در مسیر بازکردن گره ترافیکی گیشا
محمود مولایی/ خبرنگار
تردد خودروها روی پل گیشا به روزهای آخر رسیده است؛ پلی که هر لحظه با توافق نهایی شهرداری تهران و پلیس راهور تهران بزرگ برچیده میشود تا دیگر از روی آن خودرویی عبور نکند. پل فلزی گیشا معروف به پل بلژیکی در غرب تهران به واسطه 45سال عبور خودروها روی آن فرسوده شده و به گفته سرپرست معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران در مرز ناایمنی قرار گرفته است. صفا صبوریدیلمی البته یکی از دو دلیل عمده برچیدن پل کوی نصر را این موضوع میداند. درحالیکه دلیل دوم به بحث «ترافیک» برمیگردد و اینکه این پل دیگر کشش بار ترافیکی را ندارد. البته محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران نیز نسبت به چگونگی کنترل ترافیک در هنگام برداشتن پل حساسیت نشان میدهد. هاشمی، عضو کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر به همشهری میگوید که برچیدن پل گیشا به قدری باید حسابشده باشد که در این هنگام به سرعت پروژه زیرگذر نصر به مرحله بهرهبرداری برسد. او معتقد است که مردم نمیتوانند معطل بمانند.
صبوری نیز یادآور میشود که ناایمنشدن پل کوی نصر معاونت فنی و عمرانی را به این نتیجه رساند که به فکر جمعآوری موقت پل بیفتند. سرپرست این معاونت فرسودگی و عدمکشش بار ترافیکی را 2دلیل عمده تصمیم مدیریت شهری برای برچیدن پل فلزی کوی نصر میداند. او با بیان اینکه وضعیت فرسودگی پل فلزی کوی نصر تا مرز نا ایمن شدن این پل فلزی پیش رفته بود، گفت: «ملاحظات مربوط به ایمنی پل در کنار ضرورت تسریع عملیات اجرایی پروژه، ایده جمعآوری پل فلزی کوی نصر را بیش از پیش تقویت کرد.» صبوری با بیان اینکه پل فلزی کوی نصر با برخورداری از 2خط عبوری در هر یک از باندهای شمالی و جنوبی، عملا نقش یک گلوگاه ترافیکی را در مسیر بزرگراه جلال آلاحمد داشت، ادامه داد: «ترافیک ناشی از عدمتعادل خطوط ترافیکی پل کوی نصر نسبت به بزرگراه جلال آل احمد، بهگونهای بود که علاوه بر افزایش زمان سفر و مصرف سوخت، کارکرد تقاطعهای موجود در بزرگراه شهید گمنام را نیز بهویژه در ساعات اوج رفتوآمد تحتالشعاع قرار میداد.»
به گفته سرپرست معاونت فنی و عمرانی شهرداری تهران، طی ماههای اخیر بازنگریهای مختلفی در طرح احداث زیرگذر کوی نصر صورت پذیرفته است تا بهرهمندیهای ترافیکی طرح، ضمن کاهش هزینههای اجرایی به حداکثر میزان ممکن برسد.
پل گیشا دو خط عبوری دارد و با بهرهبرداری از پروژه احداث زیرگذر کوی نصر، یک مسیر زیرگذر با 3خط عبوری در هر یک از باندهای شمالی و جنوبی، جریان عبور و مرور در این تقاطع پرترافیک را ساماندهی خواهد کرد.
سرعت عمل در راهاندازی زیرگذر نصر
محسن هاشمی/رئیس شورای شهر تهران
وقتی قبل از انقلاب پلهای فلزی نصب میشد، گفتند متروی تهران را میخواهند بسازند. این پلها آن زمان به پلهای بلژیکی معروف بودند. کشور بلژیک زمانی که مترو میساخت، چنین پلهایی را ساخت. در واقع پلهای پیشساخته بود که تعبیه میشد. در چند جای تهران پلهایی مانند پل حافظ یا پل کریمخان برای کنترل ترافیک شهر تهران تا زمان ایجاد مترو ساخته شدند. بعد عنوان میشد که این پلها باید برچیده شوند، چراکه مرکز شهر مانند سابق باید بکر بماند. آن موقع من 17، 18ساله بودم و بعضا این اخبار را در روزنامهها میخواندم.
