
بیروت یکصدا: سلاح مقاومت خط قرمز است
تظاهرات مردم لبنان علیه تصمیم آمریکایی دولت برای خلع سلاح حزبالله

رضا عمویی-روزنامهنگار
راهروهای چراغانی «کاخ بعبدا» بهعنوان مقر نخستوزیری لبنان روز پنجشنبه شاهد خروج ناگهانی تعدادی از اعضای کابینه بود. این وزرا با گامهای تند خود با خروج از جلسه نخستوزیری نشان دادند که از مصوبه جدید دولت حمایت نخواهند کرد؛ مصوبهای که برای خلع سلاح حزبالله تدارک دیده شده و بیش از هرچیز به یک دیکته آمریکایی شبیه است تا مصوبه دولت لبنان. بهگفته شبکه خبری الجزیره، رئیسجمهور لبنان تلاش کرد تا وزرای 2جنبش شیعی امل و حزبالله را قانع کند که از این جلسه خارج نشوند، اما موفق نشد و 4وزیر جریان شیعی کابینه از جلسه هیأت دولت خارج شدند.
تنش در جلسه کابینه: خروج تمارا الزین، رکان ناصرالدین، محمد حیدر و فادی مکی از نشست کابینه لبنان در روز پنجشنبه
علت تنش در جلسه: مخالفت وزرای مقاومت با اجرای خواستههای آمریکا
«ورقه باراک» یا طرح دولت لبنان: طرح بهصورت رسمی از سوی توماس باراک، فرستاده منطقهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به کابینه لبنان ارائه شده و به «ورقه باراک» معروف است.
خشم مردم لبنان از مصوبه آمریکایی
مردم لبنان در حمایت از حزبالله پنجشنبه شب به خیابانهای بیروت آمدند و با برگزاری تظاهرات مخالفت خود را با تصمیم دولت این کشور برای تدوین طرحی از سوی ارتش جهت خلع سلاح حزبالله اعلام کردند.
درخواست معترضان: تظاهراتکنندگان با اعلام مخالفت با طرح فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا در مورد خلع سلاح حزبالله از دولت و ارتش لبنان خواستند که تسلیم فشارهای دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی نشود.
محل اعتراضات: این تظاهرات در جاده قدیمی فرودگاه بیروت، ضاحیه جنوبی و شهر صور نیز برگزار شد.
4مرحله طرح آمریکا برای خلع سلاح حزبالله
مرحله نخست - شروع طرح: الزام دولت لبنان به صدور فرمانی برای خلع سلاح حزبالله تا ۳۱دسامبر۲۰۲۵
مرحله دوم - تا 60روز پس از آغاز طرح: الزام دولت لبنان به اجرای برنامه خلع سلاح و نقشه استقرار ارتش برای بهدستگرفتن کنترل کامل سلاحها و خروج همزمان اسرائیل از مواضع اشغالی در جنوب لبنان
مرحله سوم - تا ۹۰روز پس از آغاز طرح: خروج اسرائیل از 2موضع باقیمانده و بازسازی زیرساختهای لبنان
مرحله چهارم - تا 120روز پس از آغاز طرح: انهدام یا تحویلدادن باقیمانده سلاحهای سنگین حزبالله، شامل پهپادها و سامانههای موشکی
چرایی مخالفت حزبالله با خلع سلاح
با مراجعه به بیانیههای حزبالله لبنان درباره مخالفت با خلع سلاح به چند نکته میتوان اشاره داشت:
سلاح حزبالله کاربرد داخلی ندارد و برای مقابله با اشغالگری خارجی است.
با وجود ادامه تجاوز و اشغالگری اسرائیل علیه لبنان، خلع سلاح بیمعناست.
تصمیم خلع سلاح حزبالله نقض توافق طائف است (توافقی میان گروههای داخلی لبنان در سال1989 که وجود سلاح در اختیار حزبالله تا زمان اشغالگری و تجاوز رژیم صهیونیستی را مشروع دانسته است).
پیشینه یک طرح شکستخورده
خلع سلاح حزبالله موضوعی است که طی بیش از 2دهه گذشته همواره از سوی دولتهای غربگرا در بیروت دنبال شده، اما هیچگاه به نتیجه نرسیده است.
