مائده امینی
گدار ناهوک؛ انگار که وهم «جندالله» نخستینبار اینجا به جان ایرانیها افتاد.
4 سال از تشکیل گروهک تروریستی جندالله گذشته بود که یکی از افراد فعال این گروهک، برای تهیه غذا و مایحتاج خود به سراوان استان سیستانوبلوچستان میآید. گروهبان عباس نامجو او را دستگیر میکند و همفکرانش برای انتقام از رئیس پاسگاه مرزی گدار ناهوک، شبانه به آن حمله میکنند. نخستین ماجرای غمانگیزی که جندالله در ایران رقم میزنند، گروگانگیری 8سرباز و به شهادت رساندن عباس نامجو است. جندالله که آن را جندالشیطان مینامند در دی 1381 تشکیل شد. ریگی با طلبههایی از افغانستان به این نتیجه رسیده بودند که باید روبهروی جمهوری اسلامی بایستند و به زعم خودشان نگذارند حقوق قوم بلوچ پایمال شود. هدف این گروهک تروریستی روی کاغذ، «احقاق حقوق اهلسنت» و مبارزه با جمهوری اسلامی ایران ثبت شده بود و عبدالمالک ریگی، سرکردگی این گروه را بهعهده گرفته بود.
حادثه تاسوکی، تراژدی بعدی خلق شده توسط جندالله برای ایرانیها بود. در روزهای هیاهوی رسیدن سال نو( 25 اسفندماه 84)جندالله محور زابل به زاهدان را مسدود کرد و بیش از 20 مسافر بیگناه را به جرم شیعه بودن به قتل رساند. قتلگاه تاسوکی یکی از تلخترین حوادثی بود که استان سیستانوبلوچستان تا آن تاریخ بهخود دیده بود. جاده شرمنده جابر قویدل شده بود؛ نوجوان 12سالهای که برای تأمین معاش خانواده خود به کارگری روی آورده و برای خرید لباس نو عازم زاهدان شده بود. جابر، کوچکترین قربانی تروریسم، هرگز لباس نو نخرید و به خانه برنگشت. جنایتهای جندالله به مسجد جامع شهر زاهدان، روستای چاهجمال ایرانشهر، مسجد علیبنابیطالب شهر زاهدان و... کشیده شد و در نهایت با دستگیری عبدالمالک ریگی در آسمان ایران به سال 88، این گروهک از هم پاشید. خرداد 89 که سرکردههای این باند تروریستی اعدام شدند، بازماندههای جندالله بهانهای تازه برای انتقامجویی یافته بودند؛ پس «جیشالعدل» تشکیل و تراژدیهای تازهای آفریده شد.
ظهور خطرناک بازماندگان جندالله
«من جمشید داناییفر، فرزند محمد که به همراه دوستانم در دست سازمان جیشالعدل اسیر هستیم از حکومت جمهوری اسلامی ایران میخواهیم تا خواسته این سازمان را برآورده کند تا ما هم به آغوش خانواده بازگردیم.» این چند جمله را با صدای جمشید داناییفر همه شنیدیم و با خبر شهادتش بغض کردیم. بهمن ماه92 گروهک تازه تاسیس جیشالعدل 5سرباز ایرانی را گروگان گرفت و داناییفر را در فروردین 93، به شهادت رساند؛ گروهبان یکم و مرزبان نیروی انتظامی که تنها 20روز از به دنیا آمدن فرزندش گذشته بود. کمتر از 2سال بعد از متلاشی شدن جندالله، صلاحالدین فاروق در راس هرم جیشالعدل قرار گرفت تا مبارزات مسلحانه تازهای را رقم بزند و شهدای دیگری روی دست کشور بگذارد. جیشالعدل، ادامه جندالله بود که در 3 شاخه نظامی برای پوشش 3منطقه در جنوب شرق ایران، شروع به فعالیت کرد. گروه نظامی با نام عبدالملک ملازاده در محدوده شهرستان سرباز و راسک ، گروه نظامی شیخ ضیایی در محدوده سراوان و گروه مولوی نعمتالله توحیدی در محدوده میرجاوه و زاهدان فعالیت کردهاند. این گروه یک شاخه اطلاعاتی با نام زبیر اسماعیلزهی نیز راهاندازی کرده است که عمده مأموریت آن شناسایی چهرههای اهلسنت همراه نظام و ترور آنها و در طرف مقابل حمایت از علمای وهابی و وابسته به سرویسهای اطلاعاتی است. گروهک تروریستی جیشالعدل که بهنظر میرسد در حال توسعه و رشد است، پیش از این هم چندباری در مرز ایران و پاکستان تنش ایجاد کرده است. این گروه، بهمنماه سالجاری اتوبوس حامل نیروهای سپاه را شبانه به آتش کشید تا ایران بار دیگر با شهادت 27نفر از سربازان و هموطنانشان، قربانی تروریسم شود.
سه شنبه 7 اسفند 1397
کد مطلب :
49127
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/QrKG
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved