![میوة ممنوعه](/img/newspaper_pages/1398/08%20Aban/29/laee/1907.jpg)
میوة ممنوعه
توقیف فیلمها منحصر به ایران نیست و جلوگیری از اکران در جهان قدمتی به اندازه تاریخ سینما دارد
![میوة ممنوعه](/img/newspaper_pages/1398/08%20Aban/29/laee/1907.jpg)
مهرنوش سلماسی_روزنامه نگار
همین چند سال پیش، چین جلوی اکران قسمت سوم «دزدان کارائیب» را در کشورش گرفت. چینیها به شیوه حضور جویون فت در فیلم معترض بودند و اکران دزدان کارئیب 3 را منوط به حذف تمام صحنههای جویون فت کرده بودند. چنانکه مسئولان قزاقستان از فیلم کمدی «بوراست» به شدت عصبانی و ناراضی بودند و طبیعی بود که نگذارند این فیلم در کشورشان اکران شود. توقیف فیلم در کشورها خیلی وقتها به دلیل آنچه توهین نژادی یا مذهبی خوانده میشود صورت میگیرد. گاهی وقتها هم دلایل سیاسی بوده و در موارد بسیاری، رعایت نکردن مسائل اخلاقی چالشبرانگیز شده. قواعد ممیزی در گذر زمان تغییرات زیادی کرده و حالا شنیدن اینکه روزگاری یک فیلم به دلیل به کار بردن یک کلمه بهکل توقیف شده خندهدار به نظر میرسد. در برخی کشورها همین که فیلمسازی چهره معترض به خود میگرفت دلیلی کافی برای توقیف فیلمهایش بود؛ اتفاقی که در مورد آندره تارکوفسکی فیلمساز روس رخ داد. اقتباس محافظهکارانه استنلی کوبریک از رمان نابوکف، واکنشهای زیادی را به دنبال داشت و اکران «لولیتا» در برخی کشورها ممنوع شد. در مورد «پرتقال کوکی»، دیگر ساخته کوبریک هم این اتفاق رخ داد و نمایش این فیلم در انگلستان ممنوع شد. برای توقیف کردن، همیشه دلایلی وجود دارد که برای نهاد توقیفکننده مستدل به نظر میرسد ولی گذر زمان خیلی چیزها را عوض میکند. از تغییر عرف اجتماعی گرفته تا عوض شدن دولتها، مجموعهای از عوامل دست به دست هم دادهاند تا بیشتر فیلمهای توقیفشده، سرانجام امکان نمایش بیابند.
«در جبهه غرب خبری نیست» (1930) ساخته لوئیس مایلستون که اقتباسی از رمان پرفروش اریش رمارک است و مضمونی ضدجنگ دارد در کشورهای آلمان و ایتالیا توقیف میشود. علت توقیف مضمون صلحطلبانه فیلم است. در جبهه غرب خبری نیست، ماجرای گروهی دانشآموز را روایت میکند که در سال 1915 در یکی از شهرهای آلمان براثر تبلیغات معلمشان داوطلب پیوستن به ارتش میشوند.
فیلم «برزخ»(1931) که توسط ویکتورتراویسن به دلیل مشابه با در جبهه غرب خبری نیست، در آلمان و ایتالیا توقیف میشود.
این بار هم مضمون ضدجنگ باعث جلوگیری از اکران شده است.
دادستان عالی آمریکا نمایش فیلم «خلسه»(1934) را ممنوع اعلام میکند. این فیلم که محصول کشور چک است به دلیل بیپردگی اخلاقی امکان اکران در آمریکا را نمییابد. خلسه اولین فیلم هدیلامار است که در سالهای بعد به بازیگری مهم و محبوب تبدیل میشود.
«شیطان، زن است»(1935) که منتقدان بعدها آن را شاهکار سازندهاش خواندند در آمریکا توقیف میشود. جوزف فوناسترنبرگ در آخرین همکاریاش با مارلند دیتریش یکی از پیچیدهترین فیلمهای دهه30 را کارگردانی میکند. ظاهرا پیشرو بودن فیلم علت اصلی توقیفش است.
