زبالهگردی 5هزار کودک در پایتخت
14هزار زبالهگرد براساس پژوهشهای صورت گرفته در تهران فعال هستند
محمود مولایی _ خبرنگار
با لباس کثیف، چهرهای درهم، به یک دست دستکش دارد و دستِ دیگرش گونی و تا کمر در سطل زباله خم شده است. این تصویر زبالهگردهایی است که در کلانشهرها و بهویژه در تهران معمولا پیش روی شهروندان قرار دارد. 54هزار مخزن جمعآوری زباله در پایتخت وجود دارد و طبق برآوردها 14هزار نفر در سطح شهر مشغول زبالهگردی هستند که از این تعداد 5هزار نفر کودک هستند. کمترین سن برای شروع زبالهگردی 10سال است. کودکان از سن پایینتر نیز رویت میشوند که معمولا به همراه پدر خود زبالهگردی را فرامیگیرند و افراد کهنسال نیز ازجمله زبالهگردها هستند. اغلب تحصیلات ابتدایی دارند و معمولا از سوی خانواده طرد شده، معتاد یا متارکه کرده یا مهاجر هستند. یک زبالهگرد معتاد متاهل میگوید: «خانواده من در تهران زندگی میکنند و 2 فرزند دارم که یکی از آنها در حال ازدواج است. اما بهدلیل اعتیاد و زبالهگردی نمیتوانم آنها را ببینم و خانوادهام تمایل به حضور من در کنار خود ندارند. قبلا یک مغازه سوپرمارکتی داشتم اما حالا هیچ.» زبالهگردی یک کار مردانه بهحساب میآید و در میان آنها زنها جایی ندارند. پیمانکاران شهرداری از زبالهگردها استفاده میکنند و هیچ قانونی نیز زبالهگردی را جرم نمیداند. زبالهدزدی از زبالهگردها خطری است که آنها را تهدید میکند. زبالهگرد نگهبان میگوید: «کسانی که ما را میشناسند میدانند که جابارمان کجاست و ناغافل بارمان را در ساعت خلوت آخر شب میدزدند. این کار خیلی تکرار شده و گاهی ما هم خستهایم و قدرت دعوا نداریم.» مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران در پژوهشی ابعاد مختلفی از «زبالهگردی» را بررسی کرده است؛ ازجمله علتها، ویژگیها، تخلفات پیمانکاران و... .
محمدرضا جوادییگانه، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران میگوید: «سختترین و پرآسیبترین کار کودکان، زبالهگردی است؛ زیرا آنها به انواع زباله ازجمله زباله بیمارستانی دست میزنند و تنها راه این است که پیمانکاران قانع شوند تا از کودکان استفاده نکنند.»
پوشش و لباس:
لباسهای کار کثیف، آغشته به سیاهی و آلودگی زباله. لباس آنها اغلب پارگیهای متعددی دارد و به گفته خودشان، لباس کار است. آنها که بهصورت حرفهای کار میکنند، تنها در ساعات مشخص مشغول به زبالهگردی میشوند و لباس کار با لباس خانه و بیرونشان متفاوت است. دستهای کثیف و آلوده که معمولا همراه با بریدگی، خراش و زخم است؛ البته بسیاری از زبالهگردها حین کار از یک دستکش استفاده میکنند. بیماریهایی مانند قارچهای پوستی، اگزما، جراحت و زخم طولانیمدت بدون ترمیم، زبالهگردها را تهدید میکند.
وضعیت اسکان:
محل زندگی زبالهگردها متفاوت است؛ برخی با خانواده زندگی میکنند، برخی کارتنخواب هستند و برخی در محل ایستگاه بازیافت زباله ساکن هستند. همچنین برخی در زاغههای حاشیه شهرها، برخی در کورهپزخانههای اطراف تهران و در اتاقکهای کوچ زندگی میکنند. برخی که بهطور غیررسمی زبالهگردی میکنند، توسط صاحبان گاراژهای ضایعات اسکان داده میشوند. وضعیت اسکان این افراد به چند عامل بستگی دارد: سلامت جسمانی(عدماعتیاد)، وضعیت تاهل و وضعیت هویتی.
