استراتژی سردرگمی
هرروزاخبار ضدونقیضی درباره سیاست و اقدامات آمریکا مقابل ایران منتشر میشود آیا این کارعمدی است یا نشانه فقدان استراتژی؟
روابط پر تنش ایران و آمریکا طی حدود یک ماه اخیر به نقطه بحرانی رسیده است، اما آنچه در این میان بیش از هر چیز دیگر به چشم میآید، آشفتگی بیسابقه در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران است؛ وضعیتی که نشانههایی از عمدی بودن آن به چشم میخورد.
رسانههای آمریکایی روز پنجشنبه برای دومین بار طی 2هفته گذشته خبر از اعزام نیروهای نظامی آمریکایی به منطقه خلیجفارس دادند. ابتدا رویترز به نقل از برخی منابع نظامی در دولت آمریکا فاش کرد که فرماندهی نیروهای آمریکایی در خاورمیانه برای اعزام 5هزار نیروی نظامی تازه نفس به منطقه درخواست داده است. ساعتی بعد، خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز به نقل از منابع نظامی که نخواستهاند نامشان فاش شود خبر داد که پنتاگون قصد دارد برنامهای را برای تصویب به دونالد ترامپ ارائه دهد که براساس آن 10هزار نیروی جدید و همچنین تجهیزات نظامی کمکی شامل موشکهای زمین به هوا و هواپیماهای جنگنده به خلیجفارس اعزام شود.
دیروز اما رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با خبرنگاران این خبر را رد کرد و گفت: «فکر نمیکنم نیازی به نیروهای تازه داشته باشیم؛ واقعا فکر نمیکنم.» گفتوگوی ترامپ با خبرنگاران لحظاتی پیش از جلسهاش با مقامهای وزارت دفاع مطرح میشد؛ جلسهای که گفته میشد قرار است در آن پاتریک شاناهان، سرپرست وزارت دفاع، برنامه اعزام 10هزار نیروی آمریکایی به خلیجفارس را مطرح کند. ترامپ در عین حال گفت:«اگر واقعا احتیاجی باشد، من قطعا نفرات لازم را اعزام خواهم کرد.»
شبیه این ماجرا، حدود 10روز پیش اتفاق افتاد. روزنامه نیویورکتایمز به نقل از تعدادی از مقامهای نظامی در دولت آمریکا که نخواستند نامشان فاش شود خبر داد که این کشور در حال بررسی طرحی برای اعزام 120هزار نیرو به خلیجفارس با هدف مقابله با ایران است. پیش از آن، جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ اعلام کرده بود که آمریکا ناوگروه رزمی آبراهام لینکلن، 4بمبافکن بی52 و یک سیستم دفاع موشکی پاتریوت را به خلیجفارس اعزام میکند.
بولتون مدعی شده بود این اقدامات با توجه به افزایش خطر تهدیدهای ایران علیه منافع آمریکا در منطقه انجام میشود. اگرچه موضعگیریهای پی در پی بولتون در مورد ایران و اعزام ناوگروه آبراهام لینکلن به خلیجفارس نقطه آغاز اوجگیری دوباره تنش میان ایران و آمریکا بود اما افشای طرح تازه آمریکا با اعزام 120هزار نیروی نظامی به منطقه، خطر بروز یک جنگ تازه در خاورمیانه را گوشزد میکرد.
خبر منتشر شده نیویورک تایمز نیز همان روز از سوی دونالد ترامپ تکذیب شد. ترامپ این خبر را «دروغ» خواند و در پاسخ به سؤال خبرنگاران گفت: «بنا نیست جنگی دربگیرد.» او حتی اعلام کرد: تمایل دارد با مقامهای ایران به مذاکره بنشیند.
آشفتگی در سیاست خارجی آمریکا طی بیش از 2سال حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید اتفاق تازهای نیست اما سیاست این کشور در قبال ایران طی این مدت به وضعیت سردرگمی رسیده است. انتشار اخبار متناقض در مورد برنامه نظامی آمریکا در قبال ایران که منبع اغلب آنها مقامهای ناشناس سیاسی و نظامی دولت دونالد ترامپ هستند، در کنار موضعگیریهای متناقض وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی ترامپ و همچنین اظهارنظرهای ضدونقیض شخص دونالد ترامپ بر پیچیدگی و سردرگمی موجود افزوده است.
دونالد ترامپ چند روز پس از انتشار خبر نیویورک تایمز در پستی توییتری مثل همیشه رسانههای آمریکایی را «جعلی» خواند و گفت که این رسانهها با نحوه خبررسانی از ماجرای تنش با ایران، به آمریکا ضربه میزنند. رئیسجمهور آمریکا در عین حال اذعان کرد که این وضعیت چندان بد هم نیست. او گفت: «خوبی این وضعیت این است که دستکم ایران نمیداند باید به چه چیزی فکر کند.»
سردرگم در تنش
اطلاعات منتشر شده از سوی نهادهای اطلاعاتی، نظامی و سیاسی در دولت آمریکا طی 3هفته اخیر آنقدر متناقض و متفاوت بوده که بهنظر میرسد این رویکرد به عمد دنبال میشود. درز اطلاعات محرمانه از طرحهای نظامی آمریکا به رسانهها و سپس تأیید و تکذیب پی در پی آنها از سوی مقامهای دولت آمریکا نگرانیهایی را هم درپی داشته است. برخی کارشناسان نظامی معتقدند، در چنین شرایطی احتمال بروز درگیری نظامی افزایش پیدا میکند؛ اتفاقی که میتواند در اثر اشتباه محاسباتی در یکی از دو طرف بهخصوص در سمت ایران رخدهد.
در سایه سردرگمی موجود در استراتژی آمریکا در قبال ایران، متحدان این کشور نیز ترجیح دادهاند جنبه احتیاط را رعایت کنند و پشت سر آمریکا قرار نگیرند. این در حالی است که سیاست دولت ترامپ در قبال کرهشمالی و ونزوئلا، حمایت کامل متحدان آمریکا را داشته است. تنها اسرائیل، عربستان و امارات بدون هیچگونه مخالفتی پشت سر آمریکا قرار گرفتهاند. دیگر کشورهای متحد آمریکا ابتدا سکوت کردند اما با بالا گرفتن احتمال درگیری، آنها نیز راه خود را از آمریکا جدا کردند.
درست زمانی که بولتون بر طبل جنگ میکوبید و ترامپ جنگ با ایران را رد میکرد، ژنرال کریس جیکا، از مقامهای نظامی انگلیس گفت که برآوردهای کشور نشان میدهد هیچ تهدید تازهای از سوی ایران یا نیروهای نزدیک به آن در منطقه خاورمیانه وجود ندارد.
معاون وزیر خارجه آلمان اقدام آمریکا در قبال ایران را نشانهای از «یکجانبهگرایی» آمریکاییها دانست و اسپانیا ترجیح داد ناوشکن خود را که همراه با نیروهای آمریکایی در آبهای نزدیک خلیجفارس حضور داشت، از ناوگروه تحت فرماندهی آمریکا خارج کند.
دنبال کردن استراتژی سردرگمی از سوی تیم دونالد ترامپ در قبال ایران شاید به سردرگمی ایران و تحلیلگران سیاسی و نظامی منجر شده باشد اما باعث فاصله گرفتن کشورهای متحد آمریکا از واشنگتن نیز شده است؛ چراکه در چنین شرایطی پیشبینی گام بعدی برای هیچیک از طرفها امکانپذیر نیست.