مهندسی گردشگری از کیش تا تهران
محمد باریکانی:
گفتوگو با محمد محبخدایی، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی بین جلسات کاری او در اتاق کارش برگزار شد. درست در حال برنامهریزی برای نمایشگاه بینالمللی گردشگری تهران که قرار است سوم تا ششم بهمنماه در محل دائمی نمایشگاهها برپا شود. مدتی طول کشید تا جلسه کاری او با برگزارکنندگان نمایشگاه پایان یابد و بعد که مقابل میز گفتوگو با همشهری نشست در قندان چینی روی میز را در دست گرفت و آنرا مانند یک فرفره روی میز گرداند و گفت: کار ما در صنعت گردشگری ایران مانند همین است؛ ایجاد مرکز ثقل برای گرداندن چرخ صنعت گردشگری ایران. محمد محب خدایی، معاون گردشگری کیش بود که همراه با مونسان، رئیس سازمان میراثفرهنگی به تهران آمد و حالا در دفتر کارش در ساختمان حج و زیارت در خیابان آزادی تهران در حال پیادهسازی مدلهای جدید گردشگری در چرخه این صنعت در ایران است.
اجازه دهید گفتوگو را با ماجرای گران شدن سفر در سال آینده شروع کنیم. درصورت گران شدن سوخت و مالیاتی که به بخش گردشگری تعلق میگیرد، سفر در کشور گران میشود.
نمیتوانیم بگوییم افزایش قیمت نباید انجام شود، بلکه باید از روشهایی استفاده کرد که حتی در صورت افزایش قیمتها با استفاده از تکنولوژیهای نوین کاهش قیمت تمامشده در دستور کار دستگاهها قرار بگیرد. باید بدانیم سهم حاملهای انرژی در قیمت تمامشده چند درصد از کل است و افزایش قیمت لزوما بهمعنای افزایش همه هزینهها نیست. برای این بخش هم کارگروهی در ارتباط با کاهش قیمت تمامشده در بخش گردشگری تشکیل شده است. در سالیان متمادی افزایش قیمت را داشتهایم؛ البته باید منتظر تصمیم مجلس در ارتباط با لایحه بودجه سال آینده باشیم. ضمن اینکه این موضوع در سال آینده مطرح و ممکن است اجرایش از فروردینماه باشد که هتلها و تاسیسات گردشگری کشور قبل از فروردینماه رزروهای خود را انجام دادهاند بنابراین امسال اختلالی در بحث قیمت سفر وجود ندارد.
پس سفرهای نوروزی از افزایش قیمت در امان هستند؟
بله. ولی در آینده باید حتما با برنامه مشخصی به این موضوع ورود کنیم تا ببینیم درصورت افزایش نرخ حاملهای انرژی تأثیر آن بر رقابتپذیری در گردشگری ایران چگونه است.
تدوین این برنامه مشخص آغاز شده است؟
راهبرد گردشگری ایران بهزودی توسط رئیس سازمان میراث فرهنگی رونمایی میشود. در این راهبرد یا همان برنامهای که شما دنبال آن هستید، هدفگذاریها براساس محصولات گردشگری انجام شده است؛ مثلا مشخص است که در گردشگری سلامت باید تا سال1404 به چه تعداد گردشگر در سال برسیم. در این برنامه حتی وضعیت کنونی تعداد گردشگران براساس محصولات گردشگری مشخص است. در نقشه راه گردشگری کشور دیگر میدانیم که ماندگاری گردشگران در هر منطقه با توجه به ظرفیتهای اقامتی و محصول گردشگری چه میزان است. میدانیم گردشگری که برای زیارت به ایران سفر میکند کمتر از 4شب در نقطه گردشگری با توجه به محصول عرضه شده نمیماند. یا گردشگر تفریحی دو و نیم شب بیشتر در مقصد مشخص شده براساس محصول گردشگری آن منطقه نمیماند. این نقشه راه به ما گفته است که همین امروز ظرفیت جذب 6میلیون و 100هزار گردشگر خارجی را در سال داریم.
