آب یا برق مسئله این است
مسئولان نیروگاه شهید مفتح همدان از آخرین فعالیتهای این نیروگاه میگویند
حمید نصرتیقانعی- فاطمه کاظمی| همدان- خبرنگار:
نیروگاه شهید مفتح همیشه متهم اصلی بحران آب در همدان است. عبارت «این نیروگاه آب استان را میبلعد» بارها و بارها و در رسانههای مختلف استفاده شده و بر آن تاکید میشود. فروچالههای ایجادشده در اطراف این نیروگاه نیز که چندی پیش تصاویر آن جهانی شد و موجی از نگرانیها را راه انداخت، مزید بر علت شده تا همه یکصدا بر مضرات فعالیت این نیروگاه بیشتر از فواید آن تاکید کنند. به هر حال، این نیروگاه بخش زیادی از برق استان را تامین میکند و یکی از مهمترین صنایع استان محسوب میشود. اما بحران آب نیز روز به روز عمیقتر میشود و باز هم نیروگاه شهید مفتح دراینباره تحت فشار است.
اعضای تحریریه روزنامه همشهری به دعوت مدیرعامل این نیروگاه از بخشهای مختلف آن بازدید کردند و ساعاتی را با مهندس امیر نریمانی، مدیرعامل شرکت مدیریت تولید برق نیروگاه هزار مگاواتی شهید مفتح همدان و مهندس پژمان اختری، مدیر بهرهبرداری نیروگاه شهید مفتح درباره موضوعات مختلف مربوط به این نیروگاه بحث کردند. آنچه ما مشاهده کردیم اقدامات این نیروگاه برای مصرف کمتر آب در ازای تولید برق بیشتر بود که یکی از این اقدامات ساخت برج خشک است. در ادامه گفتوگوی ما با نریمانی و اختری را میخوانید.
اگر مقدار مصرف آب نیروگاه را با درصد اعلام کنید با چه شاخصهای آماری مواجهیم؟
نریمانی: مصرف آب نیروگاه به ازای هر مگاوات ساعت، 94/1 درصد در مگاوات بوده است. در سال 93 با صرفهجوییهایی که کردیم، مصرف آب به 91/1 درصد رسید. سال 94 که برج خشک راهاندازی شد، مصرف آب به 47/1 درصد رسید. ساخت این برج خشک تاثیر مهمی در کاهش مصرف آب داشت. در سالهای بعد 61/0 درصد مقدار اضافه شده هم به دلیل پساب بود. با تغییرات فنی و سیاستگذاریهایی که انجام دادیم، در سال 96 مصرف آب را به 53/1 درصد رساندیم که این میزان در سال 97 تا الان به 5/1 درصد رسیده است. در سال 96 حدودا 270 لیتر به ازای هر مگاوات ساعت از چاههای مجوزدار نیروگاه آب برداشت کردیم که در سال 97 به 250 لیتر بر مترمکعب رسیده است.
سال قبل چند مترمکعب پساب تحویل نیروگاه شد؟
نریمانی: سال 96 کل پساب تحویلی به نیروگاه شهید مفتح 7/8 میلیون مترمکعب بود که این مقدار پساب حدود 80 درصد نیاز نیروگاه را تامین کرد. نیاز نیروگاه 10 میلیون مترمکعب آب است. قراردادی که با آبفا داریم برای هر سال تامین 15 میلیون مترمکعب پساب تولیدی تصفیهخانه فاضلاب همدان است. 85 درصد آب مورد نیاز نیروگاه را پساب تامین میکند. بقیه نیاز آبی را از چاههای موجود تامین کردیم. مقدار مصرف آب نیروگاه به فصل بستگی دارد. در فصلهای سرد سال که بار شبکه مصرف برق کمتر و هوا هم خنک است، برج خشک پاسخگوی تولید نیروگاه است.
چقدر از آبی که در برجهای تر مصرف میشود به صورت بخار هدر میرود؟ آیا این بخار امکان بازگشت به چرخه مصرف را ندارد؟
در برجهای تر از حدود 2 هزار مترمکعب آب مورد استفاده، حدود 1800 مترمکعب تبخیر میشود. بازچرخانی بخار، یعنی تبدیل دوباره بخار به آب، به صرفه نیست. راهکار هدر نرفتن آب از طریق تبخیر، نصب برج خشک است. در این زمینه، بهرهبرداری از اولین برج خشک نیروگاه در 2 سال قبل نخستین اقدام ما بود. اکنون هم در حال ساخت برج خشک شماره 2 نیروگاه هستیم. برجهای 3 و 4 نیروگاه هم در دست مطالعه و طراحی است. در برج تر، خنککردن آب مصرفی در توربینها هم باید به همین شیوه باشد.
