ابوالفضل میرقاسمی | کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری:
بعضی از فعالان محیطزیست و دغدغهمندان توسعه اصولی، متوازن و پایدار کشور نگران هستند که مبادا به بهانه کنترل سیلابها و جلوگیری از خسارات وارده، موج دیگری از ساخت سدهای بزرگ و مخزنی راه بیفتد که علاوه بر اتلاف منابع مالی کشور، سبب بروز فشار بیشتر بر محیطزیست کمرمق کشور شود و رژیم طبیعی اکوسیستمهای رودخانهای را آشفته و نابسامان کند؛ سدهایی که به دلیل میزان بالای فرسایش خاک و رسوب، به زودی از حیز انتفاع خارج و مخزن آنها پر از رسوب میشود و با تبدیل شدن به یک آبشار مصنوعی، سبب تشدید خسارت سیل در پاییندست خواهند شد.
ای کاش از گذشته عبرت بگیریم و به جای سدسازیهای بیرویه به اقداماتی برای برداشت آب باران، آبخیزداری و احیای پوشش گیاهی در بالادست حوضههای آبریز، پخش سیلاب و تغذیه آبخوانها در پاییندست توجه بیشتری کنیم. چنین اقداماتی ضمن حفظ آب و خاک و کنترل فرسایش و رسوب، سبب تقویت دبی پایه رودخانهها، چشمهها و قنوات، بهبود معیشت جامعه محلی از طریق افزایش بهرهوری در کشت دیم و بهبود وضعیت مراتع و ظرفیت بیشتر برای چرای دام، ترسیب کربن و کاهش انتشار گازهای گلخانهای میشود.
با استفاده از رویکردهای مشارکتی، اقداماتی در راستای آبخیزداری و احیای پوشش گیاهی که فناوری ساده و کمهزینهای دارد، اشتغال موقت برای جوانان بیکار ساکن در مناطق روستایی ایجاد میشود و میتواند با استفاده از ظرفیت و رویکرد اشتغال عمومی در رفع مشکل بیکاری و کاهش مهاجرت جوانان روستایی نیز موثر باشد.هر چند رویکرد ایدهآل و موثر، ترکیب اقدامات سازهای نظیر ساخت چکدمها، سدهای رسوبگیر، سدهای مخزنی و اقدامات بیولوژیکی، بیومکانیکی و مدیریتی آبخیزداری است ولی متاسفانه مسئولان کشوری، استانی و محلی به سدسازی بیشتر اهمیت میدهند. برعکس عملیات آبخیزداری و آبخوانداری که در عرصههای طبیعی پراکنده و گسترده هستند، کمتر به چشم میآیند.امید است سلامت لازم در تعریف، طراحی و اجرای این قبیل پروژههای بزرگ وجود داشته باشد و دستگاههای نظارتی، دقت نظر بیشتری روی آنها داشته باشند.
بلایی به نام سدسازیهای غیر اصولی
در همینه زمینه :