2004 تا 2006 - نخستین ادعاها برای خلع سلاح حزبالله: سازمان ملل در قطعنامههای۱۵۵۹ (سال۲۰۰۴) و ۱۶۸۰ (سال۲۰۰۶) برای نخستینبار بر مسئله خلع سلاح حزبالله تأکید کرد، اما فؤاد سنیوره، نخستوزیر وقت نتوانست کاری از پیش ببرد.
2020: برخی از فعالان لبنانی در مقابل سفارت آمریکا در بیروت تظاهرات کردند و با حمل پرچم آمریکا خواستار خلع سلاح حزبالله شدند؛ با وجود ادامه اعتراضات اما دولت وقت لبنان به رهبری سعد حریری نتوانست کاری انجام دهد.
خلع سلاح غیرممکن
علیرضا کمیلی، کارشناس مسائل غرب آسیا؛ خلع سلاح حزبالله لبنان در عمل امکانپذیر نیست، چون حزبالله تصمیم ندارد که در شرایط فعلی سلاح خود را زمین بگذارد. در عین حال چند مسئله باعث شده تا فشارها روی حزبالله بسیار بیشتر از گذشته باشد:
تداوم توان رزمی حزبالله: با وجود آنکه حزبالله بیشتر فرماندهان میدانی خود را از دست داده و در جنگ اخیر متحمل ضربات متعددی شده است، اما نیروهای صهیونیستی بیشتر از 5کیلومتر نتوانستند وارد لبنان شوند و این مسئله نشان داد که توان رزمی حزبالله همچنان بجا و استوار است.
درگیریهای داخلی: جریانهای غربگرا و نزدیک به آمریکا در لبنان، در وضعیت فعلی با تشدید درگیریهای داخلی، زمان را برای فشار به حزبالله مساعد میبینند. لبنان دارای یک ساختار قومیتی و موزائیکی است و رقابتهای دروزی، سنی، مسیحی و شیعه در لبنان بسیار زیاد است و در وضعیت فعلی، مخالفان حزبالله فرصت را برای فشار آوردن بر حزبالله مساعد میبینند. در خارج از لبنان هم، آمریکا و صهیونیستها تلاش دارند تا تصویری در منطقه القا کنند که اگر کسی در مقابل تلآویو مقاومت کرد، تبدیل به غزه میشود. این ادعا البته واقعبینانه نیست، چون صهیونیستها هنوز پس از طی حدود 2سال موفق به اشغال کامل غزه نشدهاند، اما با ایجاد فضای وحشت و ترس از وضعیت غزه، تلاش دارند تا حزبالله را تحت فشار قرار دهند.
اما این جای سؤال است که اگر ارتش لبنان تنها نیروی مسلح لبنان شود، آیا این ارتش آماده دفاع از لبنان در برابر حملات اسرائیل خواهد بود؟
تجربه سوریه سوریه در کنار لبنان قرار دارد ولی جنگندههای صهیونیستی پس از فروپاشی دولت اسد و شکلگیری دولت همسو با تلآویو، بمباران سوریه را شدت بخشیدند.
عدم پاسخ ارتش به نقض آتشبسها تاکنون با وجود بیش از هزاران بار نقض آتشبس توسط رژیم صهیونیستی، اما ارتش لبنان که در مناطق مرزی مستقر است، واکنش بازدارنده و قابلتوجهی به این تجاوزات نداشته است. لذا احتمالا بعد از این نیز ارتش لبنان قادر به پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی نخواهد بود.
سناریوهای احتمالی در صورت خلع سلاح حزبالله، احتمال اینکه رژیم صهیونیستی تا چند کیلومتر وارد خاک لبنان شود، بسیار زیاد خواهد بود. این تجاوزات احتمالی اسرائیل به لبنان در آینده ممکن است به بهانه تامین امنیت پیرامونی انجام شود. همچنین احتمال شروع دوباره ترور چهرههای حزبالله و حتی ترور چهرههای اهل سنت و چهرههای مخالف بسیار زیاد خواهد بود. همينطور ممکن است پس از خلع سلاح حزبالله، رژیم صهیونیستی از سمت سوریه فشار بر لبنان وارد کند و با پیشروی در خاک لبنان به دنبال مقابله نظامی و نابودسازی حزبالله باشد؛ اما چنین هدفی برای صهیونیستها بسیار دوردست خواهد بود.