در حال حاضر از چه تعداد چاه آب بهرهبرداری میکنید؟
نریمانی: مصرف آب چاههای داخل مدار نیروگاه به فصل بستگی دارد. در 9 ماه از سال یک حلقه چاه آب مصرف میشود که بیشتر برای تامین آب آشامیدنی، سامانههای بهداشتی و آب مقطر است. در سایر ماههای سال (فصل گرم سال) حدود 4 حلقه چاه آب مصرف داریم. برای استفاده از 6 حلقه چاه آب مجوز رسمی داریم. موضوع 20 حلقه چاه هم مربوط به زمان ساخت نیروگاه است. البته در آن زمان هم از این 20 حلقه با هم بهرهبرداری نمیشد. در مجموع نیروگاه 8 حلقه چاه آب دارد که 2 حلقه آن خشک شده است. 2 حلقه از 6 حلقه چاه موجود حدود 20 مترمکعب در ساعت دبی و بقیه هم 80 مترمکعب در ساعت دبی دارد.
قرار بود طرح تزریق مصنوعی آب را با حوضچههای جمعآوری اجرا کنید. این طرح در چه مرحلهای است؟
نریمانی: نیروگاه این حوضچهها را در سال 85 یا 86 ساخت تا از آب حاصل از بارندگیها امکان تزریق مصنوعی آب را به منابع آب زیرزمینی اطراف نیروگاه فراهم کند. اما با افزایش ارتفاع سد اکباتان و تخلیه آب مازاد آن به سد پاییندستیاش، یعنی آبشینه و همچنین ساخت چند حوضچه دیگر بالادست این حوضچهها توسط آب منطقهای دیگر آبی باقی نماند که وارد این حوضچهها شود.
اختری: سال 86 که این طرح مطرح و پیگیری و اجرا شد، این حوضچهها در 45 روز نخست قبل از افزایش ارتفاع سد و تکمیل شدن آن آب داشت و حتی به افزایش 2 متری سطح آب چاههای منطقه هم کمک کرد، بعد که دیگر آبی برای ورود به این حوضچهها نبود، این طرح هم اثر خودش را از دست داد.
برای بهبود وضعیت محیط زیست نیروگاه چه کاری کردهاید؟
نریمانی: همه پسابهای خارج شده از سامانههای تولید را به سامانه تصفیهخانه نیروگاه منتقل میکنیم تا آلایندههای شیمیایی و صنعتی آن خنثیسازی شود و به استاندارد زیستمحیطی برسد. سعی کردهایم سوخت مازوت را کم کنیم، مگر ضرورتی برای استفاده از آن باشد که بیشتر هم در فصل سرد سال برای پیشگیری از افت گاز است. البته سامانههای تولید برق نیروگاه به دلیل کاهش بار مصرفی برق با 50 درصد ظرفیت کار میکند. یعنی از ظرفیت هزار مگاوات به 450 مگاوات میرسد. در دورهای که تولید کاهش مییابد، برنامهریزی لازم را برای تعمیر و نگهداری تجهیزات نیروگاه انجام میدهیم تا با ظرفیت کامل در فصل پیکبار برق تولید شود. این بازه هم بیشتر به اواسط بهمن برمیگردد و شاید تا حدود اردیبهشت هم ادامه یابد.
اختری: 2 مخزن 80 هزار لیتری ذخیره پساب داریم که هر ثانیه 400 لیتر پساب به آن وارد میشود. در شبانهروز حدود 28 هزار مترمکعب پساب استفاده میشود.