بعد از اینکه «وسوسه»(1942) در ایتالیای فاشیستی به سختی و با سانسور فراوان روی پرده میرود، در آمریکا از اکران فیلم جلوگیری میشود. دلیل توقیف فیلم در آمریکا، رعایت نکردن قانون کپیرایت است، چون وسوسه از روی رمان آمریکایی «پستچی همیشه دوبار زنگ میزند» اقتباس شده است. از این ساخته لوکینو ویسکونتی بهعنوان آغازگر جریان نئورئالیسم ایتالیا نام برده شده.
«ماه غمگین است»(1953) گرفتار سختگیری عجیب و غریب دستگاه ممیزی سینمای آمریکا میشود. باورش امروز سخت است ولی این ساخته اتوپره مینجر قربانی به کار بردن کلمه باکره میشود.
اکران فیلم «وحشی»(1954) با بازی مارلون براندو و در بریتانیا ممنوع میشود. دلیل توقیف فیلم خشونت است و متولیان عقیده دارند نمایش فیلم وحشی روی جوانها تأثیرات مخربی میگذارد و برای جلوگیری از بدآموزی باید جلوی اکرانش را گرفت.
نمایش «ویریدیانا»(1961) خشم کلیسای کاتولیک را برمیانگیزد. فیلم لوئیس بونوئل از سوی دولت ژنرال فرانکو هم با واکنش مشابهی مواجه میشود و نتیجه جلوگیری از نمایش فیلم در اسپانیاست. البته ویریدیانا بعد از توقیف، به فرانسه میرود و نخل طلای کن را هم تصاحب میکند. برخلاف کشیشها، منتقدان شیفته ویریدیانا شدند.
«آندره روبلوف»(1966) ساخته آندره تارکوفسکی، در اتحاد جماهیر شوروی توقیف میشود. جلوگیری از اکران فیلم یا انتشار کتاب در شوروی امری عادی محسوب میشود و در مواردی درک علت توقیف خیلی کار سادهای نبود. گاهی وقتها صرف همراهی نکردن با آرمانهای سوسیالیستی میتوانست برای توقیف کفایت کند.
4 سال بعد از توقیف آندره روبلوف وقتی فیلم در جشنواره کن به نمایش درمیآید و مورد تحسین قرار میگیرد، مقامات شوروی هم رضایت به اکران آن میدهند.
اکران فیلم «یول/ راه»(1982) در ترکیه ممنوع میشود. این فیلم که بهعنوان اثری از یلماز گونی به فستیوال کن رفت و جایزه نخل طلا را برد از عجیبترین فیلمهای تاریخ سینمای ترکیه است. یلماز گونی فیلمساز مارکسیست، فیلمنامه یول را در زندان نوشت و آن را به همراه دکوپاژ به دستیارش سپرد. بعد، از زندان فرار کرد و فیلم را خودش مونتاژ کرد. نسخهای از فیلم یول با وجود مخالفت مقامات ترکیهای به فستیوال کن رفت و برنده جایزه نخل طلا شد. توقیف فیلمی که دولت ترکیه به دنبال دستگیر کردن کارگردانش بود، اتفاقی بدیهی بود.
بعد از جایگزینی نظام ردهبندی فیلمها به جای ممیزی، چیزی بهنام توقیف در هالیوود تقریبا معنایی نداشت. وقتی همه کمپانیهای پخش در آمریکا در توافقی جمعی حاضر به توزیع فیلم «لولیتا»(1998) نشدند برای آدرین لین ،کارگردان فیلم، چارهای جز فروش فیلم به شبکههای کابلی باقی نماند. بازسازی هالیوودی لولیتای کوبریک به دلیل آنچه پردهدری خوانده شد روی پرده سینمای آمریکا نیامد.