چاههای شهری و روشهای انتقال سیال
اسماعیل کهرم/ بومشناس و فعال محیط زیست
در همه نقاط مسکونی، راهی برای هدایت پساب در نظر گرفته میشود. برخی از این راهها از صدها و حتی هزاران سال پیش تاکنون تغییر محسوسی نداشتهاند و فقط ابزار و وسایل انتقال آنها تغییر کرده است.
ورود پسابها به چاهها همواره 2 پیامد دارد که مربوط به ساختار چاه و منطقهای است که چاه در آن حفر شده است.
در مناطقی با بستر سنگی، چاه نقش یک تانکر را بازی میکند که پس از مدتی از پساب پر میشود و باید آن را خالی و محتویاتش را خارج و به جای دیگر منتقل کرد؛ محتویاتی که 80 تا 85درصدش آب است و بخش جامد آن قابلیت تقویت زمینهای کشاورزی را دارد. این شیوه در محلههایی از تهران هم دیده میشود؛ در نقاطی که در کوهپایهاند و بستر سنگی آنها قابلیت جذب بالای آب چاهها را ندارد.
اما نوع دیگر چاهها جذبیاند که به دلیل حفرشدن در بستر شنی آب آنها جذب و بخش خشک آنها هم تجزیه میشود و حجم چندانی ندارد تا موجب پرشدن چاه شود. به این ترتیب، سالها پساب وارد آن میشود، بیآنکه نیازی به تخلیه و انتقال محتویات آن باشد. چاههای جذبی دردسر کمتری دارند و چاههای غیرجذبی در زمان خود بهترین راه انتقال پساب بودهاند. اکنون هم با وجود بوی بد ناشی از تخلیه آنها مشکل دیگری ایجاد نمیکنند. گرچه شبکه فاضلاب شهری وسیله بسیار بهتری برای انتقال پساب و فاضلاب است، اما در محلههایی که ساخت و ساز در آنها انجام شده و تاسیسات شهری مستقر شدهاند، ایجاد آنها هزینهها و دردسرهایی دارد. اگر در موقع شکلگیری محلهها شبکه فاضلاب هم زیر سطح زمین احداث شود به راحتی با کمک نیروی جاذبه فاضلاب و پساب را به قسمتهای کم ارتفاع خارج شهر هدایت میکند و نیازی به حفر چاه و تخلیه آن نیست. به هر روی، ایجاد چنین امکاناتی تا زمانی کم هزینه و به صرفه است که قبل از شکلگیری مناطق، مسکونی و بینیاز از حفاریهای مجدد و مشکلساز باشد.