• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
چهار شنبه 16 اسفند 1396
کد مطلب : 8825
+
-

یک راهنمای جمع و جور برای خودشناسی یا اینکه بدانیم برای شناخت خودمان از کجا باید شروع کنیم؟

پله‌پله تا خودم

پله‌پله تا خودم

فاطمه صالحی‌زاده‌منشادی/ خبرنگار

هرکدام از ما برای اینکه خودمان را بشناسیم حداقل باید به 3بخش وجودی‌خود توجه کنیم؛اول علایق، روحیات، صفات اخلاقی و شخصیتی مثبت، دوم هوش و استعداد و سوم صفات اخلاقی و شخصیتی و روحیات منفی. شما با پاسخ‌دادن به سؤالاتی که در این صفحه مطرح کرده‌ایم می‌توانید سفر خودشناسی‌تان را شروع کنید.

 

 

1-برای کشف صفات مثبتم باید چه‌کار کنم؟

 

  چرا تشویق می‌شوم؟


از کودکی به‌خاطر چه کارهایی تشویق شده‌اید؟ خوب به گذشته فکر کنید؛ مثلا معلم‌های مدرسه، بزرگ‌ترهای خانواده و... همیشه می‌گفتند شما چه ویژگی خوبی دارید؟ صبورید؟ هنرمندید؟ اهل مطالعه‌اید؟ یا چه؟ فهرستی از موقعیت‌هایی که در آن تشویق شده‌اید را بنویسید و دلایل تشویق‌شدنتان را در آن موقعیت‌ها مشخص کنید.

 

 

  چه ویژگی بارزی دارم؟


یک سؤال را به دوستان نزدیک و خانواده اس‌ام‌اس بزنید یا با آنها درباره‌اش حرف بزنید: بپرسید چه چیزی من را خاص می‌کند؟ چه صفت مثبتی در من بارز‌تر است؟ شما من را با چه ویژگی‌ای به یاد می‌آورید؟ جواب این اس‌ام‌اس و پیدا کردن جواب‌های مشترک در همه پاسخ‌ها شما را به جواب می‌رساند و نقاط قوت‌تان برایتان مجسم می‌شود.

 

 

  چرا می‌مانند؟


ببینید بیشتر کسانی که با شما دوست هستند به‌خاطر چه ویژگی در کنار شما مانده‌اند؟ دوستی‌هایتان چطور طولانی شده؟ نقاط مشترک آدم‌های نزدیکتان در مواجهه با شما چیست؟ مثلا گوش شنوای خوبی دارید؟ خوب می‌توانید راهکار بدهید؟ دقت‌تان بالاست؟ خوب خرج می‌کنید! یا چه؟ چه چیز شما، بقیه را برایتان نگه داشته؟

 


    
  چرا موفق می‌شوم؟


به موفقیت‌هایتان فکر کنید. شما بیشتر در چه رشته‌هایی موفق عمل کرده‌اید؟ در ورزش؟ هنر؟ ریاضی؟ ادبیات یا چه؟ کدام ویژگی شما باعث آن موفقیت‌ها شده؛ پشتکار بالا؟ سرعت عمل بالا؟ حافظه قوی؟ یا چه عامل دیگری؟

 

 

  دوست دارم زندگی‌ام چه شکلی باشد؟


 به یک ساعت از زندگی ایده‌آل‌تان فکر کنید یا به یک روز ایده‌آل. در این زندگی شما چه کاره‌اید؟ تفریحتان چیست؟ چه کارهایی بلدید؟ با پاسخ دادن به این سؤالات و تصور یک زندگی که با رویاهایتان سازگار است، می‌توانید دقیقا بفهمید که دوست دارید زندگی‌تان را چطور بگذرانید و خیلی از علایقتان را کشف خواهید کرد.

 

 

 

2-چه استعدادهایی دارم؟

 

  غریزه من چیست؟


از چه کاری در دنیا بیشتر لذت می‌برید؟ هر چیزی که بیشترین رضایت فردی را به شما می‌دهد به‌احتمال خیلی زیاد استعداد ذاتی شماست؛ مثلا اگر از نوشتن لذت می‌برید، شناکردن را دوست دارید و... احتمالا استعداد شما در ادبیات، ورزش و... است. خوب فکر کنید ببینید چه کاری واقعا شما را خوشحال می‌کند؟ آن را پیدا کنید تا یک قدم به شناخت خودتان نزدیک شود.

 

 

  چه کاری برایم ساده‌تر است؟


همه ما فکر می‌کنیم کارهایی را که خوب انجام می‌دهیم کارهای ساده‌ای هستند، به همین‌خاطر ارزش و اعتبار چندانی برای آنها قائل نیستیم و برعکس، برای چیزهایی ارزش قائلیم که انجام دادن آنها برایمان دشوار است و برای بقیه افراد ساده. وقتی انجام کاری برایتان ساده است این احتمال وجود دارد که خوب هم انجامش  بدهید و استعدادتان در همان کار باشد.

