• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
سه شنبه 9 مهر 1398
کد مطلب : 82055
+
-

نوگرایی‌های بدون محتوا در موسیقی

رجبلو: درک ابعاد، ساختار و ویژگی‌های موسیقی ایرانی نیازمند فراگیری اصول نظری آن است

هنری
نوگرایی‌های بدون محتوا در موسیقی

فاطمه کاظمی| همدان ـ خبرنگار: 

هفته گذشته کارگاه آموزشی پژوهشی «شیوه‌های سنتورنوازی» با سخنرانی و اجرای علی پاشا رجبلو، موسیقیدان، مدرس موسیقی و نوازنده سنتور، به همت انجمن موسیقی همدان در مجتمع فرهنگی هنری بوعلی سینای همدان برگزار شد. به همین بهانه درباره اهداف این کارگاه با وی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید. 

کارگاه‌های آموزشی موسیقی چه هدفی را دنبال می‌کنند؟ 

انسان‌ها برای یافتن پاسخ پرسش‌های خود به مطالعه و پژوهش نیاز دارند. اگر شناخت ما از هر موضوعی بر پایه احساس باشد، هیچگاه پاسخ‌هایی مناسب و منطقی به دست نخواهیم آورد و فقط شناخت بر پایه مطالعه، تحقیق و پژوهش می‌تواند سبب شود به درکی درست دست یابیم. موسیقی نیز علمی است که به شناخت و کسب دانش عمیق در دو بعد نظری و عملی نیاز دارد. کارگاه‌های آموزش موسیقی گامی است در این مسیر که هنرجویان موسیقی بتوانند مبانی نظری موسیقی را برای بهتر شنیدن و بهتر نواختن یاد بگیرند. 

روش کار در این کارگاه‌ها به چه صورت است؟
 
معمولا کارگاه‌های آموزش موسیقی باید هدف داشته باشند. یعنی یک موضوع مشخص را پیش رو داشته باشند و در نهایت با طرح ابعاد مختلف موضوع کارگاه و دیدگاه‌های متفاوت درباره آن بتوانند پرسش‌های تازه‌ای را برای شرکت‌کنندگان در کارگاه ایجاد کنند. باید توجه داشت که در مدت‌زمان کوتاه کارگاه‌های آموزشی امکان طرح همه مسائل یا پاسخگویی به همه سوال‌ها مقدور نیست. در واقع می‌توان گفت کارگاه مقدمه و زمینه‌ساز یک موضوع برای مطالعه و تحقیق بیشتر است.

 مثلا همین کارگاه آموزشی شیوه‌های سنتورنوازی که برگزار شد، فقط به کلیات این شیوه‌ها پرداخت و اگر بخواهیم موضوع را به صورت کامل بررسی کنیم به جلسات زیادی نیاز است. به همین دلیل این کارگاه نیز به مانند همه کارگاه‌های آموزشی فقط مقدمه و کلیاتی بود تا با شیوه‌های متفاوت سنتورنوازی آشنا شویم و در ادامه لازم است که شرکت‌کنندگان و علاقه‌مندان با مطالعه و تحقیق بیشتری به موضوع کارگاه بپردازند. 

چه تفاوت‌هایی در شیوه‌های نوازندگی موسیقی ایرانی وجود دارد؟ وقتی موسیقی از اصوات شکل می‌گیرد و در نهایت دلنشین و برای مخاطبی که گوش می‌دهد زیباست، ضرورت بررسی این شیوه‌ها در چیست؟

موسیقی نیز مانند همه هنرها قانون و ویژگی‌های خاص خود را دارد که براساس هر فرهنگ و قومی متاثر از بسیاری مسائل اجتماعی و تاریخی ممکن است با یکدیگر متفاوت باشند. از سویی موسیقی ایرانی که براساس فرهنگ ایرانی شکل گرفته است، قالب و تعاریف و ویژگی‌های خاص خود را دارد.

