درمان با پیوند سلولهای بنیادی در مرحله نوزادی است
مصاحبه با دکتر اسدالله موسوی، رئیس بخش هماتولوژی، آنکولوژی و پیوند سلولهای بنیادی خونساز بیمارستان شریعتی
زهرا رفیعی/خبرنگار
سلولهای بنیادی بهطور معجزهآسایی توانایی تبدیل شدن به سلولهای دیگر بدن را دارند؛ به همین دلیل دانشمندان و مراکز تحقیقاتی زیادی روی گسترش آن متمرکز شدهاند. این سلولها در بازسازی و ترمیم بافتهای فرسوده و آسیبدیده مؤثرند؛ اگرچه این موفقیتهای نسبی، بیشتر در آزمایشگاهها و روی گونههای غیرانسانی کسب شده ولی نور امیدی به درمان بیماریهای صعبالعلاج و یا لاعلاج تابانده است. چندی پیش روزنامه همشهری گفتوگویی با پروفسور قوامزاده، پدر پیوند سلولهای بنیادی مغز استخوان انجام داد و او از موفقیت ایران در این زمینه خبر داد. وی بازنشسته شده ولی شاگردانش راهش را ادامه میدهند. در ادامه با اسدالله موسوی رئیس بخش هماتولوژی، آنکولوژی و پیوند سلولهای بنیادی خونساز بیمارستان شریعتی در مورد بیماریهایی که با استفاده از سلولهای بنیادی درمان میشوند به گفتوگو نشستهایم.
در مرکز تحقیقات هماتولوژی و آنکولوژی با استفاده از سلولهای بنیادی چه بیماریهایی درمان میشود؟
روش درمانی پیوند سلولهای بنیادی و مغز استخوان بهطور عمده برای بیماریهای بدخیم خون و مغز استخوان استفاده میشود. برخی از بیماریهای خوشخیم دستگاه خونساز مثل تالاسمی ماژور نیز از مواردی است که این روش درمان برای آن مفید است. در واقع پیوند سلولهای بنیادی خونساز با هر منشأ عمدتا برای درمان بیماریهای بدخیم استفاده میشود.
پروفسور قوامزاده در مصاحبه اخیرشان با روزنامه همشهری اعلام کردند که این روش درمانی برای 70نوع بیماری در ایران استفاده میشود.
امروزه تکنولوژی سلولهای بنیادی در حال پیشرفت است و در بیماریهای مختلف که به نظر برسد سلولها صدمه دیده باشند از آنها استفاده میشود. از آنجایی که سلولهای بنیادی میتوانند سلولهای بافت آسیبدیده را ترمیم کنند و به سلولهای تکاملیافته در بافتها و ارگانها تبدیل شوند گرایش به این روش درمانی زیاد شده است؛ در مرکز تحقیقات هماتولوژی و آنکولوژی برای بیماریهای دیگر هم از سلولهای بنیادی استفاده کردهایم، اما هنوز در مرحله تحقیقاتی و ابتدایی هستیم؛ یعنی بهصورت معمول در همه بیمارانی که آرتروز دارند و یا مشکلات قلبی ازجمله کمکاری و ضعف سلولهای بافت قلب دارند و بیماریهایی مانند نارسایی کبد و سایر بافتهای بدن استفاده نمیشود. چنین درمانهایی استفاده تحقیقاتی و ابتدایی دارد و استفاده گسترده از سلولهای بنیادی در برنامه درمانی ما وجود ندارد؛ بهطور مثال تاکنون ما توانستهایم در طیف وسیعی از بیماریها ازجمله ضعف سیستم ایمنی، برخی از بیماریهایی که باعث اشکال در تکامل نوزادان میشود مثل موکوپلیساکاریدوز (معروف به امپیاس ازجمله بیماریهای متابولیک) و برخی بیماریهای نادر دیگر از این روش درمانی استفاده کنیم و نتایج مطلوبی بگیریم. میزان موفقیت در درمان این بیماریها متفاوت است.
