• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
دو شنبه 17 تیر 1398
کد مطلب : 64490
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/kmBv
+
-

سفر هولناک جوان افسرده از افغانستان به ایران

جوان افغانستانی وقتی بر سر ازدواج با دختر موردعلاقه‌اش با خانواده‌اش دچار اختلاف شد خانه را ترک کرد و راهی ایران شد؛ غافل از سرنوشت شومی که انتظارش را می‌کشد.

به گزارش همشهری، بعدازظهر پنجشنبه گذشته رهگذری هنگام عبور از دره فرحزاد چشمش به جسد خونین مردی افتاد که روی زمین افتاده بود و وحشت‌زده پلیس را خبر کرد. طولی نکشید که مأموران و قاضی جنایی در محل حاضر شدند. در بررسی‌ها مشخص شد که مقتول حدودا 26ساله است که با 30ضربه چاقو به قتل رسیده. اگرچه مقتول لباس بیرون به تن داشت اما هیچ‌گونه مدارک هویتی همراهش نبود. حتی هیچ‌کس در آن محدوده او را نمی‌شناخت و قبلا ندیده بود. به همین دلیل جسد به پزشکی‌قانونی انتقال یافت تا هویتش شناسایی شود.
تنها سرنخی که می‌توانست به کارآگاهان برای شناسایی مقتول کمک کند آثار ماه‌گرفتگی روی صورت او بود. به همین دلیل تیم تحقیق به بررسی پرونده‌های مربوط به افراد گمشده که اخیرا گزارش ناپدید شدن آنها به پلیس اعلام شده بود پرداخت تا اینکه در لابه‌لای آنها به پرونده جوانی رسید که مشخصات او با جسد مطابقت داشت.
گزارش ناپدید شدن این پسر جوان 6‌ماه قبل به پلیس اعلام شده بود و خانواده‌اش گفته بودند که روی صورتش آثار ‌ماه‌گرفتگی داشت. کسی که گم شدن او را گزارش کرده بود برادر 26ساله وی بود. او که اهل افغانستان است به پزشکی‌قانونی دعوت شد و پس از دیدن جسد تأیید کرد که مقتول کسی جز برادر گمشده‌اش نیست.
او درخصوص ناپدید شدن برادرش گفت: ما اهل افغانستان هستیم و با برادرانم هرازگاهی به ایران می‌آییم و در تهران کار می‌کنیم. چند‌ماه قبل برادرم که حالا خبردار شدم به قتل رسیده با مادرم درگیر شد. اختلاف آنها بر سر یک دختر بود. برادرم عاشق دختر یکی از آشنایانمان بود اما مادرم مخالف بود. مادرم برای اینکه مانع این ازدواج شود، کاری کرد که آن دختر با فرد دیگری ازدواج کند و برادرم هرگز به خواسته‌اش نرسد. همین باعث اختلاف شدید میان مادر و برادرم شد و او شبانه وسایلش را جمع کرد و از خانه پدری‌مان رفت. از همان زمان به‌دنبال او بودیم اما ردی از وی نبود. در این مدت مادرم به‌شدت مریض شد و عذاب‌وجدان گرفت. برای همین از من و برادران دیگرم خواست تا هرطور شده او را پیدا کنیم. ما همه‌جا عکس برادرمان را منتشر کردیم و در افغانستان پیگیر بودیم تا اینکه از یکی از همشهریانمان شنیدیم که برادرمان را در تهران دیده است. به همین دلیل راهی تهران شدیم و همه‌جا را گشتیم اما تلاشمان بی‌فایده بود. پس از آن تصمیم گرفتیم گزارش ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کنیم و حالا هم شنیدیم که او را به قتل رسانده‌اند.
با مشخص شدن این حقیقت هم‌اکنون تحقیقات برای کشف معمای این جنایت ادامه دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید