• جمعه 28 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 9 ذی القعده 1445
  • 2024 May 17
سه شنبه 25 تیر 1398
کد مطلب : 66381
+
-

اولین منتظر گودو در تهران

همشهری نقش داوود رشیدی در گسترش اجرای نمایشنامه‌های خارجی در تئاتر ایران را بررسی می‌کند

گزارش
اولین منتظر گودو در تهران

فهیمه پناه‌آذر/روزنامه نگار

 نام داوود رشیدی (متولد 25تیر1312) با تئاتر عجین شده به‌عنوان یک کارگردان صاحب‌سبک؛ کارگردانی که هم در جریان تئاتر ملی نقش داشت و هم به واسطه آشنایی‌اش با نمایشنامه‌های خارجی، برخی ‌نمایشنامه‌های مدرن خارجی را روی صحنه آورد و باعث شد بسیاری از کارگردانان تئاتر با این نام‌های مدرن آشنا شوند. از نمایش‌هایی که روی صحنه آورد و یا در مقام بازیگر روی صحنه حاضر شد، 24نمایشنامه خارجی و 15نمایشنامه ایرانی را کار کرده و بیش از 30تله‌تئاتر به کارگردانی یا بازی مرحوم رشیدی از تلویزیون پخش شده است. چنانچه منصور خلج، پژوهشگر، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر می‌گوید: «درست است که پیش از داوود رشیدی، بسیاری از مترجمان آثار خارجی را بارها ترجمه کردند و نهضت ترجمه خیلی پیش‌تر کلید زده شده بود، اما داوود رشیدی به سبب تحصیلاتش در کشور فرانسه با یک تأخیر چند‌ساله می‌آید اما ویژگی او، نگاه مدرن به نمایشنامه‌های خارجی بود. او با نگاه مدرن و آشنایی کاملی که درباره نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان مدرن داشت، متون مدرن را انتخاب و اجرا می‌کرد و باید گفت؛ مرحوم داوود رشیدی یک کارگردان صاحب‌سبک بود که با ویژگی‌های تئاتر معاصر اروپا آشنا بود و آن را روی صحنه ‌تئاتر اجرا کرد.»

رشیدی بیشترین انرژی را صرف بازیگری کرد
با این حال، یکی از ویژگی‌های مرحوم رشیدی، بازی‌های به‌یاد‌ماندنی‌اش بود که خلج عنوان می‌کند: «او بسیاری از تله‌تئاترها و نمایش‌ها را کارگردانی کرد اما بیشتر انرژ‌ی‌اش را هم صرف بازی کرد. شخصیت‌های متعددی را روی پرده سینما آورد و چندین تئاتر شاخص را بازی کرد؛ تئاترهای ایرانی و خارجی که در میان آنها «در انتظار گودو» یک نقطه عطف به‌شمار می‌آمد و در آن سال‌ها داوود رشیدی را بر سر زبان‌ها انداخت.

نگاهی به تاریخچه تئاتر ملی ایران از زبان منصور خلج
منصور خلج که در اوایل دهه50 در کلاس‌های بازیگری مرحوم داوود رشیدی حضور داشت، معتقد است که مرحوم رشیدی شناخت کافی از تئاتر مدرن داشت. وی درباره تئاتر ملی و حضور مرحوم رشیدی به همشهری می‌گوید: «‌به‌نظرم تئاتر ملی و به‌کارگیری آن دقیق نیست و جای حرف دارد. اگر به‌صورت خلاصه بخواهم توضیح دهم، تئاتر مقوله جهانی است که از زمان قاجار وارد ایران شد. در همان زمان و بعد از قتل «گریبایدوف» میرزا آقاخان به واسطه آشنایی با زبان روسی به روسیه می‌رود و در آنجا با تئاتر روسیه که نگاه نقد اجتماعی داشت، آشنا می‌شود و به تأثیر از آثار گوگول شروع به نگارش نمایشنامه می‌کند. بعد دوران مشروطه فرا می‌رسد، ‌فضا باز می‌شود و افراد زیادی در ایران شروع به نگارش نمایشنامه و اجرای تئاتر می‌کنند. ظهور و بروز روشنفکران و کسانی که زبان‌های خارجی را می‌دانستند، باعث شد که آثار زیادی ترجمه و یا نوشته شود. نخستین اینها، تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش می‌داد. بعضی از اعضای تئاتر فرهنگ در رشته‌های دیگری شهرت پیدا کردند که از آن جمله بودند محمد‌علی فروغی، عبدالله مستوفی‌، علی‌اکبر داورفر، فهیم‌الملک و سیدعلی نصر؛ یعنی کسی که او را پدر تئاتر ایران نامیده‌اند. تئاتر دومی، تئاتر ملی نام داشت که از قضا سیدعلی نصر نیز عضو آن بود. این تئاتر را سیدعبدالکریم محقق‌الدوله در سال1329 هجری قمری بنا کرد. مرکز فعالیت این گروه، در محل هتل فاروس در لاله‌زار بود و شاید بتوان گفت که لاله‌زار، مرکز فعالیت‌های تئاتر تهران شد. سیدعلی نصر ضمن بازگشت از سفر اروپا، کمدی ایران را تاسیس کرد.» وی ادامه می‌دهد: «وقتی وارد عصر مدرنیته می‌شویم، اتفاقاتی بعد از جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد؛ عثمانی‌ها متلاشی می‌شوند و ترکیه به‌وجود می‌آید و در همسایگی شمال کشور هم تزار از بین رفته و حکومت سوسیالیستی به‌وجود می‌آید و در ایران هم نظام زمین‌داری به پایان می‌رسد و همه مجبور هستیم به مدرنیته‌شدن رجوع کنیم.»

