رمزگشایی از نامی که بیش از 6 دهه در محله امامت شنیده میشود
ردپای وثوق الدوله در شرق تهران
حسن حسنزاده| خبرنگار:
برای اهالی میدان «امامت»، چهارراه آیت و خیابانها و کوچههای اطرافش، همین میدان و آبنمای کوچک که عصرها موسپیدان محله را دور هم جمع میکند مثل نقطه شروع است. جایی که یک روز کلنگ ساخت یک محله در دل زمین بایر آن فرود آمد و کمی بعد هم برای هزاران نفر حکم خانه را پیدا کرد. این میدان کوچک اگرچه بیش از 2دهه از تغییر نامش میگذرد اما هنوز هم میان اهالی به نام قدیمیاش، معروف و برایشان یادآور روزهای نخست شکلگیری محله است؛ روزهایی که زمینهای خاکی شرق تهران شبیه صحنه خالی نمایشی بود که با قصههای آدمهای جدید به تدریج جان گرفت. در این گزارش اهالی محله امامت از ماجرای نامگذاری قدیمیترین میدان محله و نقش وثوقالدوله در شکلگیری محلهشان میگویند.
از زمینهای خاکی چیزی نمانده است. تا چشم کار میکند خانه هست و آپارتمانهایی که دیگر نمای جنگل پردار و درخت سرخهحصار و تپههای خاکی شرقیترین محلههای تهران را از چشم ساکنان محله امامت پنهان میکند. امروز دیگر ماشینها خیابان دماوند، چهارراه آیت و کمی پایینتر از آن میدان امامت و فلکه چهارگوشی که دیگر چهار گوش نیست را قرق کردهاند. همه چیز به سرعت برق و باد در کمتر از 6 دهه تغییر کرده. خبری از حال و هوای قدیم محله نیست؛ به جز نامهایی که آنقدر در قصههای اهالی محله تکرار شدهاند که انگار خیال فراموش شدن ندارند. میدان کوچک امامت که هنوز هم با اسم «وثوق» ورد زبان اهالی محله است جایی به وسعت تمام محله را در حافظه مشترک همسایهها اشغال کرده؛ میدانی که سنگ بنای محلهشان بود. کنارش مدرسه و مسجد و درمانگاه ساختند. برای شرکت در راهپیماییهای ایام پیروزی انقلاب اسلامی آنجا پاتوق زدند و اصلاً اطراف همان میدان شهید دادند.
«مصطفی موسوی» از ساکنان خیابان تیموریفر میگوید: «محله امامت امروزی از همین میدان و خیابانهای اطرافش رشد کرد. اول از همه یک میدان کوچک در مرکز زمینهای خاکی ساخته شد و طولی نکشید که چند خانه ویلایی هم پس از آن ساختند تا به تدریج جمعیت محله با فروش قطعه زمینهای کوچک و بزرگ اطراف میدان چند برابر شود.» ماجرای این ساختوسازها به سالهای میانی دهه 30 برمیگردد. کمی بعد هم مسجد امام حسن مجتبی(ع) و در اوایل دهه 40 مدرسه «خامنهایپور» که امروز با نام «شهید رجایی» شناخته میشود در اطراف میدان ساخته شد. با ساخت قدیمیترین بناهای حوالی میدان، دیگر همه چیز برای توسعه محله امامت فراهم شده بود.
خانه ییلاقی کنار میدان تازه تأسیس
رمزگشایی از نامی که بیش از 6 دهه دهان به دهان در محله امامت میچرخد و هنوز هم با وجود تغییر نام رسمی میدان خاطرهانگیز محله فراموش نشده، کار چندان دشواری نیست. این میدان کوچک که درست مانند موقعیت جغرافیایی گذشته و امروزش تمام خیابانهای محله را به هم وصل میکند، گاهی آدمها را به هم میرساند و نقطه تلاقی قصههایشان میشود، آنقدر در زندگی روزمره اهالی نقش دارد که هویت و تاریخچهاش را از قدیمیها پرسوجو کنند. در جستوجوی نام وثوق که بیش از 4 دهه روی تابلو گوشه میدان دیده میشد به نام «حسن وثوق» میرسیم؛ از رجال سیاسی دوران قاجار و یکی از ملاکان بزرگ تهران قدیم که املاک و باغهای بسیاری در مناطق مختلف شهر به نامش بود. البته زمینهای شرق تهران از بزرگترین املاک وثوق به شمار میآمد که به تدریج به شهروندان عادی فروخته شد؛ تا آبادانی به بخشهای شرقی تهران بهویژه در محدوده محله امامت امروزی و نیز خیابان نیروی هوایی و... برسد.