محدوده سنی:
با اینکه کودکان زیر 10سال همراه با پدران خود مشغول زبالهگردی دیده میشوند اما طبق تحقیقات 10سالگی شروع کار یک زبالهگرد محسوب میشود و آنها تا پیری و کهنسالی این فعالیت را ادامه میدهند.
جنسیت:
طبق تحقیقات تقریبا همه زبالهگردها مرد هستند و زنان به واسطه فیزیک بدنی توانایی زبالهگردی را ندارند.
تغذیه:
زبالهگردها عموما توسط مردم شهر (عابرین) یا کسبههای محلهها تغذیه میشوند. مواد غذایی بستهبندی شده نیز توسط آنها مصرف میشود. آنها غذاهای باز و پسماندهای غذا را تنها در مواردی که مجبور باشند، مصرف میکنند. رهگذران، رستوراندارها و فروشگاههایی که مواد غذایی دارند به زبالهگردها کمک میکنند، درحالیکه زبالهگردها معمولا از مردم چیزی درخواست نمیکنند.
ساعات کاری:
در طول روز، از حوالی ظهر بهمدت 6 تا 8ساعت فعالیت میکنند. تفاوت به فراخور نقطه شهری است؛ مثلا در مرکز شهر عصر به بعد تا نیمهشب و در نقاط مسکونی و مناطق دیگر از حوالی ظهر زبالهگردی میکنند.
وضعیت تاهل:
زبالهگردها چند دسته هستند. متاهل و معتادها که توسط خانواده طرد شدهاند. افرادی که متارکه کرده و بهدلیل اعتیاد تنها زندگی میکنند. مهاجران تنها و بدون خانواده که با برنامهریزی کوتاه و بلندمدت سعی میکنند تا بهزودی به جمع خانواده برگردند.
درآمد زبالهگردی:
درآمد و معاش زندگی روزمره زبالهگردها اغلب از همین راه تامین میشود. زبالهگرد گونی به دوش، بهصورت متوسط روزانه بین 50تا 80هزار تومان درآمد از فروش پسماند بهدست میآورد. بهطور متوسط درآمد هر زبالهگرد ماهانه یک میلیون تا 2 میلیون تومان است.
سطح تحصیلات:
اکثر زبالهگردها و کتفیها، مهاجرند و بهدلیل فقر مجبور به مهاجرت شده و معمولا افرادی بسیار کم درآمدند و با همه این شرایط بیشتر آنها تنها سواد خواندن و نوشتن داشته و چندان تحصیلاتی ندارند. گاها افرادی هستند که تا دیپلم رسیده ولی بهدلیل نداشتن مهارت، امکان استخدام و اشتغال ندارند. عموما تحصیلات زبالهگردها بسیار پایین و در سطح ابتدایی است.
تخلفات پیمانکار:
1- استفاده از کارگران غیرایرانی
2- نپوشیدن لباس فرم و ماسک و کلاه
3- عدمرعایت قوانین سن پرسنل
4- عدماستفاده از خودروهای باری تمیز
5- واگذاری به غیر
6- جداسازی خارج از ایستگاه
7- انباشت پسماند خشک خارج از ایستگاه
8- انتخاب پسماند
دلایل زبالهگردی:
1- ضعف مادی و درآمدی
2- اعتیاد
3- مهاجرت به کلانشهرها
4- نبود فرصتهای شغلی برای مهاجران
5- آسیبشناسی پدیده زبالهگردی در شهر تهران
6- عدمپرداخت حقوق و درآمد بهموقع توسط کارفرما
7- فقدان مهارتهای شغلی در زبالهگرد
8- نبود پشتوانه مالی و نیاز افراد به امرارمعاش
9- عدمنیاز به سرمایه اولیه برای آغاز کار
10- همیشگی و در دسترس بودن پسماند شهری برای دستیابی به پول
11- وجود خریداران ضایعات و پسماند شهری