برندگان و بازندگان توافق سوچی
سعید الحاج ـ نویسنده و تحلیلگر امور ترکیه
در مقطعی که همزمانی آن با پایان مهلت توافق آنکارا و واشنگتن برای از سرگیری عملیات چشمههای صلح بر کسی پوشیده نیست، رئیسجمهور ترکیه به سوچی سفر کرد؛ برای ملاقات با همتای روسی خود و دستیابی به توافقی که آن را تاریخی توصیف کرده است؛ توافقی درباره آینده شرق فرات و بهطور مشخص عملیات نظامی ترکیه.
براساس 3عامل میتوان به پیچیدگی مذاکرات روز سهشنبه بین سران روسیه و ترکیه پیبرد:
1- سخنان و مواضع منفی وزیر دفاع روسیه و سخنگوی کرملین نسبت به عملیات نظامی ترکیه، اندکی پیش از آغاز نشست.
2- مدت زمان طولانی که گفتوگوهای پوتین و اردوغان به طول انجامید؛ بهگونهای که میتوان مذاکرات سوچی را ازجمله طولانیترین نشستهای بین روسای جمهور 2کشور بهشمار آورد.
3- تأخیر در اعلام توافق بعد از پایان مذاکرات که بهنظر میرسد به مذاکراتی ثانوی درباره اسلوب بیانیه مرتبط بوده است.
این توافق شامل 10بند میشود که اگرچه در بخش عمده آن بر همکاری طرفین، التزام به حفظ وحدت اراضی سوریه و حل سیاسی بحران این کشور تأکید شده اما روح اصلی آن ناظر بر سرنوشت شبهنظامیان یگانهای مدافع خلق در شمال سوریه است.
توافق سوچی در ادامه تفاهم آنکارا-واشنگتن
اولین نکته قابل توجه در توافق میان روسیه و ترکیه آن است که نهتنها توافق اخیر میان آنکارا و واشنگتن را تأیید کرده، بلکه به نوعی متمم آن بهشمار میرود؛ برای مثال بند سوم توافق بر حفظ وضعیت موجود در مناطق عملیات چشمههای صلح (مابین رأسالعین و تلابیض در عمق 32کیلومتر) تأکید کرده است؛ درحالیکه سایر بندها (از جمله بند پنجم)، دیگر مناطق شمال سوریه را خارج از چارچوب عملیات نظامی ترکیه بهشمار میآورد. براساس این توافق، پلیس نظامی روسیه و گارد مرزی سوریه در نوار مرزی بین این کشور و ترکیه تا عمق 30کیلومتر مستقر میشوند و از سوی دیگر، گشتهای نظامی ترکیه و روسیه مسئولیت حفظ امنیت شرق و غرب فرات را تا عمق 10کیلومتر برعهده خواهند داشت.
بر این اساس میتوان گفت توافق روز سهشنبه بعد از تفاهم اخیر میان آنکارا و واشنگتن، نهتنها به عملیات نظامی ترکیه مشروعیت داده و دستاوردهای این کشور در شمال سوریه را تثبیت کرده، بلکه مهمترین هدف ترکیه از عملیات چشمههای صلح، یعنی دور کردن یگانهای مدافع خلق تا عمق 30کیلومتری (و متعاقبا تضعیف احتمال تشکیل رژیمی خودمختار در شمال سوریه) را نیز محقق کرده است. نکته دیگر اشاره توافق روز سهشنبه به معاهده آدانا بین سوریه و ترکیه است؛ بهگونهای که طرفین در بند چهارم بر اهمیت این معاهده و مساعدت روسیه در اجرای آن تأکید کردهاند. این بند منافع مهمی برای هر دو طرف به همراه دارد؛ چراکه از یک سو امکان تعقیب نیروهای تروریستی در داخل خاک روسیه را برای ترکیه فراهم کرده و از سوی دیگر اجرای آن، باب گفتوگوی مستقیم میان دمشق و آنکارا را باز میکند (امری که روسیه به آن تمایل دارد). اگرچه ترکیه بارها اعلام کرده همچنان تمایلی به برقراری روابط رسمی و مستقیم با نظام سوریه نداشته و در مرحله کنونی به تماسها در سطوح پایین یا انتقال پیام از طریق مسکو اکتفا میکند اما روسیه امیدوار است بازگشت نیروهای ارتش سوریه به مرز ترکیه این امکان را برای افزایش سطح روابط میان 2کشور در میانمدت یا درازمدت فراهم کند.