سلام به جنگ در لبنان
محمدعلی حسن نیا، کارشناس مسائل لبنان؛ لبنان به لحظات حساسی رسیده است. کابینه نواف سلام، نخستوزیر لبنان در اقدامی یکطرفه طرح توماس باراک، نماینده آمریکا در امور لبنان را تصویب کرد. البته این کلیات طرح بود. طبق گفته خبرگزاری رویترز، این طرح شامل خلع سلاح کامل حزبالله لبنان و تمام گروههای دیگر، بهویژه فلسطینیها در لبنان است. کابینه سلام که عون هم هدایت آن را برعهده دارد، تضمین نسیه آمریکا را پذیرفته که اعلام کرده اسرائیل بعد از خلع سلاح حزبالله در تمام خاک لبنان از ۵منطقه جنوب این کشور که پایگاه تأسیس کرده، عقبنشینی خواهد کرد. نکته جالب آن است که درباره خروج اسرائیل از مزارع شبعا صحبتی به میان نیامده و تعیین مرزها و آزادی اسرا به بعد از خلع سلاح حزبالله موکول شده است.
وضعیت لبنان در این هفتهها بسیار وخیم است. این کشور بر لبه پرتگاه جنگ داخلی یا خارجی است. حزبالله و شیعیان و حتی برخی از مسیحیان و اهل سنت طرفدار فلسطین میدانند که خلع سلاح بهمعنای نابودی کامل است. از سویی، شیعیان هم بهخوبی میدانند که آزمون خلع سلاح حزبالله اگر موفق شود، این دومینو به عراق هم خواهد کشید و حشدالشعبی منحل خواهد شد. بنابراین تنها راه باقیمانده حزبالله و جنبش امل ایستادن مقابل طرح اسرائیلی باراک است.
افزون بر این، اسرائیل نشان داده که حتی بعد از خلع سلاح هم تضمینی بابت عدم حمله نمیدهد که نمونه بارز آن سوریه پس از بشار اسد است. حزبالله لبنان درخصوص خلع سلاح تجربه دارد. در زمان ریاستجمهوری میشل سلیمان و نخستوزیر فؤاد سینیوره این موضوع در دستور کار قرار گرفت و در سال۲۰۰۸ حزبالله 3روزه کل بیروت را تصرف کرد.
با این حال، به نظر نمیرسد این روند بسیار ساده باشد، زیرا شیعیان میدانند خلع سلاح یعنی حمله و کشتار هر لحظه اسرائیل در جنوب و در خطر قرار گرفتن از سوی دولت افراطی احمد الشرع در شرق این کشور. بنابراین باید روزهای داغی در انتظار لبنان باشد.
راهبرد دفاعی مشترک؛ کلید انسجام ملی لبنان
احد نوریاصل، کارشناس مسائل بینالملل؛ 2 سناریو پیش روی لبنان قرار دارد. وضعیت کنونی نمیتواند به همین شکل ادامه یابد. کشور ناگزیر است میان 2مسیر تصمیمگیری کند؛ یا باید یک ائتلاف ملی و راهبرد دفاعی مشترک شکل گیرد یا فرآیند خلع سلاح مقاومت دنبال شود که دومی با واقعیتهای داخلی و تهدیدات خارجی همخوانی ندارد.
منظور از تدوین راهبرد دفاع مشترک ایجاد مدلی شبیه ساختار دفاعی عراق است. به این معنا که حزبالله در کنار ارتش لبنان قرار بگیرد و نقش مکمل ایفا کند و به رسمیت شناخته شود. در این چارچوب، حزبالله نه یک نیروی غیررسمی، بلکه بخشی از ساختار قانونی و نظامی کشور خواهد بود؛ بهگونهای که در سازمان نیروهای مسلح لبنان جانمایی و حقوقبگیر میشود و در یک تقسیمکار مشخص با ارتش عمل میکند.
اگر این راهبرد به اجرا درآید نخستین دستاورد آن ایجاد بازدارندگی مؤثر در برابر رژیم صهیونیستی خواهد بود. مهمترین پیام آن نیز جلوگیری از دستیابی اسرائیل به رود لیتانی است؛ رودخانهای که از سال ۱۹۱۹ در آرزوهای استراتژیک شخصیتهایی مانند بنگوریون قرار داشت. او همواره دستیابی به لیتانی را بهعنوان هدفی حیاتی برای توسعه اسرائیل تعریف میکرد. بنابراین شکلگیری یک ائتلاف دفاعی واقعی میان ارتش و مقاومت، نخستین شکست استراتژیک اسرائیل در منطقه خواهد بود.
