نتایج بررسیهای بانک مرکزی نشان میدهد: پرداخت یارانه نقدی به خانوارهای ایرانی از سال 89تاکنون، فقط در 2سال نخست باعث کاهش فقر و بهبود ضریب جینی شده ولی در ادامه اثرگذاری این سیاست بهسرعت کاهش یافته بهطوری که سهم یارانه نقدی از سبد هزینهای خانوارهای کمدرآمد بهشدت کاهش یافته و نهتنها اثرات مثبت هدفمندی بر کاهش ضریب فقر در جامعه ناپدید شده بلکه بدون احتساب یارانه نقدی، وضعیت فقر در سال 95نسبت به آغاز اجرای طرح هدفمندی بدتر نیز شده است.
این همان اتفاقی است که یارانه پیدا و پنهان 900هزار میلیارد تومانی مستتر در لایحه بودجه سال 98را نیز تحتتأثیر قرار داده و هدف توزیع این یارانه کلان، یعنی گسترش عدالت اقتصادی و اجتماعی و حمایت از اقشار کمدرآمد را نامحقق کرده است.
یارانه نقدی در سراشیبی ارزش
بررسیهای بانک مرکزی از ویژگیهای برنامه هدفمندی یارانهها و پرداخت مستقیم یارانه نقدی به خانوارها نشان میدهد سهم یارانهها در سبد هزینههای خانوارهای کمدرآمد در ابتدای دوره پرداخت یارانه بالا بوده اما این سهم در طول زمان، تحتتأثیر وجود تورم بالا، بهشدت کاهش یافته است. بر این اساس در طول دوره پرداخت یارانه، بهواسطه وجود تورم بالا در مقاطع مختلف، ارزش واقعی و قدرت خرید یارانه 45هزار و 500تومانی هر ایرانی به ارقام بسیار ناچیزی رسیده است. محاسبات مقدماتی نشان میدهد، قدرت خرید یارانه 45هزار و 500تومانی در سال 89، در سال 95حدود 13هزار تومان، در سال 97حدود 11هزار و 500تومان و در سالجاری 8هزار تومان است و برای برابر ماندن قدرت خرید یارانه 45هزار و 500تومانی سال 89، باید رقم یارانه نقدی در سال 98به حوالی 260هزار تومان افزایش مییافت تا اثرات مساعد آن بر کاهش فقر و بهبود ضریب جینی حفظ میشد.
به نام فقرا به کام همه
بهگزارش همشهری، پرداخت یکسان یارانه به همه خانوارها، یکی از اصلیترین ایرادهایی است که حتی محققان خارجی به شیوه اجرای طرح هدفمندی و توزیع یارانه نقدی در ایران وارد دانستهاند. در حقیقت سیاست هدفمندسازی یارانهها در ایران از منظر شناسایی، گروهبندی و تأمین نیازهای واجدان شرایط دریافت یارانه نقدی، در هیچکدام از کشورهایی که بهدنبال کاهش فقر، با این ابزار بودهاند، تکرار نشده و این شیوه اجرا در ایران نیز مخرب بوده است. هرچند در ابتدای کار قرار بود دولت بهتدریج دامنه یارانه بگیران را کمتر کند و این حمایتها فقط به خانوارهای کمدرآمد و اقشار ضعیف اختصاص یابد اما در عمل همان شیوه توزیع برابر منابع هدفمندی میان همه خانوارها اجرایی شد که بررسیها بر شکست سخت آن گواهی میدهند و حتی کارشناسان معتقدند، اجرای نامناسب این سیاست میتواند نتایج معکوسی بهدنبال داشته و موجب افزایش فشار بر طبقات محروم جامعه شود.
اصلاح ناگزیر طرح هدفمندی
براساس نتایج این پژوهش، پرداخت پول نقد در شرایطی که بانک اطلاعاتی کاملی از خانوارهای در دسترس نیست، راهکاری صحیح و کارآمد نبوده و پژوهشگران، توزیع بستههای حمایتی برای بهبود سلامت، جلوگیری از سوءتغذیه و ارتقای آموزش را توصیه میکنند. به اعتقاد آنها، هدفمندی یارانهها با هدف اصلاح قیمتهای نسبی و بهبود در توزیع درآمد اجرا شده و نیاز به بازبینی و اجماع نظر میان نخبگان و کارشناسان دارد؛ زیرا با وجود هدفمندی، بهواسطه وجود نرخ تورم بالا و رشد نقدینگی، قیمتهای نسبی در اقتصاد ایران همچنان باقیمانده و مثلا اگرچه با رساندن قیمت هر لیتر بنزین به هزار تومان، قیمت آن به نرخ جهانی نزدیک شد و در مقاطعی حتی بالاتر نیز رفت اما با گذر زمان، بازهم قیمت داخلی بنزین از قیمت جهانی عقب ماند و یکی دیگر از اهداف هدفمندی یارانهها که اصلاح الگوی مصرف انرژی بود، شکست خورد.
خنثی شدن اثر
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اعمال سیاست پرداخت نقدی یارانهها در سال 1390موجب کاهش فقر و نابرابری توزیع درآمدها در جامعه شده اما این سیاست در طول زمان اثرات مطلوب خود را از دست داده و مثلا در سال 1395کار بهجایی رسیده که باوجود تداوم سیاست پرداخت یارانه نقدی، بهمراتب شاهد افزایش فقر هستیم. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که درصورت پرداخت نشدن یارانهها، بروز وضعیت و شرایطی نامساعدتر نسبت به دوره پیش از اجرای هدفمندی دور از ذهن نیست اما پرداخت یارانه بر مبنای فرایندهای جاری، اتلاف منابع را بهدنبال داشته و کاهش ساختار در رفع فقر و محرومیت محسوب نمیشود.
چه باید کرد؟
پژوهشگران با تشریح تبعات اجرای نادرست طرح هدفمندی و توزیع غیرکارشناسی منابع نقدی یارانهها، توصیههایی برای اصلاح سیاستگذاریها داشتهاند و در گام نخست تأکید کردهاند سیاست پرداخت یارانه نقدی صرفا به گروههای فقیر و کمدرآمد جامعه محدود و گروههای ثروتمند از چرخه دریافت یارانه حذف شود. البته برای این کار لازم است شناسایی دقیقی از خانوارهای فقیر جامعه انجام شود و دولت، بانک اطلاعاتی و بهروز و پویایی طراحی و اجرا کند. آنها همچنین کنترل تورم بهعنوان عاملی که موجب کاهش قدرت خرید یارانهها میشود را یک الزام برای دولت دانستهاند؛ ضمن اینکه در توصیهای دیگر، پرداخت غیرمشروط یارانه نقدی که فعلا انجام میشود را رد کرده و پیشنهاد دادهاند اصلاح سیاست پرداخت یارانهها به سمت شناسایی دقیق نیازهای اصلی خانوارهای فقیر و رفع این نیازها هدایت شود و توانمندسازی افراد فقیر موردتوجه قرار گیرد. بر این اساس لازم است یارانهها بهصورت هدفمند برای اصلاح و پوشش هزینههای ضروری خانوارهای فقیر، بهصورت مشروط پرداخت شود تا هدفمندی یارانهها، واقعا طرحی هدفمند باشد.
افزایش فقر در نبرد تورم و یارانه نقدی
در همینه زمینه :
سواد اقتصادی
یادداشت
گشتی در اقتصاد ایران