• پنج شنبه 11 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 30 رجب 1446
  • 2025 Jan 30
شنبه 27 مرداد 1397
کد مطلب : 27372
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/RjPO
+
-

بازیگری که هیچ‌وقت متوقف نشد

یادداشت نویسنده کتاب« آقای بازیگر» درباره آقای بازیگر

بازیگری که هیچ‌وقت متوقف نشد

هوشنگ گلمکانی/سردبیر ماهنامه فیلم


عزت‌الله انتظامی با اینکه در سال‌های اخیر فعالیت سینمایی نداشت اما میراث خودش را برای سینمای ایران به‌جا گذاشت و رفت. انتظامی از آن دست هنرمندانی بود که حضورش ولو در بستر و بدون فعالیت هم مایه دلگرمی و دلخوشی بود و اگر از این اتفاق دریغ و حسرتی هم نصیب ما شود، فی‌الواقع دریغ و حسرت ناشی از فقدان فیزیکی ایشان است. او در سینما و تئاتر کارهایش را کرده بود، اصلا قدمت او به قبل از سینمای ایران برمی‌گردد؛ قبل از آغاز فعالیت جدی فیلمسازی در ایران که او در تئاتر آغاز به‌کار کرد.

انتظامی در هنر جاه‌طلب بود و به آنچه داشت، قناعت نمی‌کرد. بعد از رفتن به هنرستان هنرپیشگی و حضور در تئاترهای مختلف در دهه30 در آلمان درس بازیگری خواند. بعد از بازگشت در کنار انبوه فعالیت‌هایش در اداره تئاتر و بازی در تئاترهای تلویزیونی و حتی بعد از درخشش بی‌نظیرش در فیلم گاو دوباره رفت سر کلاس و در دانشگاه هنرهای زیبا باز هم شروع به آموختن کرد.

او موجود یگانه‌ای بود و با اینکه کار‌های متوسط و حتی ضعیف هم در کارنامه بازیگری‌اش داشت ولی وسواس بسیاری در انتخاب نقش داشت و همیشه روی طاقچه خانه‌اش چندتایی فیلمنامه به چشم می‌خورد که استاد آنها را خوانده و ایفای نقش در آنها را رد کرده بود.
با اینکه انتظامی یک شروع درخشان با فیلم گاو داشت که موجب شد در حافظه تاریخی سینمای ایران ثبت شود اما بی‌شک او نقش‌های خوب بسیاری به‌خصوص در فیلم‌های مهرجویی و حاتمی ایفا کرد.

او جزو هنرمندانی بود که هیچگاه توقف نکرد. این موضوع مهمی است که هنرمند احساس نکند به جایی که رسیده در واقع قله است و دیگر نباید کاری بکند، چون در این صورت همانی که هست باقی می‌ماند. به گمان من در این عرصه‌ها قله‌ای وجود ندارد و انتظامی قائل نبود که روی قله ایستاده است و مدام فعال بود و می‌خواند و می‌آموخت.

آخر کلام اینکه «آقای بازیگر» به‌عنوان اسم کتابی که درباره زندگی و کار آقای انتظامی نوشتم به‌کار رفت. آن روزها نه کسی به ما به‌کار بردن چنین لقبی را ابلاغ کرد و نه چیز دیگری در بین بود، بلکه انتخاب نام آقای بازیگر برای عزت‌الله انتظامی در واقع یک انتخاب خودجوش و ناشی از اصیل‌بودن و اهمیت انتظامی در سینمای ایران بود. آقای بازیگر لقبی بود که براساس یک توافق جمعی به‌کار رفت و ماندگار شد. چه حیف که از این به بعد ابتدای این لقب باید نوشت: مرحوم.


او به «قطار زمستانی» نرسید...
سینایی در گفت‌وگو با همشهری: انتظامی آرزو داشت که این فیلم آخرین کارش باشد


«می‌ترسم پروسه ساخت این فیلم آنقدر طولانی شود که دیگر عزت‌الله انتظامی ‌توان کار کردن در این فیلم را نداشته باشد، خود عزت به من می‌گوید دوست دارد یک فیلم دیگر بازی کند و آن هم فیلم من است.»  
این نقل قول از خسرو سینایی است، درباره فیلم ساخته‌نشده‌اش «قطار زمستانی». مصاحبه هم نقل دیروز و امروز نیست، تاریخش برمی‌گردد به بیست و یکم آبان‌ماه سال 1391؛ یعنی چیزی حدود 6‌سال پیش. تازه همان موقع هم سینایی در آن مصاحبه با هنر آنلاین گفته بود: 4‌سال است که می‌خواهم این پروژه تاریخی عاشقانه را جلو  دوربین ببرم ولی متأسفانه به‌کار من که رسیده است با کمبود بودجه مواجه شده‌ایم.

 با این حساب، 10سال است که قرار بوده و هست این فیلم ساخته شود، اما کمبود بودجه (بخوانید بی‌تدبیری مسئولان سینمایی) مانع آن شده. حالا هم تنها بازیگر ایرانی این محصول مشترک ایران و لهستان درگذشته است. اکنون سینایی با لحنی که اندوه در آن موج می‌زند، به همشهری می‌گوید: من خیلی متأسف هستم که نشد این کار را با آقای انتظامی بسازیم.