آغاز فعالیت داوود رشیدی و حضورش در ایران
منصور خلج از بازگشت داوود رشیدی می‌گوید و اینکه او با فرهنگ فرانسه آشنایی زیادی داشت و با آمدنش مدرن‌ترین نمایشنامه قرن20 را به ایران می‌آورد. خلج به کارگردانی «در انتظار گودو» اشاره می‌کند و اینکه مرحوم رشیدی در جریان اخبار و اطلاعات تئاتر روز دنیا قرار داشت. او بعد از بازگشت از فرانسه مدتی در اداره تئاتر بود ‌و به‌واسطه آشنایی و همکاری با غلامحسین ساعدی، چند کار ایرانی بازی کرد و روی صحنه برد و تله‌تئاترهایی را در تلویزیون ثابت‌پاسال پخش کرد. بعدها مسئول واحد نمایش صدا و سیما شد و به‌نوعی بنیانگذار تله‌تئاتر در تلویزیون ملی شد.»
وی به اجرای نمایش‌های خارجی اشاره می‌کند و اینکه افرادی چون اسماعیل خلج نیز در کنار این نمایش‌ها، آثار ایرانی را روی صحنه می‌آورند. خلج به تماشاخانه سنگلج نیز با نام قدیمی 25شهریور اشاره می‌کند و اینکه لاله‌زار محل تئاترهای عامیانه شده و در نهایت سنگلج و بعد کارگاه نمایش شکل می‌گیرد و از سوی دیگر جریان تئاتر دانشگاهی و تئاتر مولوی هم با حضور مرحوم کوثر، سمندریان و علی رفیعی و پری صابری کار می‌کنند و هر‌کدام از این جریان‌ها فعالیت خود را دارند.» 

تفاوت رشیدی با ساعدی، نصیریان و سمندریان
خلج توضیح می‌دهد که افرادی چون علی نصیریان، غلامحسین ساعدی و... علاوه بر نگارش نمایشنامه، کارگردانی هم می‌کردند اما مرحوم داوود رشیدی هیچ‌وقت ننوشت. او مدرس بازیگری شاخصی بود و به‌عنوان کارگردان کارهای شاخصی روی صحنه برد و تله‌تئاترهای بی‌بدیلی را کارگردانی کرد.


حضور رئیس شورای شهر در تماشاخانه سنگلج 

شامگاه 23تیر محسن هاشمی، رئیس شورای شهر که به تماشای نمایش حسین کیانی به سنگلج رفت، با مدیریت سنگلج صحبت کرد و پیگیر طرح توسعه تماشاخانه سنگلج شد. طرح توسعه سنگلج که در سال‌های پیش توسط عزت‌الله انتظامی، داوود رشیدی و بسیاری از هنرمندان تئاتر کشور، از شهردار وقت تهران مطالبه و پیگیری شده‌است، شامل تغییر کاربری و الصاق ساختمان جنبی تماشاخانه سنگلج به آن و ساخت یک تماشاخانه بلک‌باکس، چند پلاتوی تمرین و موزه تئاتر ایران است که به‌رغم قول‌های مساعد از مراجع ذیربط هنوز اجرایی نشده است. به گزارش همشهری، ساختمان کناری «سنگلج» یکی از ساختمان‌های اداره حقوقی شهرداری است که بچه‌های تئاتری درخواست تغییر کاربری آن را مطرح کرده‌اند. اتابک نادری ‌از هنرمندان پیگیر اجرایی‌شدن این طرح است. به گفته نادری، قرار بود با پیوستن ساختمان کناری، یک سالن بلک‌باکس همراه با 4پلاتوی تمرین بسازیم و در کنار اینها نمایشگاه و موزه تئاتر ایران را راه‌اندازی کنیم.


هنرمندی همسو با جامعه و جامعه جهانی

روح‌الله جعفری/پژوهشگر، نویسنده
مرحوم داوود رشیدی در تاریخ تئاتر معاصر ایران به‌عنوان وزنه‌ای سنگین در ارزیابی جریان نمایشی ایران به‌حساب می‌آید. او در دهه40 با توشه‌ای از کارهای ترجمه‌شده و اجرای زنده نمایش‌های تلویزیونی در تلویزیون ایران و بازی و کارگردانی نمایش‌های مختلف به معرفی یکی از نویسندگان برجسته ادبیات نمایشی پرداخت. او با کارگردانی نمایشنامه «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بکت، پنجره جدیدی را برای هنرمندان و کسانی که دلباخته آثار نمایشی بودند، گشود. قبل از اجرای این نمایش کمتر کسی به سراغ متون ساموئل بکت می‌رفت؛ چرا‌که در ایران او را نمی‌شناختند اما با اجرای این نمایش جریان تازه‌ای برای ترجمه آثار این نویسنده به راه افتاد. مرحوم داوود رشیدی با اجرای این نمایش جایگاه خود را بیش از پیش در تئاتر ایران محکم کرد و با خواندن نقدها و دیدن عکس‌های صحنه‌ای نمایش و اجرای ضبط‌شده به‌یادگار مانده، می‌توان بر این نکته پای فشرد که داوود رشیدی هنرمندی روشنفکر بود که همسو با جامعه خود و البته با نگاه به جامعه جهانی، در هر کاری که ترجمه، بازی یا اجرا می‌کرد، فضای گفت‌وگو را برای خود و گروه اجرایی‌ و مخاطبش فراهم می‌کرد تا از طریق هنر نمایشی آنچه به آن عشق می‌ورزید، زمینه رسیدن به دمکراسی در فضای آن روزگار و البته تا زمانی که در قید حیات بود، بسط و گسترش می‌داد.


این خبر را به اشتراک بگذارید