امروز نام وثوق و حتی خانه ییلاقیاش در این محدوده که اگرچه دیگر اثری از آن نیست برای بیشتر همسایهها آشناست. «احمد حسنی» از ساکنان قدیمی محله میگوید: «قدیم رسم بود که نام مالک یا بانی یک محله را روی میدان یا فلکههای کوچک میگذاشتند. مثل میدان چایچی در محله آشتیانی که به نام مهندس چایچی، مالک زمینهای آن محدوده در شرق تهران نامگذاری شده بود. وثوق هم که مالک بسیاری از زمینهای شرق تهران در محدوده نیروی هوایی و محله فعلی ما بود نامش را روی نخستین میدان این محله گذاشت. هرچند شنیدهام وثوق یک خانه ویلایی هم در اطراف میدان داشت که امروز اثری از آن وجود ندارد.»
تخلص شاعری روی تابلوی شهرداری
مالک بخش اعظمی از زمینهای شرق تهران که در تاریخ معاصر ایران با نام وثوقالدوله شناخته میشود ظاهراً برای فروش قطعه زمینهایش در این محدوده رفت و آمدهای متعددی به شرق تهران داشت. اگرچه برخی از منابع محلی میگویند وثوقالدوله در همین محدوده شرکتی به نام وثوق داشت که آنها برای خرید زمین و سپس ساخت سرپناه به آن مراجعه میکردند اما وثوق معمولاً املاکش را به تاجران محلی میفروخت. مانند فروش زمینهایش به تاجر معروفی به نام مهندس چایچی که زمینههای توسعه ساختوساز در بخشی از محلههای شورا و آشتیانی امروزی را فراهم کرد. حسن وثوق یا وثوقالدوله از رجال سیاسی دوران قاجار بود. 2 دوره نخست وزیری در دربار قاجار، حکم مستوفی آذربایجان و دریافت لقب وثوقالملک در آغاز جوانی از ناصرالدین شاه، نمایندگی مجلس در دورههای اول و دوم مجلس شورای ملی و همچنین رسیدن به سمت نایب رئیسی مجلس و مسئولیت وزارتخانههای عدلیه، مالیه، داخله و... از مهمترین فعالیتهای سیاسی وثوق است.
رد پای وثوق در ماجرای انعقاد قرارداد ننگین 1919 با دولت بریتانیا که به موجب آن ایران متعهد میشد همه تشکیلات نظامی و مالیاش تحت نظارت انگلستان قرار بگیرد دیده میشود. این قرارداد که عملاً ایران را تحت حمایت انگلستان قرار میداد آن دوران مخالفان بسیاری در داخل و خارج از کشور پیدا کرد. در آن شرایط رویکرد وثوقالدوله بهعنوان عاقد قرارداد، دستگیری و حبس مخالفان بود. هرچند با کنارهگیری وثوق و بر سرکارآمدن میرزاحسن خان مشیرالدوله اجرای آن قرارداد ننگین متوقف شد. این رجل سیاسی و مالک بزرگ عهد قجر اندک طبع شعری نیز داشت و در زمانی که ریاست فرهنگستان ایران را عهدهدار شد دیوان شعری به نام خود منتشر کرد. «وثوق» نامی که سالها روی تابلوی میدان امامت دیده میشد و هنوز هم هنگام نشانی دادنها ورد زبان اهالی این محله است تخلص شعری این رجل سیاسی قجری هم به شمار میآمد.