پل گیشا نیز ازجمله این پلها بود که از بلژیک آمد ولی ظاهرا نصب نشده بود. این پل برای 45سال پیش است، اما فکر میکنم نصب آن به بعد از انقلاب برمیگردد. از همان موقع گفته شد این پلهای فلزی ویژه ممکن است دچار خستگی شوند و برای آییننامه زلزلهای امروز ما ساخته نشده است. قرار شد این پلها تقویت شوند که بعضا هم چنین کاری صورت گرفت.
تعداد لاینهای عبوری بزرگراه جلال آلاحمد 2تا 3 لاین است، ولی پل گیشا 2لاین عبوری دارد. برای همین، وقتی حجم ترافیک از بزرگراه کردستان و خیابان فاطمی به سمت بزرگراه چمران میآید تا به سمت بزرگراه محمدعلی جناح برود، در ورودی پل گیشا ترافیک ایجاد میشود. در دوره مدیریت آقای قالیباف به این نتیجه رسیده بودند که این پل را بردارند و یک زیرگذر احداث کنند. در واقع تردد را به اندازه حجم ترافیکی عبوری زیر خیابان کارگر دربیاورند تا در آنجا گره ترافیکی نداشته باشیم.
روگذر پیادهرو هم همان موقع مطرح بود، اما در زمان آقای حناچی در معاونت فنی و عمرانی شهرداری جدی شد. بعد اعلام شد که این پل در جای خود باقی میماند و از آن بهعنوان یک پیادهراه برای شهروندان استفاده خواهد شد. در زمان آقای ایرج معزی هم یک زمانبندی برای اتمام پروژه ارائه شد که فکر میکنم از زمانبندی آن عبور کردهایم. در واقع زیرگذر باید راه میافتاد و برای پیادهراه آن نیز یک مزایده و مناقصهای برگزار میشد تا با مشارکت سرمایهگذار بخش خصوصی اقدامات روی پل پیادهرو انجام شود.
با همه اینها، زمانی که موضوع احداث زیرگذر گیشا جدیتر شد، باید شمعها (یک نوع چاه زدن) را میزدند، اما بهنظر دچار مشکل شد. زیرا دستگاههایی که شمع میزنند، ارتفاع زیادی دارد و امکان اینکه با حضور زیر پل شمع بزنند، وجود نداشت. البته روشهای دیگری برای شمع زدن وجود دارد مثلا کارگران میتوانستند چاه بزنند؛ اما بهدلیل زمانبر بودن آن اصلا به صرفه نیست. نکته بعدی اینکه حتی اگر چنین مشکلی هم وجود نداشت، بازهم برای ساخت ورودی و خروجی زیرگذر مجبور میشدند مانع تردد خودروها روی پل شوند. بنابراین، پل حداقل برای مدتی باید بدون استفاده قرار گیرد. قرار شد پل جمع شود و مدتی مانع ایجاد ترافیک در این محدوده شوند. البته بعید است، زیرا کسانی که از این مسیر تردد میکنند، در زمان جمعآوری پل برای تردد باید بزرگراه حکیم را انتخاب کنند یا وارد بزرگراه چمران شوند. اولا پلیس باید موافقت کند تا پل را برچینند و ببینند که این ترافیک برای چه مدتی مانع ایجاد میکند. دوم اینکه برخی از طرفداران برداشتن پل میگویند که پل برداشته شود، آن را به کارگاه فلزی منتقل کنیم و بعد از تقویت و آمادهسازی با احداث زیرگذر نصر دوباره پل را نصب کنیم. با این کار به آییننامه زلزله هم عمل شده است.
با همه اینها، آقای حناچی و آقای صبوری باید با پلیس راهور برای مشکل ترافیک به توافق برسند و سرعت عملشان باید بهشدت افزایش پیدا کند. یعنی باید متوجه این موضوع شد که وقتی مسیر بسته میشود، دیگر فرصت کم است و نباید مردم معطل شوند. در واقع عملیات پروژه زیرگذر نصر هر چه زودتر باید فعال شود تا ترافیک عبوری برطرف شود.