جام ملتهای 2019رسما در کشور امارات افتتاح شد؛ کشوری که به کمک هزینههای زیاد و استادیومهای مدرنش بعد از 22سال دوباره فرصت میزبانی از این رقابتها را به دست آورده و در گام اول مقابل بحرین تن به تساوی داد. 4سال قبل وقتی استرالیا جام ملتها را بهعنوان کشور میزبان افتتاح کرد، تصور قهرمانی هر تیمی به جز میزبان در این تورنمنت تقریبا محال بهنظر میرسید اما حالا شاید امارات یک مدعی جدی برای قهرمانی نباشد و نتواند برای بر هم زدن معادلات تا روز پایانی از امتیاز میزبانی استفاده کند. کشورهای میزبان تقریبا در همه ادوار گذشته تأثیر خاص خودشان را روی سرنوشت تیم ملی ایران داشتهاند. این بار امارات در سمت دیگری از جدول قرار گرفته و اگر ایران صدرنشینی در گروه را از دست ندهد، بعید بهنظر میرسد تا پایان جام با تیم میزبان روبهرو شود اما به میدان رفتن در امارات، داستان تازهای از کشمکش همیشگی تیم ملی با کشورهای میزبان جام ملتها خواهد ساخت.
تیم ملی ایران در دو دوره اول رقابتهای جام ملتهای آسیا حضور نداشت. این تیم در دوره سوم این رقابتها به جمع تیمهای «تحریمکننده» تورنمنت پیوست. چرا که این دوره در سرزمینهای اشغالی برگزار میشد و بسیاری از کشورهای آسیایی حاضر نبودند این تورنمنت را به رسمیت بشناسند. ورود ایران به جام ملتها با گرفتن «میزبانی» آغاز شد. تیم ملی در چهارمین دوره، نخستین حضور و نخستین قهرمانیاش در جام ملتها را در تهران جشن گرفت. سپس به تایلند رفت و این بار در شرایطی قهرمان شد که بخش زیادی از 15هزار تماشاگر دیدار فینال، حامی سرسخت کرهجنوبی بودند. 4سال بعد ایران که در آن دوره زمانی از بسیاری از کشورهای آسیایی پیشرفتهتر بود، دوباره میزبانی را تصاحب کرد و با دو میزبانی در سه دوره متوالی، سومین قهرمانی پیاپیاش را نیز بهدست آورد. در همه سالهای بعدی اما حسرت میزبانی برای همیشه همراه فوتبال ایران بود و میزبانها به سهم خودشان برای خارج کردن تیم ملی از جام ملتها تلاش میکردند. در جام ملتها در کویت یک جو کاملا امنیتی در اردوی تیم ملی حاکم بود. چند روز بعد از آغاز جام، جنگ عراق با ایران آغاز شد اما کویت میزبان حتی به ندرت ابزار ارتباطی برای خبر گرفتن از خانواده در اختیار فوتبالیستهای ایرانی قرار میداد. به کمک همین شرایط سخت و البته داوریهای یکطرفه، کویت ایران را در نیمهنهایی شکست داد و راهی فینال شد. سال 1988در قطر نیز شرایط نسبتا مشابهی رخ داد و باز هم جو استادیومها و البته داوریها کاملا به ضرر تیم ملی بودند. بزرگترین ضربه از کشور میزبان اما در سال 2004رقم خورد. جایی که بهنظر میرسید چین هیچ شانسی برای عبور از ایران در مرحله نیمهنهایی ندارد اما سوتهای عجیب داور و اخراج باورنکردنی ستار زارع از زمین، اوضاع را برای تیم برانکو پیچیده کرد و در نهایت روبهروی سکوهای پر از تماشاگر ورزشگاه چینی، ایران در ضربات پنالتی تسلیم حریف شد و شانس صعود به فینال را از دست داد.
سال 2015نیز یک داور استرالیایی در کشور خودش، مانعی بزرگ به نام ایران را از مقابل کانگوروها کنار زد. بنجامین ویلیامز با یک تصمیم بحثبرانگیز، مهرداد پولادی را از زمین مسابقه با عراق اخراج کرد تا فاصله فرش قرمز پهن شده برای کاروان ایران از سوی استرالیا و کارت قرمز عجیب به مهرداد پولادی، بسیار کوتاه باشد.
برگزاری جام ملتها در یک کشور عربی، دردسرهای خاص خودش را برای فوتبال ایران دارد اما از یک سو نزدیکی امارات به ایران،شرایط را برای تطبیق زودهنگام ملیپوشان با کشور میزبان مهیا میکند و از سوی دیگر تماشاگران ایرانی زیادی میتوانند خودشان را به ورزشگاههای امارات برسانند و به تشویق تیم ملی ایران بپردازند. نحوه بلیتفروشی رقابتها البته دردسرساز شده است اما با وجود این ایران احتمالا با استقبال خوبی از سوی ایرانیهای مقیم امارات مواجه خواهد شد. کشورهای میزبان همیشه روزگار را برای ایران دشوار کردهاند اما به جای شکایت و مرور خاطرات تلخ گذشته، بهتر است فوتبال ایران قدمی برای میزبانی این رقابتها بردارد و تلاش کند تا بعد از سالها نامش را در بین کشورهای میزبان این تورنمنت بگنجاند.
از فرش قرمز تا کارت قرمز!
ایران، جام ملتها و داستان همیشگی کشورهای میزبان
در همینه زمینه :