قاسم تبریزی، تاریخپژوه به واکاوی دلایل کودتای مرداد 1332میپردازد
دشمنشناسی؛ مهمترین پیام کودتای 28مرداد
فرشاد شیرزادی-روزنامهنگار
قاسم تبریزی، از مورخان و تاریخپژوهان دلبسته به انقلاب اسلامی است. او عملکرد محمد مصدق را برخلاف برخی تاریخپژوهان تخطئه نمیکند و میگوید: «موضوع نقد بر مصدق هیچ ربطی به دخالت آمریکا و انگلیس ندارد و یک دعوای خودی برای ما ایرانیها و تاریخپژوهان است، اما در عین حال مصدق باید به مردم میگفت که چه کار میخواهد بکند.» گفتوگوی ما با تبریزی به مناسبت هفتادمین سالگرد کودتای 28مرداد است.
امروز اگر بخواهیم بزرگترین عبرت کودتای 28مرداد را لابهلای برگهای تاریخ بررسی کنیم، آن پیام چیست؟
مهمترین مسئله، دشمنشناسی است. در نهضت ملی شدن صنعت نفت، آنچه بهعنوان محور اصلی باعث انحراف و شکست شد، دشمن بود. این دشمن هم آمریکا و انگلیس بودند. دوم اینکه از کودتای 28مرداد باید درس گرفت که نفوذیهای دشمن را بهدرستی شناسایی کنیم. آنها درون کشور وجود داشتند و اسناد هم این را نشان میدهند؛ از لانه جاسوسی گرفته تا جاهای دیگر؛ مثلاً شاپور بختیار از 1331با آمریکاییها در ارتباط بود. پیش از آن در 1329در آبادان با انگلیسیها ارتباط داشت. موضوع سوم نقش ویرانگر احزاب و مطبوعات است که در کودتا پیش کشیده میشود. احزاب به جای اینکه در مسیر وحدت، وفاق و اقتدار ملی حرکت کنند، در ایجاد اغتشاش، اختلاف و شقاق جامعه سعی و تلاش کردند. بعضی احزاب مانند حزب توده بهعنوان مأمور، وابسته به شوروی بودند. حزب سومکا و پانایرانیسم وابسته به انگلیسیها بودند و عموماً در جامعه اغتشاش ایجاد میکردند. موضوع بعدی نقش برخی شخصیتهاست که بیش از احزاب جایگاه داشتند؛ اشخاصی مانند اسدالله علم، اردشیر زاهدی که یا به آمریکا متصل بودند یا به انگلیس. این شخصیتها گاه بهصورت خاندان خودشان را نمایان میکردند؛ مثل خاندان فرمانفرما. خوشبختانه مجموعه اسناد «برادران رشیدیان» در 3جلد منتشر شده و مبین گوشههای پنهان کودتای 28مرداد است.
شاخصترین انگلوفیلها و روسوفیلها در کودتای 28مرداد چه کسانی بودند؟
کل حزب توده را میتوان بهعنوان عضو مهمی از روسوفیلها به شمار آورد؛ گرچه شوروی منهای اعضای حزب، بعضی عناصر هم در ارتش داشت؛ مثل سرلشکر علیاکبر درخشان که او از سالهای 1320به کا.گ.ب وابسته بود. او فرمانده شمالغرب ایران بود و پادگانها را او تحویل پیشهوری داد؛ البته ظاهرسازیهایی کرد که اگر من این کار را نکنم، ممکن است قتلعام صورت گیرد و منطقه به خاک و خون کشیده شود. او رزمآرا را متقاعد کرد و اتفاقاً زمانی که به تهران آمد، رکن دو او را محاکمه کرد، اما چیزی از او عایدش نشد. او تا سال 1357برای اتحاد جماهیر شوروی جاسوسی میکرد. سال 1357گشت ساواک از همان محلهشان رد میشد که دید خودروی سفارت شوروی آنجاست. پیرمردی چیزی را به اعضای خانه سپرد و رفت. سریع با ستاد ساواک تماس میگیرند که ببینند آن پیرمرد کیست. رفتند و دیدند سرلشکر علیاکبر درخشان است. ایشان گفت خبری بود که من به آنها دادم. یک نوار کاست به آنها سپردم. کاغذی به دستش دادند و گفتند محتوای آن فایل صوتی را بنویس. او نیمصفحه نوشت و فوت کرد. ما هنوز علت فوتش را نمیدانیم؛ اینکه آیا او قرصی خورد، ترسید و سکته کرد یا موضوعی دیگر در میان بود. همان نیمصفحه از او باقی ماند. بلافاصله رفتند و منزل او را بررسی کردند. همسرش اتاق کارش را به ساواک نشان داد که کسی را هم به آنجا راه نمیداد. وقتی وارد اتاقش شدند، دیدند یک رادیو ضبط آنجاست که هم گیرنده دارد و هم فرستنده، اما چیزی درونش نیست. مسئله مسکوت ماند.
ایالاتمتحده آمریکا با دخالت در امور ایران و مهندسی کودتای 28مرداد، چه اهدافی را بهدست آورد؟
درواقع آمریکا بیشترین بهره را از کودتا برد. آنها از زمان محمدشاه بهعنوان میسیونرهای مذهبی به ایران میآمدند که البته میسیونرهای مذهبی چه انگلیسی و چه آمریکایی همه جاسوس بودند. درواقع آنها برای مسیحیت به اینجا نمیآمدند؛ چراکه ما پیشتر در ایران مسیحی داشتیم. به هر حال آنها در مدارس شروع به نیروسازی کردند. انگلیسیها و روسها تا جنگجهانی اول امکان ورود به قدرت را به آمریکاییها نمیدادند، اما پس از فروپاشی تزار و روی کار آمدن اتحاد جماهیر شوروی، انگلستان یکهتاز میدان شد و باز تا 1320به آمریکاییها امکان ورود به قدرت ندادند. پس از 1320، در نخستین سال، یعنی 1321، آمریکاییها مستشارانشان را به ارتش فرستادند. بین 1320تا 1330شروع کردند به جذب افراد تحت عنوان بررسی کشاورزی و.... آنها تا سال 1330به جذب نیرو پرداختند و تشکیلات فرماسونری هم توسط جواهری در سال 1329تحت عنوان لژ پهلوی که بعدها به لژ همایون تغییر نام داد، زمینهساز شد. موضوع نهضت نفت، وقتی در مجلس تصویب شد، آمریکا و انگلیس نه بهعنوان 2رقیب، بلکه بهعنوان 2همکار در این نهضت برنامهریزی کردند.
ایرانیان میدانستند که دست آمریکا پشت این موضوع است؟
اردشیر زاهدی و برخی اشخاص در ردههای مختلف ارتش یا مسئولان وزارت امور خارجه میدانستند؛ چون ساختار، ساختار آمریکایی انگلیسی بود. مشکل اصلی ما در 2دوره پهلوی اول و دوم وابستگی ساختار نظام به انگلیس و آمریکاست. بهعنوان نمونه در جنگ جهانی اول ما ارتش نوین نداشتیم و به نوعی میتوان گفت که اصلاً ارتش وجود نداشت. فقط یک ژاندارمری داشتیم، اما وقتی ایران اشغال شد هم در جنوب و هم در شمال مقاومت در برابر روس و انگلیس آغاز شد. نهضت جنگل و شیخ محمد خیابانی در شمال و در جنوب سیدعبدالحسین لاری و رئیسعلی دلواری علیه انگلستان مقاومت کردند.
جشن پیروزی هواداران کودتا در تهران شعبان جعفری از عوامل کودتای 28 مرداد در کنار محمدرضا شاه