 همان‌طور که ادبیات و به خصوص شعر فارسی دارای قالب‌های متفاوتی چون غزل، رباعی، قصیده، مثنوی و همچنین شعر نو است، موسیقی ایرانی که در اینجا منظور ما موسیقی دستگاهی یا همان «ردیف موسیقی ایرانی» است، دارای ویژگی‌ها و قالب منحصربه‌فرد خود است.‌ مثلا اگر بخواهیم قالب رباعی را به هر علتی تغییر دهیم مثلا به جای مصرع سوم آن‌ که ضرورتا به هم قافیه بودن با 3 مصرع دیگر رباعی نیاز ندارد مصرع دوم آن را بی‌قافیه کنیم، دیگر این شعر رباعی نیست و در واقع شکل و قالب جدیدی به وجود آورده‌ایم که به رباعی ربطی ندارد. 

همچنین اگر بخواهیم قالب و ویژگی‌های موسیقی را تغییر دهیم، همین اتفاق رخ می‌دهد. تغییر در ویژگی‌هایی نظیر وزن در موسیقی ایرانی با اوزان اروپایی، تغییر و تحریف در فواصل موسیقایی، تغییر در روند ملودی گوشه‌ها، رعایت نکردن متر (زمانبندی) اجرای گوشه، حذف تزئین‌های موسیقی، آموزش با نتاسیون اروپایی، بی‌توجهی به بداهه‌نوازی که براساس تکنوازی شکل می‌گیرد و تغییر، حذف و تحریف بسیاری از ویژگی‌های موسیقایی باعث سردرگمی و در نتیجه شکل‌گیری شیوه‌های متفاوت نوازندگی می‌شود که به موسیقی دستگاهی ایران ربطی ندارد و فاقد هرگونه اندیشه‌ای است.

 پس امروزه نمی‌توان همه موسیقی‌ها و آثار موسیقی را هنری نامید. این آثار شاید زیبا به نظر برسند، اما متاسفانه همان‌طور که می‌دانیم در فرهنگ عامه، زیبایی و هنر در احساس متبلور می‌شود در صورتی که هر هنری که تأکید بر احساس داشته باشد در نهایت به تفنن و سردرگمی می‌انجامد، البته تأکید بر اندیشه نیز زبان ارتباطی را از موسیقی می‌گیرد. یک موسیقی جدی باید رهاورد احساس و اندیشه در کنار هم باشد.

با این وضعیت که شما می‌گویید در موسیقی فعلی بعد از گذشت دهه‌ها ساختار جدیدی شکل نگرفته بلکه فقط تغییرات و تحریفاتی به وجود آمده است؟

بله همین‌طور است. تحول و دگرگونی همواره براساس ریشه‌ها و گذشته یک هنر به وجود می‌آید. مثلا صرف استفاده از نتاسیون در آموزش و اجرای موسیقی که رهاوردی اروپایی است و به فراگیری و ساخت آثار موسیقی ایرانی ربطی ندارد، تحولی ایجاد نمی‌شود. در موسیقی ایرانی چیزی به نام ثبت موسیقی وجود ندارد. 

ابونصر فارابی هزار سال پیش در کتاب «موسیقی کبیر» مبتکر ثبت موسیقی به وسیله حروف ابجد بوده است، اما هیچگاه تا صد سال گذشته هنرمندان و استادان موسیقی در پی ثبت موسیقی نبوده‌اند. علت آن هم این است که اجرای یک قطعه موسیقی در زمان و مکان و حضور مخاطبان، متفاوت است. جمله معروفی است که می‌گوید در یک رودخانه نمی‌توان 2 بار شنا کرد. ثبت موسیقی می‌تواند برای کاربرد پژوهشی کارشناسان و علاقه‌مندان در بررسی‌های مورد نیازشان به کار آید و فراگیری موسیقی از روی نت امکان‌پذیر نیست. 