موانعی که باعث میشود درمان با سلولهای بنیادی در سایر بیماریها از مرحله تحقیقات فراتر نرود و یا بهصورت محدود استفاده شود چیست؟
ما تمایل به گسترش تحقیقات داریم ولی علم سلولهای بنیادی نهتنها در ایران که در همه دنیا، علم تازهای است و مراحل طفولیت را سپری میکند. استفاده از سلولهای بنیادی در بیماریهای سیستم خونساز قدمت زیادی دارد و به چند دهه میرسد؛ عوارض آن کاهش یافته و نتایج مطلوبتری دارد؛ بنابراین بهصورت معمول و روتین استفاده میشود. در حوزههایی که شما و بیماران انتظار دارید، علم سلولهای بنیادی در حال تکامل است.
با روشهایی که اشاره کردید، تاکنون چند بیمار در کشور درمان شدهاند؟
در مرکز تحقیقات هماتولوژی و آنکولوژی بیش از 6هزار نفر درمان شدهاند و پیوند سلولهای بنیادی خونساز و مغز استخوان برایشان استفاده شده و خوشبختانه نتایج بسیار خوبی داشته است. مراکز دیگری نیز بعد از مرکز خون، آنکولوژی و پیوند سلولهای بنیادی در بیمارستان دکترشریعتی وابسته به علوم پزشکی تهران شروع بهکار کردهاند؛ ازجمله قدیمیترین آن در شیراز و بهدنبال آن مرکز بیمارستان امامخمینی و طالقانی است. این مراکز نیز تعداد قابلقبولی از بیماران نیازمند را پیوند کردهاند. هماکنون 18مرکز در کل کشور در این زمینه فعال هستند. مرکز بیمارستان شریعتی سالانه حدود ۴۰۰ تا ۴۵۰مورد پیوند سلولهای خونساز انجام میدهد.
از آنجایی که ایران در سالهای گذشته توانسته است رتبه سوم را در دنیا از نظر تعداد پیوند داشته باشد، آیا هماکنون برای گسترش این روش درمانی محدودیتی وجود دارد؟
تعداد بیمارانمان کم نیست ولی متأسفانه بیماران ما در لیست انتظار قرار میگیرند. محدودیت ما، محدودیت فضای فیزیکی، تجهیزات و نیروی انسانی ماهر (پزشکان فوقتخصص و پرستاران) است. گسترش مراکز پیوند مغز استخوان در سراسر ایران کمی به کمک ما شتافته ولی هنوز لیست انتظار در مرکز ما قابل توجه است. از سوی دیگر تعداد اهداکنندگان سلولهای بنیادی نیز باید افزایش پیدا کند. از مردم میخواهیم که در این زمینه به ما و بیماران کمک کنند. از آنها چند میلیلیتر خون در بانک اهداکنندگان گرفته میشود و پس از آزمایش، مشخصات آنها در بانک اهداکنندگان ثبت میشود. برای درمان بیماری که به سلول بنیادی خونساز نیازمند باشد در ابتدا سراغ برادر و خواهرهایش میرویم، سپس در خویشاوندان نزدیک، فرد مناسب جستوجو میشود.
تطابقی که برای اهدای سلولهای بنیادی مورد نیاز است، چیست؟
HLA مولکولها و آنتیژنهایی هستند که در سطح گلبولهای سفید شناسایی میشوند. سازگاری این آنتیژنها در گلبولهای سفید اهداکننده و گیرنده باعث میشود نتایج پیوند مغز استخوان بیشتر و بهتر باشد. کاری که ما میکنیم این است که از داوطلبهای غیرخویشاوند اطلاعات این سازگاری را میگیریم و در بانک اهداکنندگان مرکز ثبت میکنیم و از بین اهداکنندگان، نزدیکترین و مشابهترین را برای افراد نیازمند انتخاب میکنیم. در نتیجه هرچه تعداد اهداکنندگان زیادتر باشد، احتمال اینکه گزینه موفقتری پیدا شود، بیشتر است و بیمار شانس درمان بیشتری خواهد داشت. ضمنا گسترش بانکهای داخلی از خروج مقادیر معتنابهی ارز از کشور جلوگیری میکند. برای اینکه هزینه درمان کاهش پیدا کند، مردم و مسئولان باید به ما کمک کنند. واقعیت امر این است که هزینه وارد کردن سلول از خارج بسیار گزاف است و بیمهها تحمل پرداخت آن را ندارند. بهتر است به راههایی دست پیدا کنیم که هزینهها برای دولت و مردم کاهش داده شود. پیوند سلول از نمونههای داخلی، چنددهبرابر کمتر از وارد کردن سلول مطابق از خارج است. بومی کردن دهندهها با گسترش بانک داخلی امکانپذیر است و نیاز ما به بانکهای خارجی کمتر میشود.