جذب این تعداد گردشگر و پیشبینی ورود این تعداد براساس محصولات گردشگری در نقشه راهبردی گردشگری چگونه مشخص شده است؟
از بین گردشگرانی که وارد ایران میشوند تعدادی برای کار میآیند که از ظرفیت هتلینگ استفاده نمیکنند. ظرفیت ورودی گردشگر خارجی ما الان 4میلیون و 900هزار نفر است که از این تعداد تنها 3میلیون و 800هزار نفر از ظرفیتهای اقامتی استفاده میکنند. لذا اگر همین امروز درست عمل کنیم میتوانیم 2میلیون و 300هزار گردشگر خارجی با توجه به ظرفیت موجود جذب کنیم. در بحث توسعهای هم مشخص شده که با ساخت هتلهای جدید چه ظرفیت دیگری برای میزبانی از گردشگران خارجی ایجاد میشود. نقشه راه گردشگری مشخص کرده که مثلا ظرفیتی که در بحث اسکان گردشگران سلامت در کشور وجود دارد کاملا متفاوت با ظرفیت اسکان در بخش طبیعتگردی است؛ چون این نقشه راه براساس محصول گردشگری تدوین شده است. این برنامه به ما کمک میکند که نقشه گردشگری کشور را به دقت و صحیح لکهگذاری کنیم؛ حالا میدانیم که از ظرفیت زیارتی میتوانیم برای تبلیغات گردشگری سلامت نیز استفاده کنیم. در مدیریت کیفیت خدماترسانی گردشگری و قیمت تمامشده نیز با توجه به همین نقشه راه است که برنامهریزی میکنیم. هدف نیز افزایش رقابتپذیری در بازارهای جهانی با ارتقای کیفی خدمات گردشگری براساس قیمت تمامشده است. این برنامه نقشه راه گردشگری ایران است. متأسفانه در گذشته برخی رقابتهای ناصحیح باعث از بین رفتن بازار محصولات گردشگری ایران میشد. اما با این برنامه حتی میدانیم که در بخش گردشگری تاریخی و فرهنگی 429هزار توریست در سال95 به ایران سفر کردهاند که واقعا با توجه به داشتههایمان این جایگاه واقعی کشور در گردشگری تاریخی نیست. در حوزه زیارتی نیز جایگاه میزبانی از 3میلیون گردشگر را داریم اما چون سیستم تبلیغات و بازاریابی صحیح نداشتهایم نتوانستهایم محصولات گردشگری را به خوبی در بازارهای هدف جا بیندازیم. نقشه راه گردشگری کشور حالا به ما میگوید با کدام استراتژی از چه تعداد گردشگر در سال باید به چه تعداد برسیم.
فوندانسیون گردشگری را پی ریزی کردهاید اما این نقشه راه چگونه اجرایی میشود؟
در این فوندانسیون تقسیم کار صورت گرفته است؛ یعنی در گردشگری سلامت که اعضای آن خود ذینفعان این حوزه هستند مثل وزارت بهداشت و پزشکان مشخص شده که صفر تا صد این گردشگری باید توسط همین بخش صورت بگیرد و سازمان میراثفرهنگی تنها در نقش راهبری و هدایت فعالیت میکند. شهر گردشگر براساس این برنامه راهبردی استراتژیها و پیوستهای خودش را دارد و وارد محصول گردشگری میشود؛ یعنی استراتژی کلان گردشگری با استراتژی شهر گردشگر در بخش گردشگری سلامت تفاوت دارد. در شاخههای دیگر گردشگری نیز همینگونه است.
ضربالاجل به دستگاهها برای اجرایی شدن نقشه راه گردشگری کشور میدهید؟
رونمایی راهبرد گردشگری کشور توسط رئیس سازمان میراث فرهنگی انجام میشود و بعد در تقسیم کار وظیفه همه دستگاهها مشخص است. در این راهبرد حتی مشخص است که چه تعداد گردشگر به فرانسه سفر میکنند و شناسنامه گردشگری آن کشور چیست و چه میزان گردشگر به کشورهای جهان اعزام میکند و سهم ایران از گردشگران فرانسوی چقدر است. در این راهبرد رودی که گردشگر به سمت ایران میآورد مشخص شده است و تمام کشورهای واقع در مسیر رود گردشگری به سوی ایران نیز شناسایی شدهاند. ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، آلمان، هلند، انگلستان و بحرین کشورهایی هستند که در مسیر رود گردشگری ورودی ایران بازارهای هدف ما شدهاند. میدانیم که دیگر مثلا در چین نباید گردشگری زیارتی تبلیغ کنیم یا در آذربایجان باید گردشگری سلامت و زیارت ایران تبلیغ شود. سیستم توزیع فرودگاهها و شکلگیری لوپهای سفر و پلان ریلی و جادهای برای جذب گردشگران نیز کاملا مشخص است و این رود اصلی شاخه به شاخه وارد استانهای کشور میشود.
در مورد شهر گردشگر اظهاراتی شد که این نخستین بار است در ادبیات گردشگری گنجانده شدهاست.
