی که فرهیختگان و ایرانیان قدیم به آن توجه کردهاند، وجود دارد. یلدا کمتر از یک سنت یا رسم حاکمیتی خبر دارد، نه بهصورت نوروز که نوروز حکومتی نیز دارد و همچنان که نوروز بهعنوان آیین مردم نیز به شمار میرود و آیینهایی مثل مهرگان که مرتبط با حکومت و دولت و مالیات بوده است. آیین یلدا کاملا مرتبط با مردمانی است که در نیمکره شمالی زندگی کردند و آغاز شب یلدا یا تولد مهر را بهعنوان آغاز روشنایی و امید و خورشید میدانستند و گرمای آن را گرمابخش زندگی و ادامه حیات در این نقطه تلقی میکردند. به همین دلیل آیین یلدا را میتوان در تمامی نواحی مرتبط با جهان ایرانی مانند افغانستان، ماوراءالنهر، قفقاز و بینالنهرین مشاهده کرد.
مبنای آیین یلدا همچون هر سنت دیگر ایرانی، تجمیع و دور هم آمدن است. نتیجه مهم این آیین هم وفاق و همگرایی مردم است.
این وفاق بهصورت دور هم جمع شدن در کنار سفرهای که روی آن سفره از مواهب خداوند که به آنها داده شده است به نوعی تشکر و سپاس به جا میآورند. این را در کنار میوهها مانند انار و ازگیل و یا دانههای خشک شده محصولاتی که در تابستان از آن استفاده کردهاند، بهره میگیرند.
به همین دلیل آجیل شیرین روی این سفره قرار میگیرد که شکر داده خداوند است. همچون سفرههای دیگر گندم هم در شکل رشته و آش رشته و سایر موارد وجود دارد که همه اینها نشانه سپاس از بخشش خداوند و دعایی است که سفره همچنان باقی بماند و حیات و زندگی مردم بر گرد آن استمرار داشته باشد.
آیین یلدا بهعنوان آیینی که از گذشته دیرباز در فرهنگ تاریخی ایران وجود داشته، وقتی در میراث بشری ثبت شود توجه همگان را به چنین مشخصهای جلب میکند که یلدا از چنان ظرفیتی برخوردار است که مردمان دیگر را با باورهای گوناگون میتواند به دور سفره یلدا گرد آورد، مانند همان چیزی که از ویژگیهای نوروز بود.