از سوی دیگر، چنین همافزاییای به شکلگیری انسجام ملی در لبنان منجر خواهد شد؛ انسجامی که نهتنها شکافهای عمیق دهههای گذشته میان جریانهای سیاسی و مذهبی را کاهش میدهد، بلکه این همگرایی امنیتی میتواند به عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز سرایت کند. در این صورت، هم لبنان در مقابله با تهدیدات خارجی قویتر خواهد بود و هم در مسیر توسعه پایدار داخلی و گسترش روابط منطقهای و بینالمللی موفقتر عمل خواهد کرد.
در چنین شرایطی جریانهایی مانند ۱۴ مارس، حتی اگر مخالفتهایی داشته باشند ناگزیر به سکوت خواهند بود، بهویژه آن بخش از نیروهای عاقل و واقعگرای این جریان که با ارتش لبنان در ارتباط هستند و واقعیات میدانی را درک میکنند.
واقعیت این است که ارتش لبنان برخلاف برخی تحلیلها موضع ضدحزبالله ندارد. بدنه نظامی کشور بهخوبی به توانمندیهای نظامی و میدانی حزبالله واقف است و میداند درصورت وقوع هرگونه تهدید خارجی به این قدرت نیاز خواهد داشت.
لبنان بر سر دوراهی
حسین آجرلو، تحلیلگر مسائل منطقه؛ اتفاقات و تحولات لبنان در یک سال اخیر کمنظیر و حتی بینظیر بوده است. شرایط امروز حزبالله با تحولات سالهای2006 و 2008 قابل قیاس نیست. در آن دوره نیز گرچه موضوع خلع سلاح حزبالله مطرح میشد، اما هیچگاه این موضوع بهعنوان راهکاری که به تصویب برسد عملی نشده بود. در شرایط فعلی حتی موضوع «ثلث معطل» که شیعیان هم از آن برخوردار هستند، رعایت نشد و این تصمیم بدون در نظر داشتن رویکرد و رأی آنان انجام گرفت. این طرح آمریکایی-اسرائیلی که برای لبنان و حزبالله در نظر گرفته شده و برخی کشورهای منطقه نیز از آن حمایت کردهاند، قصد دارد لبنان را بر سر دوراهی قرار دهد. این دوراهی عبارت است از تداوم وضع موجود یا جنگ داخلی.
اگر موضوع تسلیم و خلع سلاح حزبالله رخ دهد، موازنه به هم خواهد خورد و احتمال جنگ داخلی در لبنان وجود دارد. اگر هم این موضوع مورد پذیرش شیعیان و حزبالله واقع نشود و گروههای غیرشیعی بخواهند آن را اعمال کنند، باز هم خطر جنگ داخلی بر لبنان سایه میافکند. در یک صورت با توجه به شرایط حال حاضر میتوان انتظار داشت که در آینده جنگ داخلی در لبنان رخ ندهد و آن هم این است که با توجه به تصویب موضوع خلع سلاح حزبالله، در عمل و مرحله اجرا کنش و واکنش خاصی از سوی طرفین رخ ندهد.
از این نظرگاه طرح فرانسویها برای موضوع لبنان چندان سختگیرانه نیست و مسئله را با گفتوگو و مذاکره میخواهد حل کند، اما طرح آمریکاییها در نقطه مقابل آن قرار دارد و در پی عملی شدن و تحقق موضوع خلع سلاح حزبالله است و برای این موضوع زمان مشخصی تعیین کرده. آمریکاییها در پی فشار شدید هستند و با توجه به این موضوع، یا حداقل شاهد خلع سلاح حزبالله خواهیم بود یا اینکه لبنان درگیر جنگ داخلی خواهد شد.
با نظر به نوع ادبیات سیاسیون و طرفهای لبنانی، حتی مخالفان حزبالله، میبینیم که آنان چندان در پی اجرای مسئله تسلیم شدن این گروه نیستند و میخواهند با گفتوگو مشکل و چالش را رفع کنند، اما مسئله لبنان در حال حاضر فشار خارجی است. ضمنا باید به این نکته توجه شود که بازیگری چون رژیم صهیونیستی نیز با بهانه کردن طرح آمریکایی، عملیاتهای ترور خود را پیگیری میکند. از زمان آتشبس تا به امروز، بیش از 240نفر با ترور هدفمند اسرائيل به شهادت رسیدهاند. به تعبیری، این طرح مشروعیت اقدامات تروریستی اسرائیل را تقویت میکند. شرایط خطیری وجود دارد. در این وضعیت اگر حزبالله در برابر رژیم صهیونیستی یا حتی طرح خلع سلاح ایده و استراتژی مشخص و جامعی را که در آن ابعاد نظامی، امنیتی و سیاسی در نظر گرفته شوند دارا نباشد، بعید نیست که به سمت و سوی خلع سلاح این گروه مقاومت پیش برویم. اما اگر در مقابل حزبالله این طرح را داشته باشد و در آینده آن را رو کند و استراتژی سهپلهای را که این روزها مطرح میشود عملی سازد، میتوان پیشبینی کرد حزبالله میتواند تحولات را در دست بگیرد.
