جای هر نمایشی در ایرانشهر نیست
نگاهی به اجرای «مُزا مُزا» ی سیروس همتی
فهیمه پناهآذر/روزنامهنگار
قبل از هر چیز بگویم موافق اجرای تئاتر با موضوعات مختلف هستم؛ تئاتر جدی یا طنز، کمدی یا موزیکال. اما هر کدام از نمایشها برای اجرا نیازمند سالن نمایشی مناسب و فراخور حال تماشاگر خود است.
در سالهای نهچندان دور هر کدام از تالارهای نمایشی پایتخت تعریفی در نوع اجرای نمایشهای روی صحنه داشتند. تالارها هویت داشتند. تماشاگر میتوانست علاوه بر اطلاعاتی که از اجرا بهدست میآورد و با توجه به کارگردان و عوامل اجرایی، نمایش مورد نیاز خود را انتخاب کند و به تماشای آن بنشیند. اما این موضوع با افزایش تماشاخانههای خصوصی کمرنگ شد. رفتهرفته تماشاخانههای خصوصی به سبب سیاست و نقشه راهی که داشتند، پذیرای نمایشهای مختلف شدند. هرچند هنوز در این میان برخی از تماشاخانهها هویت تعریفشده خود را دارند؛ مانند تالار سنگلج که میتوانیم در آن به تماشای نمایشهای ایرانی و گاه آیینی و سنتی بنشینیم و از تماشایش لذت ببریم. اما هویت تالارها آهستهآهسته کمرنگ شد و حالا هر نمایشی براساس مذاکره(!) روی صحنه میرود.
تماشاخانه ایرانشهر، تماشاخانهای با 2سالن حرفهای است که در روزگار امروز، بسیاری از کارگردانان اعم از باتجربه و کمتجربه دوست دارند در آنجا نمایش خود را روی صحنه ببرند؛ کارگردانانی که در ترافیک اجرای نمایشها منتظر سالن نمایش هستند.
سالن ناظرزاده کرمانی و سمندریان 2تماشاخانه خاص در ایرانشهر هستند، به این معنا که وقتی تماشاگر تئاترهایش میشوی، میدانی که بهطور قطع کاری خواهی دید که علاوه بر لذتبردن، کمی هم قرار است فکر کنی و نمایش را برای خودت مرور کنی؛ نمایشی که اگر طنز باشد، دیگر به سمت هجو و حتی مستهجنشدن نمیرود.
این روزها نمایش «مُزا مُزا» به کارگردانی سیروس همتی در سالن ناظرزاده کرمانی ایرانشهر روی صحنه میرود؛ نمایشی کمدی با بازیگرانی که برخلاف این روزهای تئاتر تهران، سلبریتی در میان آنها دیده نمیشود. مُزا مُزا یک نمایش 75دقیقهای است که تماشاگر را با خود همراه میکند. این همراهی میتواند بهخاطر کمدیبودن اثر باشد اما گاهی سیروس همتی هجویاتی را نیز وارد نمایش کرده که تماشاگر فکر میکند در سالنی جز ناظرزاده نشسته و این کار را میبیند.
کارنامه هنری سیروس همتی آنقدر پر از کارگردانی و بازیگری است که نمیتوان بیاعتنا از کنار آن گذشت اما اینکه حالا او برای چه تصمیم به اجرای چنین نمایشی گرفته، جای سؤال دارد؛ نمایشی که تنها میخنداند و دیگر هیچ. یعنی قرار نیست برداشتی از کار داشته باشی و وقتی از سالن بیرون میآیی به داستان نمایش فکر کنی. هنگام تماشای مُزا مُزا علاوه بر شنیدن جکها و کنایههای رایج، گاهی هم شوخیهای زنندهای میشنوی. به همینخاطر آنچه در بررسی این کار میماند، این است که سیروس همتی که خودش هم در نمایش بازی میکند، نتوانسته از عهده خلق یک کار حرفهای و حتی بیان داستان موردنظرش برآید. این نمایش ملغمهای از دیالوگهای طنز و جکهای تلگرامی است که گاهی حوصله مخاطب را ممکن است سر ببرد و گاهی هم حال مخاطبش را خوب کند. اما جای این نمایش، ایرانشهر نیست. جای دور نرویم؛ درست روبهروی همین سالن، سالن سمندریان مدتی است که میزبان صابر ابر و هنرجویانش شده است. این کار هم شاید بهتر بود در یکی از تماشاخانههای خصوصی اجرا شود. اسم کار صابر ابر، «تئاتر» است؛ در واقع تئاتری است برای ستایش تئاتر که هنرجویان آموزشگاه صابر ابر به اجرای نمایش میپردازند. نام پانتهآ پناهیها و الهام کردا هم در این نمایش دیده میشود؛ بازیگرانی توانا در تئاتر که در این نمایش نقش معلم را دارند و شاگردانشان را روی صحنهای میفرستند که برای تماشاگران نمایش اجرا کنند. این نمایش هم کمتر به مذاق تماشاگر تماشاخانه خوش آمده است. جای این تئاتر هم ایرانشهر نیست.
بهطور حتم تماشاخانه ایرانشهر با کمبود درخواست برای اجرا روبهرو نیست که از سر ناچاری این نمایشها را روی صحنه میبرد. باید دید چه اتفاقی افتاده که این نوع نمایشها در تماشاخانه ایرانشهر اجرا میشوند.