بیشتر کارشناسان معتقدند فروچالهها را نیروگاه ایجاد کرده است. دراینباره چه نظری دارید؟
نریمانی: قبل از سال 73 که نیروگاه فعال شود، نخستین فروچاله اطراف نیروگاه ایجاد شده بود. اگر مقدار آب مصرفی نیروگاه را با برداشت غیرمجاز و تعداد چاههای آب کشاورزی منطقه مقایسه کنیم، دلیل آن مشخص میشود. در سال 93 نیروگاه 4 میلیون و 810 هزار مترمکعب آب برداشت کرد. در همین سال، طبق آمار آب منطقهای در دشت کبودراهنگ 600 میلیون مترمکعب آب برای کشاورزی برداشت شد. یعنی مقدار برداشت آب نیروگاه در این سال کمتر از یک درصد بود، آن هم با راندمان بالا تولید برق داشت. سال 94 هم مقدار برداشت آب کشاورزی در این حوزه همینقدر بود. حتی در دشت کبودراهنگ 142 میلیون مترمکعب آب غیرمجاز از چاهها برداشت شد. یعنی سرجمع حدود 650 میلیون مترمکعب آب از این دشت در هر سال برداشت شده است. چاههای دارای مجوز در این محدوده حدود 1015 حلقه است. بیشترین چاه غیرمجاز هم مربوط به دشت کبودراهنگ است. اکنون 3 سال است که با راهاندازی برج خشک، نیروگاه برداشت آب ندارد اما همچنان سطح آب سفرههای زیرزمینی پایین میرود. ما منکر تقویت و حمایت از کشت محصولات استراتژیک نیستیم اما باید روند موجود تغییر کند. کشاورزان باید به جای مزرعه هندوانه مزرعه برق خورشیدی داشته باشند، دولت هم از آنها حمایت میکند و تسهیلات میدهد. در حال حاضر در استانهای دیگر تعاونیهای خانوادگی در این حوزه شکل گرفته و برق خورشیدی تولید میکنند و سوددهی مناسبی هم دارند.
8سال پیش ساخت برجهای خنککننده تر را برای نیروگاه آغاز کردید و همانطور که گفتید تاکنون یک درصد آب مصرفی منطقه سهم نیروگاه و این برجها بوده است که درصد زیادی نسبت به مساحت آن است، از طرفی طبق مطالعات زیستمحیطی اعلام شده اینجا دشت ممنوعه است و بیشترین فروچالهها کنار نیروگاه ایجاد شده است، یعنی نباید اینجا این نیروگاه را میساختند و اگر ساخته شده، باید خنککنندههای آن به صورت خشک اجرا میشد. نمیگوییم که عامل صد درصدی کمبود آب منطقه نیروگاه شهید مفتح است و بهرهبرداران بخش کشاورزی و ساخت سدها نقش نداشتهاند. اما برداشت آب نیروگاه برای برجهای خنککننده شماره یک تا چهار کافی نبود و به لحاظ زیستمحیطی هم باید مقدار برداشت آب از چاهها بیش از گذشته مدیریت میشد. چرا از اول فکر این موارد را نکردید؟
نریمانی: فکر میکنم ما اشتباه را همان روز اول انجام دادیم و آن اشتباه کندی ساخت برجهای خنککننده بود که باعث از دست رفتن بیشتر آبهای زیرزمینی شد .اینکه میگویید اینجا دشت ممنوعه است بههیچوجه اینگونه نیست و چنین چیزی اعلام نشده است. قرارداد ساخت نیروگاه سال 64 بسته شد و 5 سال بعد ساخت نیروگاه آغاز شد و مرحوم هاشمی رفسنجانی سال 73 آن را بهرهبرداری کرد. آن زمان هیچ ابلاغی نشده بود که در این دشت فروچاله وجود دارد، یعنی هنوز نیروگاه راهاندازی نشده بود که نخستین فروچاله در دشت اطراف نیروگاه ایجاد شد. زمانی به مساله فروچالهها رسیدگی کردند که 15 سال از راهاندازی نیروگاه گذشته بود اما بیشترین مشکل به طرح راهنمایی اولیه برمیگردد که این دشت رودخانه دائمی نداشته یا آب فصلی نداشته است و سدی که ساخته شد باعث خشک شدن رودخانه شد و نیروگاه هم به خشکی این دشت کمک کرده است . وقتی میگویید بیش از مساحت آب برداشت شده در محاسبههای خود فقط این دشت را در نظر گرفتید، در حالی که خشکسالی فقط در این منطقه نیست و دشت کبودراهنگ نیز با خشکسالی مواجه بوده است. نیروگاه بخشی از این دشت است. باید گفت یک سفره آب زیرزمینی پیوسته وجود دارد و نیروگاه در نقطهای از این سفره آب برداشت کرده است که متناسب با نیاز نیروگاه بوده و کمتر از مقدار برداشت آب بخش کشاورزی در منطقه بوده است. نیروگاه از محدوده خودش آب برداشت کرده است. باید با مشارکت متخصصان زمینشناسی و کسانی که میتوانند اظهارنظر دقیق بکنند برای این مشکل چارهجویی شود.
