
فیلمسازی روی دوش تراژدی پلاسکو
چهار راه استانبول

محمدرضا مقدسیان:
«چهارراه استانبول» نمونه تکثیر شده آثار پیشین مصطفی کیایی است با چاشنی تراژدی آتشسوزی ساختمان پلاسکو. مصطفی کیایی که پیش از این هم ثابت کرده فیلمسازی در جریان سینمای بدنه را به خوبی بلد است، اینبار هم فیلمی ساخته با کارگردانی منسجم و فیلمنامهای گیشهپسند که البته چفت و بست نسبی دارد و نمونه استانداردی از فیلمسازی برای گیشه است. در این فیلم هم به سیاق چند فیلم متاخر او، چند جوان که بهدلیل مشکلات اجتماعی و سودجویی تعدادی تاجر بزرگ به خاک سیاه نشستهاند تصمیم میگیرند به نوعی گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. در این مسیر و در نقطهای از فیلم کار گره میخورد و برای گرهگشایی،این جماعت گرفتار دست به دامن یک نقشه ناب میشوند تا خودشان را نجات دهند. تا اینجا همهچیز شبیه داستانهای قبلی کیایی است.
اما نکته اینجاست که آتشسوزی در ساختمان پلاسکو بهکار اضافه میشود. بهرهگیری از این رخداد مهم و تراژیک از 2منظر قابل پیگیری است؛ اگر این رخداد هم به سیاق سایر اتفاقات اجتماعی که در جامعه اطراف شخصیتهای فیلم میافتد، رخ دهد و اتفاقا همین سانحه به گرهگشایی در فیلم کمک کند، میتوان ادعا کرد که فیلم قصد بهرهگیری از جذابیتهای رخداد پلاسکو را به قاعده داشته است.
اما فیلم هدف دیگری دارد. در کشاکش همه آن تعقیب و گریزها یکباره داستان فرعی آتشنشانها و انتقادات به سیستم مدیریت بحران و البته تصویری کردن خود سانحه هولناک پلاسکو به میان میآید. نمیتوان کیفیت خوب کارگردانی کار در سکانسهای بازسازی سانحه پلاسکو را نادیده گرفت اما تمرکز زیاد روی این رخداد تنها و تنها با یک هدف برجسته قابل تعبیر است؛ ادای دین کیایی برای یادآوری زخم پلاسکو و البته در کنارش بهرهگیری دراماتیک از این رخداد برای تحتتأثیر قرار دادن مخاطب و برانگیختن احساساتشان با هدف پروپیمانتر شدن سبد موقعیتهای داستانی فیلم.به ظن این قلم سکانسهای بسیار تأثیرگذار و خوب کارگردانی شده سقوط ساختمان پلاسکو بهراحتی میتواند از فیلم حذف شود؛ بیآنکه به فیلم لطمهای وارد شود و این موید این مدعاست که صرفا کارکردی تزئینی داشتهاند. صرف نمایش کوتاه آتشسوزی در پلاسکو و ایجاد گره مردن یا زندهماندن شخصیتهای اصلی فیلم، داستان پیش میرفت و تمرکز بر بعد احساسی و هیجانی ماجرا اضافه بود. حتما و قطعا بارها و بارها فیلم ساختن در مورد این رخداد لازم و ضروری است، ولی بهتر آن است که وقتی سراغ ساخت این موقعیت میرویم مرادمان واکاوی ابعاد مختلف بروز این حادثه باشد و نه طعنههای گذرا و مخاطبپسند و در نهایت بهرهگیری دراماتیک از این رخداد بیهیچ نتیجهای.