خوشبختانه امروزه کمتر کسی از استادان موسیقی ایران به آموزش از روی نتاسیون اعتقاد دارد. در چند دهه گذشته علم جدیدی در عرصه موسیقی در جهان به نام اتنوموزیکولوژی به وجود آمده است که در دانشگاه‌های موسیقی تدریس می‌شود و موسیقی ملل و اقوام مختلف را همان‌گونه که هست مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. کورت زاکس، موسیقیدان برجسته اروپایی، می‌گوید آموزش موسیقی مشرق‌زمین با نتاسیون شیوه غربی همان‌قدر فریبنده است که بخواهیم شعر مشرق‌زمین را با زبان لاتین بیان کنیم. 

درباره شیوه‌های مختلف موسیقی توضیح بیشتری بدهید؟ 

وجود تنوع موسیقایی در جامعه یک ضرورت است و مانند همه هنرها در ایران و جهان امری طبیعی است. مثلا در اروپا موسیقی کلاسیک، پاپ، رپ، موسیقی‌های ترکیبی (فیوژن) و بسیاری دیگر وجود دارند. در کشور ما نیز انواع موسیقی به شکل‌های متفاوتی وجود دارد که به سبب نیازهای فرهنگی امری ضروری است. نکته اینجاست که همه این انواع موسیقی می‌توانند آثار خود را به صورت جدی و اندیشمندانه به وجود آورند. وقتی در هر هنری اندیشه با احساس انسانی آمیخته شود، آثار ماندگاری شکل می‌گیرد که هم تاثیرگذار و هم ماندگار می‌شود و موسیقی نیز از این امر مستثنی نیست. 

در کنار این تنوع موسیقایی، شکلی از موسیقی وجود دارد که به دنبال مخاطب کمی نیست و توجه به کیفیت دارد. در ادبیات ما، اندیشمندان و بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ، خیام و مولانا هیچگاه هنرشان را فدای احساس نکردند و در کنار احساس، دارای اندیشه و تفکر بوده‌اند. به همین دلیل است که برای درک اشعار این بزرگان به شناخت و مطالعه نیاز است. 

موسیقی ایرانی که در مجموعه بی‌نظیری به نام 7 دستگاه موسیقی ایرانی طی هزاران سال کار موسیقی در عرصه نظری و عملی شکل گرفته است نیز چنین ویژگی مهمی را دارد. شاید موسیقی سنتی مخاطبان کمتری داشته باشد، اما این قالب موسیقی به لحاظ ساختار و کیفیت خود، با تمام بی‌مهری‌ها و محدویت‌ها، همچنان باقی مانده است و خواهد ماند. 

مشکل اینجاست که عده‌ای می‌خواهند با ساده کردن این هنر و با دیدگاه جذب مخاطب عام، تغییرات و تحریفات خود را به نام نوگرایی و تحول در این هنر نشان دهند و متاسفانه این موضوع باعث تغییر ذائقه شنیداری مردم شده است و به جای گوش دادن به موسیقی هنری و فاخر گذشتگان ما، به شنیدن انواع موسیقی که سروصدایی بیش نیست مشغولند. 

چه توصیه‌ای به جوانان دارید؟

به عنوان یک معلم و دوستدار هنر ایرانی و به خصوص هنر موسیقی ایران، تقاضا دارم که هنرجویان موسیقی فقط به عرصه عملی موسیقی توجه نداشته باشند. ضرورت دارد برای درک ابعاد، ساختار و ویژگی‌های موسیقی برای فراگیری اصول و قواعد تئوری نظری موسیقی ایرانی همت بیشتری داشته باشیم.

 آنچه تاکنون در این زمینه به ما آموخته شده بخشی از موسیقی تئوری اروپایی است که نمی‌تواند در برقراری ارتباط با موسیقی ایرانی به ما کمک کند. در پایان، از انجمن موسیقی همدان به دلیل این‌که امکان برگزاری این کارگاه‌ها را فراهم آورده‌اند تشکر می‌کنم. 

این خبر را به اشتراک بگذارید