شهر گردشگر همانند اختلاف بین نشیمن خانه و پذیرایی است. شهر گردشگر مبانی تغییر نگرش و برنامهریزی در حوزه گردشگری است. تغییر در ساختارهای فکری است؛ یعنی زمانی که در مورد گردشگری سلامت صحبت میکنیم احتمال اینکه داخل یک ایرلاین یک گردشگر سکته مغزی کند وجود دارد و باید کسی باشد که از بیمار تا لحظه اعزام به بیمارستان مراقبت کند. شهر گردشگر آمادهسازی جذب گردشگر براساس محصول گردشگری است؛ یعنی اگر در مورد گردشگری حلال صحبت میکنیم صرفا ذبح اسلامی گوسفند و سرویس بهداشتی در آن مطرح نیست که همه شهر باید ماهیت حلال پیدا کند و اخلاق حلال داشته باشد.
در تهیه سند راهبردی گردشگری از چه مدلهایی بهره گرفتهاید؟
تمام زحمات گذشته را از کتابخانهها بیرون کشیدیم. تئوریهای جدید و استراتژیهای جهان را بررسی کردیم. به ما میخندیدند که کیش نمیتواند الگوی موفقی در گردشگری باشد. 4سال در کیش به مطالعه گردشگری ترکیه، کرهجنوبی و اسپانیا مشغول بودیم تا به یک مدل مدرن برسیم و برای نخستین بار در ایران مهندسی گردشگری را در کیش پیادهسازی کردیم. همین اقداماتی هم که در سطح کلان گردشگری کشور در حال انجام است همان مهندسی گردشگری است. بیشتر برنامهریزیهای کشور خطی است. خدمتدهنده واسطه و خدمت گیرنده و تمام متدولوژیهایی که تعریف شده براساس منافع هریک از آنها است، اما مدلی که ما تعریف کردیم براساس فصل مشترک این سه حوزه است که همه منتفع شوند. پس اگر یک مرکز ثقل درست کنید چرخ گردشگری کشور همیشه میچرخد.
سیاستهای گردشگری شما بر ارزانسازی سفر استوار بود. آیا افزایش عوارض خروج از کشور بهمعنای گران شدن سفر نیست؟
ما بهدنبال ارزانسازی سفر برای جذب گردشگر به کشور هستیم اما معنای آن این نیست که خروجی هم ارزان شود. در بحث عوارض خروج هم اگر این عوارض کلا به صنعت گردشگری کشور تزریق میشد، بسیار به این صنعت کمک میکرد و مثبت هم بود. یعنی اختصاص کامل عوارض خروج از کشور به فعالان صنعت گردشگری که به ورود ارز به کشور کمک میکنند کمک بیشتری میکرد. در نهایت این مجلس است که باید تصمیم خود را اعلام کند. باید ببینیم این موضوع به کجا میرسد؛ چون به هر حال تبدیل به یک سوژه ادامهدار شدهاست.
پس اگر تمام عوارض خروج از کشور به صنعت گردشگری اختصاص مییافت، شما از آن دفاع میکردید؟
اجازه بدهید به این جریان الان ورود نکنم ولی بدانید بهعنوان کارشناس در بحثهای تخصصی، موضوع را دنبال میکنم.
بازارهای هدف گردشگری ایران زمانی جزایر سیشل و میکرونزی و مجمع الجزایر قمر بودند. گفته بودید بازارهای هدف گردشگری را میخواهید بازنگری کنید. آیا به سمت کشورهای قدرتمند گردشگری چرخش کردهاید؟
محصول گردشگری تاریخی و تفریحی ما مشتریاش کدام کشورهاست؟ در گردشگری کار، طبیعی است که بازار هدف ما کشور افغانستان است و در زیارتی معلوم است که آذربایجان و عراق است و در گردشگری تاریخی و فرهنگی باید در فرانسه، ایتالیا، آلمان و اروپا خیلی جدیتر کار کنیم چون اگر ظرفیت تاریخی خود را برای کشور مصر بگوییم جذابیت زیادی برای آنها ندارد.
بازنگری بازارهای هدف انجام شده است؟
کشورهای هدف دقیقا مشخص شدهاند و تحلیلهای آماری کامل شکل گرفته است.
به ما میخندیدند که کیش نمیتواند الگوی موفقی در گردشگری باشد. 4سال در کیش به مطالعه گردشگری ترکیه، کرهجنوبی و اسپانیا مشغول بودیم تا به یک مدل مدرن برسیم و برای نخستین بار در ایران مهندسی گردشگری را در کیش پیادهسازی کردیم. همین اقداماتی هم که در سطح کلان گردشگری کشور در حال انجام است همان مهندسی گردشگری است