 

 

  چرا به‌خودم افتخار می‌کنم؟


به مواقعی فکر کنید که به‌خودتان افتخار کرده‌اید. چه چیزی درون شما، شگفت‌زده‌تان کرده بود؛ قدرت حل مسئله‌تان بالاتر از بقیه بود؟ هوشتان؟ سخنوری‌تان؟ یا چه؟ نقطه مشترک تمام زمان‌هایی که به‌خودتان افتخار کرده‌اید، احتمالا همان هوش یا استعداد شماست.

 

 

  در درونم چه می‌گذرد؟


یاد بگیرید که چطور وقتی حتی یک درخت ساده نقاشی می‌کنید، آن‌را بخوانید و تفسیر کنید. این تکنیک ساده به شما این امکان را می‌دهد تا خود درونی‌تان را هم کشف کنید. هرچه بیشتر در مورد ذهن ناخودآگاهتان بدانید بیشتر پی به استعدادهای ذاتی خود می‌برید.

 

 

3-صفات اخلاقی و شخصیتی منفی من چیست؟

 

  چرا به من انتقاد می‌شود؟


دیگران معمولا به کدام ویژگی شما انتقاد دارند؟ می‌گویند شما اگر چه چیزی را ترک کنید، آدم بهتری خواهید شد؟ یک دور حرف‌های دوستان و خانواده‌تان را مرور کنید و ویژگی‌های منفی خودتان از نگاه دیگران را در بیاورید.

 

 

  چرا از خودم ناامیدم؟


کجا از خودتان ناامید شده‌اید؟ کجا از خودتان خجالت کشیده‌اید؟ کجا شکست خورده‌اید؟ به‌خاطر چه ویژگی‌ای؟ سر کلاس درس بوده و به‌خاطر اینکه درسی را بلد نبوده‌اید؟ در جلسه خواستگاری بوده و به‌خاطر اینکه نتوانسته‌اید درست درباره خودتان صحبت کنید؟ به موقعیت‌های ناراحت‌کننده‌ای که در آن بوده‌اید فکر کنید و چیزهایی از خودتان که باعث ناراحتی‌تان شده بود را در‌آورید.

 

 

  چه چیزی من را  از پیشرفت باز می‌دارد؟


چه عنصر منفی‌ای در زندگی روی همه کارهایتان اثر دارد یا همه تصمیمات‌تان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؟ برای پیداکردن این عنصر به همه کارهایی که می‌خواستید انجامشان بدهید ولی نداده‌اید فکر کنید؛ مثلا اگر آدمی خجالتی باشید ممکن است یک یا چند موقعیت کاری را از دست داده باشید، چون سر بزنگاه خجالت کشیدید در محل حاضر شوید و با صاحب‌کار صحبت کنید. یا اگر آدم ترسویی باشید ممکن است مدت‌ها طعم یک سفر درست و حسابی را نچشیده باشید چون از هواپیما و قطار و... می‌ترسید. خوب فکر کنید ببینید عوامل بازدارنده زندگی شما چه چیزهایی بوده‌اند؟چه خصوصیات منفی باعث شده شما از زندگی عقب بمانید؟

 

 

  چرا رفتند؟


اگر رابطه نیمه‌کاره‌ای دارید، دوستی رهایتان کرده، کسی از شما رنجیده و... به دلایلش فکر کنید. البته در هر اتفاق تلخ دونفره‌ای احتمالا هر دو نفر مقصرند  اما خب، شما برای اینکه خودتان را بشناسید، فقط به نقطه‌ضعف‌ها و اشتباهات خودتان فکر کنید. چرا کسی ممکن است شما را ترک کند؟ چرا کسی ممکن است به شما بی‌توجهی کند؟ چیزهایی که فکر می‌کنید را روی کاغذ بیاورید.

 

 

  به چه چیز دیگران انتقاد دارم؟


از چه ویژگی‌هایی در دیگران ناراحت می‌شوید؟ یک مدت روی خودتان و دیگران تمرکز کنید و صفات و اخلاقیاتی از آنها که شما را ناراحت می‌کند زیرنظر بگیرید. خیلی وقت‌ها ما از چیزی در دیگران ناراحت می‌شویم که خودمان در وجودمان همان را داریم ولی آن را نپذیرفته‌ایم؛ مثلا ممکن است ما آدم تندخویی باشیم و این تندخویی را نپذیرفته باشیم و از تندخوبودن خودمان ناراحت باشیم. اینها باعث می‌شود وقتی کسی اندکی تندخویی می‌کند به‌شدت موضع بگیریم یا از رفتارش ناراحت شویم؛ پس اگر حواسمان به جاهایی که از دیگران خشمگین می‌شویم باشد، می‌توانیم خصوصیات پنهان خودمان را ببینیم.


این سؤال‌ها و بسیاری سؤال‌های دیگر، اندکی از ویژگی‌های شما را بروز می‌دهند. گرچه برای شناخت بیشتر، باید سؤالات خیلی بیشتری از خودتان بپرسید.

این خبر را به اشتراک بگذارید