سال 61 جانمایی ساخت نیروگاه اشتباه بود، سال 75 که متوجه ایجاد فروچاله شدند، چرا جلوی این مشکل را نگرفتند؟
نریمانی: من منکر این نیستیم که باید برای ساخت برج خشک زودتر اقدام میشد که دچار این مشکل نشویم. اما باید شرایط آن زمان اجرای نیروگاه را هم در نظر داشت، سپس درباره موضوع قضاوت کرد. با آغاز جنگ تحمیلی محدودیتهایی ایجاد شد و تامین ارز به این سادگیها نبود. در سال 59 نخستین نیروگاه برج خشک ایران در اصفهان ساخته شد، آن هم زمانی که زایندهرود آب فراوانی داشت. آن زمان در برخی نقاط کشور، از جمله همدان، به دلیل بارندگی خوب و بالا بودن سطح آب سفرههای زیرزمینی حتی شرایطی برای زمینهای کشاورزی ایجاد شد که باید قسمتهایی از دشت را زهکشی میکردند تا قابلیت کشاورزی داشته باشد. بعد تغییرات اقلیم رخ داد و مسائلی مانند بارش کم و نبود منابعی آبی پیشبینی شده از سد زنجان و افزایش جمعیت و ضرورت تامین آب بهداشتی پیش آمد. یعنی همه مسائل را باید به صورت زنجیرهای و مرتبط با هم در نظر گرفت. همه شرایط در اختیار نیروگاه نبود و مساله محدودیت تامین اعتبارها هم در کنار این مسائل وجود داشت.
خسارتهای انسانی، جانوری و گیاهی وارد شده به منطقه در مقایسه با هزینههای ساخت برج، دهها بار بیشتر است. وقتی متوجه این مشکلات شدند، چرا راهکاری ارائه نکردند تا مشکل حل شود؟
اختری: تصور میکنید اگر نیروگاه ساخته نمیشد، شرایط آبی منطقه با شرایط فعلی تفاوت میکرد؟ گاماسیاب یکی از گزینههای جانمایی نیروگاه بود و 20 گزینه دیگر مطرح بود که سرانجام به دلیل برخی شاخصها همدان را انتخاب کردند. 2 منطقه پرجمعیت کشور در شمال غرب و جنوب غرب متمرکز است و بیشترین مصرف برق را در این منطقه داریم. اگر فرض بگیریم شبکه برق کشور مانند یک ساختمان باشد، نیروگاه شهید مفتح همدان درست در مرکز این ساختمان قرار گرفته است. یعنی این نیروگاه پایداری شبکه برق را در این منطقه تامین میکند.
اگر این نیروگاه جابهجا شود، این ساختمان شکسته میشود. موضوع دیگر پساب است، اگر مبتنی بر مستندات آماری صحبت کنیم، مصرف آب شهر همدان در سال 1394، 48 میلیون مترمکعب بوده و این مصرف تا سال 97 بین 50 تا 55 میلیون مترمکعب است، اگر سرانه پساب را 178 میلیون لیتر حساب کنیم حدود 20 درصد پساب به سمت نیروگاه میآید. یعنی بقیه این آب پساب برای سایر امور در استان باقی میماند. 1500 حلقه چاه در این منطقه داریم که 1012 حلقه آن بدون مجوز است. 600 دشت کشور به لحاظ آبی بحرانی است. برنامه مدیریت آب به مرحله شکست رسیده که 600 دشت در کشور در آستانه فروپاشی آبی است. همین فروپاشی آبی را به دلیل مصرف بالا در اصفهان، کازرون، اهواز، خرمشهر و آبادان شاهدیم، حتی شهرکرد که منابع آب فراوانی دارد هم با بحران مواجه شده است. البته نیروگاه هم دست روی دست نگذاشته و برای ساخت برجهای خشک پا پیش گذاشته است. برای کاهش مصرف همین مقدار آب هم پساب را از شرکت آب منطقهای میخرد و وزارت نیرو برای انتقال پساب هم 35 میلیارد تومان هزینه کرده است. با این دلایل میتوان گفت نیروگاه از صد درصد کمتر از یک درصد مقصر است.