آیا میتوان روی درمان با سلولهای بنیادی بندناف حساب کرد؟ تبلیغ در مورد این بندناف بسیار گسترش یافته؛ این در حالی است که بانک خون بندناف بهصورت خصوصی در کشورهای محدودی ازجمله ایران، آمریکا و ایتالیا مورد استفاده قرار میگیرد.
قبل از اینکه بانک اهداکنندگان غیرخویشاوند از خون و مغز استخوان گسترش قابلتوجهی در سطح دنیا پیدا کند، بانک سلولهای بند ناف خیلی سروصدا داشت. امروزه از بانک سلولهای بند ناف برای درمان بیماریها کمتر استفاده میشود. امروزه بانکهای خون ملی و عمومی کاربرد بیشتری نسبت به بانکهای بند ناف خصوصی دارند. استفاده از سلولهای بند ناف برای بیماریهای اشارهشده، روزبهروز ضعیفتر میشود.
بانک عمومی بند ناف در کشور وجود دارد؟
بله، در مرکز تحقیقات هماتولوژی و آنکولوژی بانک عمومی بند ناف وجود دارد و در گذشته برای حفظ خون بند ناف مادران استفاده میشد ولی امروزه این عمل با فراوانی قبل انجام نمیشود چون کارکرد سلولهای بند ناف روزبهروز ضعیفتر شده است.
به چه علت؟
اولا خون بند ناف معمولا برای بیماران با وزنهای کم و اطفال میتوانست کفایت کند، ثانیا در توفیق پیوند با استفاده از بند ناف مشکلاتی وجود دارد و بهنظر میرسد نتایج اهداکنندگان غیرخویشاوند بهتر از آن است.
چه مقدار از درمانها با اهدای سلول از خویشاوند و غیرخویشاوند صورت میگیرد؟
بهطور معمول اگر بیماری یک خواهر یا برادر داشته باشد در حدود ۲۵درصد موارد احتمال اینکه سلولهای بنیادی از آنها گرفته شود و تطابقسنجی لازم را داشته باشد وجود دارد. اگر تعداد فرزندان خانواده بیشتر باشد، به همان اندازه شانس پیداکردن دهنده مناسب بیشتر است. با کوچک شدن اندازه خانوادهها و کاهش تعداد فرزندان در خانوادهها احتمال پیداکردن دهنده مناسب از خانوادهها روزبهروز کمتر میشود؛ در نتیجه نیاز به بانکهای HLA از اهداکنندگان غیرخویشاوند بیشتر میشود.
سن اهداکننده اهمیت دارد؟ اگر خواهر و برادر مسن باشند همچنان میتوان از آنها کمک گرفت؟
ممنوعیت خیلی زیادی برای اهداکننده سلول به بیمار وجود ندارد. بهطور معمول تا سن ۶۵سال را میتوانیم بهعنوان اهداکننده سلولهای بنیادی استفاده کنیم. انواع بیماریهای عفونی مانع دریافت سلول است.
چرا پروژه پیوند سلولهای بنیادی سرپایی ادامه نیافت؟
پیوند بیرون از بیمارستان که بیمار در منزل بستری میشود در مراکز ما انجام شده است. نوع این پیوند با پیوندی که بیمار در بیمارستان بستری میشود فرقی نمیکند ولی بیشتر برای پیوند اتالوگ که پیوند از خود بیمار است استفاده میشود. این پیوند کمعارضهتر و آسانتر است و امکان اینکه بتواند در محل زندگی بیمار به او سرویس داده شود وجود دارد ولی نیاز به نیروی انسانی مجرب و نیاز به فراهمآوری امکانات دارد. این روش در مراکز درمانی توسعه نیافته است چون چنین امکاناتی نیاز به منابع مالی و انسانی کافی دارد. من بهعنوان یک عضو جامعه خون و آنکولوژی و پیوند مغز استخوان از استادان بزرگوار خودم تشکر میکنم و از پروفسور قوامزاده که نرمافزار و سختافزار این علم را وارد کشور کرده است درخواست دارم نگاه پدرانه خود را از این مرکز دریغ
نکنند.