بازگشت پناهجویان؛ همچنان دور از دسترس
هدف دوم عملیات نظامی ترکیه، یعنی بازگرداندن پناهجویان سوریه به کشورشان از دیگر نکات موجود در توافق روسیه و ترکیه است؛ بهطوری که بند هشتم توافق مشخصا بر «همکاری طرفین برای آسانسازی بازگشت امن و داوطلبانه پناهجویان» تأکید کرده است. با این حال اما باید توجه داشت این مسئله همچنان هدفی دور از دسترس و پرچالش باقی میماند؛ مخصوصا در سایه تعداد پناهجویانی که ترکیه درنظر دارد به سوریه بازگرداند؛ بین 1.5 تا 2میلیون نفر.
در این توافق بهطور مشخص سخنی از «منطقه امن» ذکر نشده و صرفا بر منطقه عملیات چشمههای صلح تأکید شده است؛ این در حالی است که حضور نیروهای سوریه و روسیه بدون شک انگیزه بسیاری از پناهجویان برای بازگشت به مناطق یادشده را کاهش خواهد داد. از سوی دیگر بازگرداندن این تعداد از آوارگان به زیرساختهای نظامی، اقتصادی و لجستیکی متعددی نیازمند است که باید از سوی جامعه جهانی تامین شود و بدون شک تامین آن سالها به طول خواهد انجامید.
همچنین از دیگر نکات قابل توجه در توافق روسیه و ترکیه، دست کشیدن ضمنی آنکارا از طرح ورود به منبج و پذیرش تعهد روسیه مبنی بر اخراج یگانهای مدافع خلق از منبج و تل رفعت است؛ وعدهای که قرار بود بعد از عملیات شاخه زیتون در سال گذشته اجرا شود. تمام آنچه ذکر شد به این معنی است که عملیات چشمههای صلح عملا به پایان رسیده و ماموریت دور کردن شبهنظامیان کردی به روسیه واگذار شده است. بنابراین هدف عملیات نظامی ترکیه از این مرحله به تعامل با معارضین سوریه در مناطق رأسالعین و تلابیض محدود شده و پیشروی دیگری نخواهد داشت.
اما با عبور از بررسی جزئیات این توافق مهم، باید توجه داشت که چالشهای متعددی پیش روی اجرای آن قرار دارد؛ ازجمله میزان التزام روسیه به آنچه در توافق به این کشور سپرده شده است. ایندر حالی است که همواره احتمال وقوع تنش در صحنه میدانی نیز وجود دارد یا از سوی یگانهای مدافع خلق که شاید به ایجاد بحران تمایل داشته باشند یا از سوی ترکیه که اگر روند اجرای توافق را برخلاف منافع خود و تعهدات طرف مقابل ارزیابی کند؛ امری که بهطور تلویحی از زبان رجب طیب اردوغان، بعد از پایان مذاکرات سوچی شنیده شد. براساس آنچه ذکر شد میتوان گفت روسیه و ترکیه به دستاوردهای روشنی در توافق سوچی دست یافتهاند. از سوی دیگر نظام سوریه نیز تا حد زیادی از عملیات چشمههای صلح سود برده؛ از مهار شبهنظامیان کردی گرفته تا تضعیف احتمال برپایی رژیمی خودمختار در شرق فرات. البته این در حالی است که نظام سوریه و معارضین این کشور به شکل قابلتوجهی در توافق سوچی در حاشیه قرار گرفتهاند. در پایان، بزرگترین بازنده توافق سوچی را باید یگانهای مدافع خلق کردی دانست؛ گروهی که بهرغم سرمایهگذاری گسترده بر حمایت خارجی از سوی آمریکا رها شده و روسیه نیز برای دور کردن آنها از مناطقشان تعهد داده است.