زندگی‌خوش‌کاسبان‌خون

فوت مهسا امینی اگرچه بهانه‌ای برای آشوب و اغتشاش در کشور بود و رهبران آن غائله، جوانان را به ماجراجویی و گرفتار شدن در زندان و انواع و اقسام دردسرها ترغیب کردند، اما درنهایت، جیب لیدرهای فراری و خارج‌نشین این جریان را پر کرد.
سلبریتی‌ها و چهره‌هایی که به‌محض روشن شدن آتش فتنه، ژست سینه‌چاک بودن برای شعار «زن، زندگی، آزادی» گرفتند و از سیاه‌پوشی و تظاهر به عزادار بودن تا ادعای فریاد زدن صدای مردم از هیچ نمایشی فروگذار نکردند، به‌مجرد فروکش کردن آشوب‌ها، از کشور گریختند و تردیدی باقی نگذاشتند که همراهی تصنعی و کاسب‌کارانه آنها با مردم، صرفا برای ثروت‌اندوزی و تبرج در خارج از کشور بوده است.
مقایسه تصاویر رقص، آواز‌خوانی و قهقهه مستانه آنها با چهره مغموم جوانانی که با تشویق و ترغیب این جماعت دست به اعمال مجرمانه زدند و به حبس و مجازات محکوم شدند، گویای تمام حقایق غم‌انگیزی است که مدعیان رهبری زن، زندگی، آزادی برای هوادارانشان رقم زدند.
به ‌عبارت ‌دیگر، درحالی‌که همه بسترها برای پیشرفت شغلی و مالی آنها در کشور فراهم بود، با چراغ سبز بیگانگان به سراشیبی سقوط فرو غلتیدند؛ دور باطلی که با گذر زمان، پرده‌های بیشتری از تزویر کاسبان خون جوانان وطن برمی‌دارد. شرح این موج‌سواری نفرت‌انگیز، مصداق مثنوی هفتاد من کاغذ است، اما به ‌اختصار به برخی از مصادیق آن اشاره می‌شود.‌