وی سپس می‌گوید: آقای انتظامی فیلمنامه قطار زمستانی را خیلی دوست داشت و همیشه به من می‌گفت آرزویم این است که این فیلم، آخرین کار من باشد. 
کارگردان «عروس آتش» ادامه می‌دهد: حتی برای دیدن فضاهای این فیلم و فراهم کردن مقدمات ساخت آن با زنده‌یاد انتظامی به لهستان سفر کردیم و در آنجا با بازیگر خانم لهستانی که قرار بود نقش مقابل ایشان را بازی کند، دیدار داشتیم. اما چه حیف که این کار به سرانجام نرسید و مثل اینکه سرنوشت فیلمسازی من با ساخته نشدن «قطار زمستانی» رقم خورده است.
 سینایی عنوان می‌کند: برای من خیلی جذاب بود که ایشان در آن سن و سال برای بازی در این فیلم، اینقدر ذوق و شوق داشت. مدام هم می‌گفت که بیا صحنه‌های فیلم را تمرین کنیم. من می‌گفتم که فعلا تکلیف کار معلوم نیست ولی ایشان می‌گفت که مهم نیست، ما کار خودمان را می‌کنیم.
زنده‌یاد انتظامی هم در مصاحبه‌ای عنوان کرده بود: «قطار زمستانی» فیلمنامه‌ درخشانی دارد که اگر به خوبی در بیاید کار بسیار خوبی می‌شود.
آقای بازیگر که قرار بود نقش اصلی این فیلم را ایفا کند گفته بود: خود سینایی را خیلی دوست دارم و عاشق فیلم «عروس آتش» او هستم و معتقدم این فیلم به نوعی گفت‌وگوی تمدن‌هاست.

انتظامی در مصاحبه‌ای دیگر اعلام کرده بود: من منتظر تماس سینایی برای آغاز بازی خود در این فیلم هستم. 
اما این انتظار، به‌رغم تلاش و خون دل خوردن‌های سینایی، هیچ‌گاه به سرانجام نرسید و انتظامی در تابستانی گرم و کلافه‌کننده، برای همیشه از «قطار زمستانی» پیاده شد.


دانشجویی که استاد بود​​​​​​​
ایرج راد/بازیگر و کارگردان تئاتر
​​​​​​​


 در دهه40، زمانی که زنده‌یاد انتظامی در اوج بازیگری بود، به‌عنوان دانشجو وارد دانشکده هنرهای زیبا شد، با وجود تفاوت سنی زیاد در کلاس‌های دانشگاه به‌صورت مستمر شرکت می‌کرد و ما هم در کنار ایشان بودیم.
یادم می‌آید آن زمان زنده‌یاد انتظامی در فیلم «گاو» بازی می‌کرد  اما برای آموختن به دانشگاه می‌آمد. بسیاری از استادان دانشگاه از او و تجربه‌اش خجالت می‌کشیدند اما او در مقام یک دانشجو رفتار می‌کرد و مثل همیشه بسیار متین و فوق‌العاده بود. اواخر دهه30 که «گروه تئاتر مردم» در اداره تئاتر با سرپرستی علی نصیریان تشکیل شد، بسیاری از بزرگان در آن گروه فعالیت داشتند. زنده‌یاد انتظامی به‌عنوان بازیگر به این گروه پیوست و در ادامه به‌عنوان کارگردان در این گروه به فعالیت پرداخت. در آن سال‌ها گروه تئاتر مردم فعالیت‌های زیادی داشت و بسیار شناخته‌شده بود. در برهه‌ای هم که من به این گروه پیوستم، اجراهای خوبی را به روی صحنه ‌آورد.

در سال‌های اخیر هم زنده‌یاد انتظامی به‌عنوان رئیس هیأت مدیره در خانه تئاتر حضور داشت. زنده‌یاد انتظامی نه‌تنها اعتبار، شهرت و محبوبیت ملی داشت، بلکه به واسطه بازی‌های درخشانش شهرت و اعتبار جهانی داشت و باعث افتخار ایران است. او علاوه بر فعالیت‌های هنری که داشت، بدون هیچ چشمداشتی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی انجام می‌داد. هیچ‌گاه دلش نمی‌خواست دیده شود و حالا که نیست شاید بتوان درباره کارهایش صحبت کرد.
زنده‌یاد انتظامی در برهه‌های مختلف بدون آنکه کسی متوجه شود، نیازهای مختلف افراد را شناسایی و تا جایی که می‌توانست به آنها کمک می‌کرد. یادم می‌آید همواره اسامی ‌ای همراهش داشت و بدون اینکه کسی از وجود زنده‌یاد انتظامی خبردار شود، کمک می‌کرد. اگر هم به تنهایی نمی‌توانست، به‌دنبال جمع‌آوری‌ کمک‌های مالی و اعتباری از دیگران بود که بتواند گره‌ای از مشکلات را باز کند. زنده‌یاد انتظامی جایگاه ویژه‌ای در میان هنرمندان و مردم داشت و دارد؛ آنچه در دل صاف و بی‌ریای او می‌گذشت برای شخص من قابل ستایش بود. حضورش در همه جا مؤثر بود. با تمام توانمندی‌ها به همه کمک می‌کرد و آنچه از دستش بر‌می‌آمد، انجام می‌داد.
دقت و وقت‌شناسی زنده‌یاد انتظامی هم زبانزد همه کسانی بود که با او معاشرت و همکاری داشتند. او همیشه در قرارهای کاری و حتی سر صحنه بازی زودتر از بقیه حضور داشت. هیچ‌گاه حضورش در سر صحنه و همکاری‌ با نقش مقابلش را فراموش نمی‌کنم؛ کسانی که در نقش مقابل زنده‌یاد انتظامی بازی می‌کردند، این اتفاق برایشان یک تجربه بزرگ به‌حساب می‌آمد به‌خصوص بازیگران جوان. او برای اینکه بازی‌ها درست از آب دربیاید، وقت می‌گذاشت و با بازیگر مقابلش ساعت‌ها تمرین می‌کرد.  
 

این خبر را به اشتراک بگذارید