نقشه دشمن برای لبنان؛ یا تسلیم یا جنگ داخلی!
مسعود ادریسی، سفیر اسبق ایران در لبنان؛ حزبالله لبنان بارها در مواضع مختلف اعلام کرده که از سلاحش برای امنیت لبنان استفاده خواهد کرد. از این رو، این گروه مقاومت همیشه در تقابل با اسرائیل از سلاح خودش استفاده کرده است. این موضوعی است که دولتمردان فعلی لبنان نیز به آن معترفند و از آن خبر دارند، اما فشارهایی که از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی و همچنین برخی کشورهای عربی منطقه مانند عربستان به دولت لبنان وارد شده منجر به این شده که تصمیم بگیرند خلع سلاح حزبالله به تصویب برسد و این را باید باب میل خود سران سیاسی لبنان دانست.
لازم به ذکر است که معمولا نظرات مهم کشوری در لبنان باید به شکل اجماعی صورت بگیرد، اما این موضوعِ بخصوص با وجود مخالفت وزرای شیعی و بدون در نظر داشتن اجماعی واقعی تصویب شده است و همین موضوع بهخوبی نشان میدهد که چگونه فشارهای خارجی بر دولت و سیاست لبنان سایه افکنده است. نماینده آمریکا در لبنان که باراک نام دارد، گفته است که اگر طرح خلع سلاح حزبالله عملی شود، هم کمکی به اقتصاد آسیبدیده لبنان خواهد شد و هم طی گفتوگوهایی اسرائیل برخی مناطق اشغالی را ترک میکند.
از آن سو برای حزبالله خلع سلاح خط قرمز است و تصور میشود نه حزبالله بهراحتی حاضر به کنار گذاشتن سلاح میشود و نه اساسا در شرایطی قرار دارد که بشود این جنبش را بهراحتی خلع سلاح کرد. حزبالله اعلام کرده است که حاضر است در ذیل گفتمان ملت، دولت و نیروهای مسلح، سلاح خود را به کار گیرد تا قابلیت نظامیاش از این رهگذر استفاده شود، اما خلع سلاح موضوع سادهای برای نیروهای مقاومت لبنان نیست و اگر هم امنیتی در لبنان برقرار شود، به کمک سلاح حزبالله است. بیانیههای اخیر حزبالله و بیانات شیخ نعیم قاسم، دبیر کل مقاومت اسلامی لبنان بهخوبی حکایت از آن دارد که حزبالله حاضر به کنار گذاشتن سلاح خود نیست. همچنین در روزهای اخیر تظاهرات و تجمعات متعددی در لبنان برگزار شده است که در آن مردم از حزبالله دفاع کردهاند.
دولت لبنان در حال حاضر اصلا و ابدا مایل نیست که این درگیریها منجر به جنگ داخلی شود، چراکه نتیجه این اتفاق فلج شدن لبنان است. البته این اتفاق برای آمریکا و اسرائیل موضوع مطلوبی است. آنان میخواهند یا با مذاکره حزبالله را خلع سلاح کنند و به تضعیف مقاومت در لبنان بپردازند یا اینکه جنگ داخلی رخ دهد و ارتش لبنان در برابر حزبالله قرار گیرد؛ گرچه خود حزبالله هم در این وضعیت خواستار کشیده شدن درگیریها به جنگ داخلی نیست.
ناگفته نماند که موضوع خلع سلاح حزبالله امر تازهای نیست. از حدود 25سال پیش تاکنون، این مسئله در مناسبتهای گوناگونی مطرح شده و شاهد بودهایم که این اتفاق هیچگاه عملی نشده است. البته وضعیت اکنون حزبالله با 25سال پیش یکسان نیست، اما موضوع تحمیل تسلیم شدن خلع سلاح به حزبالله هم امر سادهای نیست و دولت لبنان بهخوبی به این نکته واقف است.