اهمیت استراتژیک برجام در آینده روابط ایران و اوراسیا
اسفندیار باتمانقلیج/ کارشناس دیپلماسی تجاری در لندن
مهسا روحی/ پژوهشگر موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS)
هفته گذشته استعفای محمدجواد ظریف، فضای سیاسی در ایران و جهان را به لرزه در آورد. هر چند روحانی استعفای ظریف را نپذیرفت و دلایل استعفای ظریف هنوز مبهم است، اما بازتاب جهانی این اتفاق نشان داد که چگونه چرخش سیاسی در داخل ایران میتواند بر ادامه حیات برجام اثرگذار باشد.
جریان میانهرو سیاسی در ایران زیر فشار فزاینده داخلی و خارجی تلاش کرده از یک سو در سیاست خارجی خود به اروپاییها اطمینان دهد که همچنان دنبال کننده گفتوگو است و از سوی دیگر در داخل نیز تلاش آنها حمایت از دستاوردهای 4 دهه استقرار جمهوری اسلامی است. این دو هدف یعنی تعامل با غرب و دفاع از مقاومت و عزت ملی لزوماً در تناقض نیستند اما در صورتی میتوان هر دو هدف را بصورت بهینه پیش برد که جایگاه برجام در منافع ملی ایران فرای دستاوردهای اقتصادی تعریف شود. از بین رفتن نظم نشات گرفته از جهان تکقطبی میتواند فضای ایدهآلی برای این رویکرد فراهم کند. اکنون جایگاه امریکا به عنوان معمار و تنها نگهبان نظام سیاسی و اقتصادی جهان به شدت تضعیف شده است. دونالد ترامپ با شعار «اول آمریکا» و همچنین با سوءاستفاده از ابزارهایی همچون تحریمهای یکجانبه، باعث شده تا رهبران اروپایی اکنون عدم توازن ساختاری در روابط میان اروپا و آمریکا را زیر سؤال برده و به طور علنی خواستار دستیابی به یک استقلال سیاسی و اقتصادی شوند. به همین دلیل است که برخی تحلیلگران، کنفرانس امنیتی مونیخ امسال را نقطه پایان «تعارفات اروپا و آمریکا» دانستهاند. برجام و پایبندی ایران به آن اهرم مهمی در ایجاد این شکاف بوده است.
بنابراین بسیار حیاتی است که ایران با یک رویکرد تازه در دیپلماسی عمومی به سمت ایجاد یک نظم و موازنه جدید حرکت کند تا از حمایت اروپا از برجام بهرهبرداری بهینه داشته باشد. برجام نه تنها بزرگترین دستاورد سیاست خارجی دولت روحانی است، بلکه برای 3 کشور اروپایی-فرانسه، انگلیس و آلمان- و به خصوص برای اتحادیه اروپا نیز نماد هویت مستقل و چندجانبهگرایی است. هدف اروپاییها حفاظت از برجام در مقابل حملههای دولت ترامپ است. اگرچه برخی در اروپا نسبت به سیاستهای ایران در منطقه معترض هستند اما تاکنون در اروپا گروهی که به ادامه تعامل با ایران معتقدند، دست بالا را دارند.
مقامهای سیاسی در ایران میتوانند از این موقعیت پیش آمده بیشترین بهره را ببرند. در وهله اول، ایران میتواند با رویکردی استراتژیک از تمایل روزافزون اروپا برای به دست آوردن استقلال استراتژیک از آمریکا در جهت مدیریت اثرات چالش تاریخی خود با آمریکا استفاده کند. راهاندازی اینستکس به عنوان کانالی مالی برای ادامه تجارت با ایران در مقابل تحریمهای آمریکا شروع خوبی در این زمینه است. محمدجواد ظریف در سخنان خود در مونیخ، اینستکس را اقدامی نه چندان کافی از سوی اروپا در عمل به تعهداتش در چارچوب برجام خواند. با این حال، سازوکار ویژه مالی اروپا را میتوان به عنوان نماد گامهای اروپا برای ایجاد یک استقلال استراتژیک در مقابل آمریکا دید. درست است که از لحاظ اقتصادی و کوتاهمدت اینستکس محدودیتهای زیادی دارد، اما رویکرد ایران در قبال این اقدام اروپا میتواند استراتژیک و با چشمانداز میانمدت و بلندمدت باشد. این نوع اقدامات و تعاملات میتواند نقشی کلیدی در بالا بردن جایگاه ایران در ساختار در حال تغییر جهان ایفا کند. از این جهت حیاتی است که گروههای مختلف در ایران در بررسی هزینه-فایده ماندن در برجام و تعامل با اروپا، اهداف بلندمدت استراتژیک و منافع ملی را لحاظ کنند.
به علاوه، از دست رفتن موقعیت رهبری آمریکا در جهان منجر به تقویت اهمیت ژئوپلتیک منطقه اوراسیا شده است. اگرچه روابط اقتصادی ایران با اروپا و حتی آسیا تحت تأثیر تحریمهای آمریکا محدود شده، اما ایران میتواند با تکیه بر منافع برجام برای اتحاد اوراسیایی – به ویژه منافع استراتژیک- اهداف بلندمدتتری را در این حوزه دنبال کند. طی دو دهه گذشته گفتمان سیاست خارجی در ایران بر مبنای انتخاب میان شرق یا غرب بوده است. گروهی خواستار برقراری روابط با شرق بوده و گروهی به ایجاد رابطه با کشورهای غربی از جمله اروپا و آمریکا تمایل داشتهاند. این گفتمان در فضای جدید سیاست جهانی، دیگر کارآیی لازم را ندارد. امروز ایران میتواند تمایل خود برای ایفای نقش سیاسی و اقتصادی جدیتر در فضای ژئوپلتیک «اوراسیایی» جدید را با حفظ و تقویت روابط با سایر اعضای برجام (اروپا، روسیه و چین) نشان دهد. بر این اساس، برجام میتواند به عنوان چارچوبی برای بهبود هر چه بیشتر روابط ایران با منطقه اوراسیا عمل کند.
از این طریق ایران میتواند در فضای بینالمللی جدید علاوه بر حفظ روابط گسترده دیپلماتیک با جهان، در را برای مذاکره با آمریکا نیز باز بگذارد و همزمان توپ را به زمین آمریکا بیندازد تا این مقامهای آمریکایی باشند که برای بازگشت اعتبار از دست رفتهشان در مقابل طرفهای باقی مانده در برجام، تلاش کنند. در این میان، باید درخواست کمیته مرکزی حزب دمکرات برای بازگشت آمریکا به برجام را نشانه خوبی برای آینده روابط میان دو کشور دانست.
منبع: مجله Survival موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک