سالهای شکوفایی
جشنواره فجر در دهه 70 چه مسیری را طی کرد
مرتضی کاردر- روزنامه نگار
ویژگیهای بسیاری در دهه1370جمع میشود که این دهه را به متفاوتترین دهه در عمر چهلساله جشنواره فیلم فجر تبدیل میکند. شاید گزاف نباشد اگر این دهه را سالهای طلایی جشنواره فیلم فجر بدانیم. اگر دهه1360را سالهای تولد، شکلگیری و استقرار جشنواره فیلم فجر بدانیم، دهه1370سالهای تثبیت، بسط و شکوفایی جشنواره است. در این سالهاست که مجموعهای از کارگردانان نسل گذشته و نسل امروز بهترین کارهای خود را در جشنواره عرضه میکنند و رقابت میان فیلمها شکلی واقعیتر پیدا میکند؛ جشنواره، شکل و شمایل حرفهایتری پیدا میکند و به جشنوارهای در استانداردهای بینالمللی نزدیک میشود. در همین دهه نگاه عموم تماشاگران و سیاستگذاران جشنواره به هم نزدیک میشود و فیلمهای برگزیده از اقبال عمومی نیز برخوردار میشوند. حتی در همین سالهاست که جشنواره فراگیرتر و به ضیافتی برای عموم تماشاگران تبدیل میشود.
1
رقابت بهترینها
رقابت کارگردانان نسل قدیم و جدید یکی از جذابیتهای جشنواره در دهه1370 است. کارگردانان نسل انقلاب اسلامی از بدویت کارهای نخست خود عبور میکنند و شماری از بهترین آثار خود را میسازند. کارگردانان پیشکسوت سالهای گذشته نیز به پختگی حرفهای رسیدهاند و مجموعهای از بهترین کارهای خود را عرضه میکنند.
از یکسو، ابراهیم حاتمیکیا که ستاره دهه1370است «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای» و «روبان قرمز» را در جشنواره عرضه میکند و آنقدر پرکار است که حتی یک سال (دوره چهاردهم) با 2 فیلم به جشنواره میآید. رسول ملاقلیپور در «سفر به چزابه» بهترین اثر کارنامهاش را میسازد. کمال تبریزی «لیلی با من است» را به جشنواره میآورد. احمدرضا درویش، پدیده نوظهور سینمای جنگ است و....
از سوی دیگر، داریوش مهرجویی در دوره کمال فیلمسازی خود بوده و هر اثر او، اتفاق متفاوتی است؛ از «پری» و «سارا» تا «لیلا» و «درخت گلابی». مسعود کیمیایی در امتداد درخشش دهه1360«ضیافت»، «سلطان» و «اعتراض» را میسازد. بهرام بیضایی این دهه را با «مسافران» آغاز میکند و با «سگکشی» به پایان میرساند که هر دو از اتفاقهای متفاوت جشنواره میشوند.
دهه1370آغاز درخشش مجید مجیدی است. پس از «بدوک»، «پدر» با استقبال منتقدان روبهرو میشود و بعد مجیدی «بچههای آسمان» را میسازد که هنوز هم بهترین اثر کارنامه اوست .
2
منحنی پر از نوسان
جشنواره فیلم فجر در هیچ دورهای بهاندازه دهه1370شاهد نوسانات گوناگون مدیریتی نبوده است. جشنواره دهه1360مدیریت واحدی دارد که بهمرور کمی تغییر رویکرد میدهد. دهه1380، دو نوع مدیریت متفاوت و متضاد با هم را شاهد است، اما منحنی تحولات مدیریتی در دهه1370پر از نوسانات عجیب و غریب است.
سکان جشنواره در آغاز دهه1370در دست مهندس سیدمحمد بهشتی است که تقریباً از آغاز، دبیر جشنواره بوده و سالهای آزمون و خطا را گذرانده و مثل همه مدیرانی که به پختگی میرسند وقت تغییرش فرا رسیده است؛ اگرچه بهرغم تغییر وزیر در سال۱۳۷۱ تا 2 سال بعد در بنیاد فارابی میماند و مدیریت و سیاستگذاری جشنواره را بهعهده دارد. پس از صدارت مهندس مصطفی میرسلیم بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهندس عزتالله ضرغامی به معاونت سینمایی میآید که مدیریتی متفاوت را بر جشنواره حاکم میکند و میکوشد جشنواره را به تنظیمات سالهای دهه1360بازگرداند.
بعد دوم خرداد میرسد و معاونت سینمایی نصیب سیفالله داد میشود و سمت و سوی جشنواره تغییر میکند. مدیران پس از دوم خرداد، بهویژه سیفالله داد، میکوشند بستری برای ساخت و نمایش فیلمهایی فراهم کنند که در سالهای گذشته امکان عرضه و ارائه نداشتهاند.
3
بخش بین الملل
در دهه1370است که پای فیلمسازان ایرانی به جشنوارههای بینالمللی بیشتر باز میشود و مدیران سینمایی نیز به جشنوارههای بینالمللی سری میزنند. در پی موفقیت عباس کیارستمی در جشنواره کن و توجه جشنواره فرانسوی به محسن مخملباف و دیگر فیلمسازان سینمای ایران، هرسال شماری از کارگردانان و مدیران سینمای ایران در جشنواره کن حاضر میشوند. از میانههای همین دهه است که معرفی نماینده به اسکار، جدیت مییابد و گروهی برای انتخاب نماینده ایران تشکیل میشود. کمکم از همین سالهاست که برگزارکنندگان جشنواره فجر درمییابند جشنواره بینالمللی جشنوارهای نیست که در بخشهای جنبیاش سینمای قفقاز، آسیای میانه، یونان، گرجستان و قبرس مرور شود، بلکه فیلمسازان دیگر کشورها باید فیلمهای تازه خود را به جشنواره بینالمللی بیاورند؛ حتی اگر خود فیلمسازان نتوانند به ایران سفر کنند. همچنین درمییابند که در بخش بینالملل جشنواره باید میان فیلمها رقابت صورت بگیرد، حتی اگر قرار باشد جایزههای اصلی خیلی وقتها برای دلجویی به فیلمسازان ایرانی تقدیم شود. در نیمه دوم دهه70، در حقیقت نخستینبار بخش بینالملل جشنواره معنی پیدا میکند و شماری از فیلمهای روز کشورهای دیگر را متناسب با بضاعت جشنواره نمایش میدهند. اگرچه بخش بینالملل هنوز هم بلاتکلیفترین بخش جشنواره فجر است.
4
رقابت بر سر ویژهنامهها
نیمه دوم دهه1370 سالهای رونق مطبوعات است. کثرت و تنوع مطبوعات بسیار است و خوانندگان مطبوعات بیشتر از هر دورهای از تاریخاند و تأثیرگذاریشان بیشتر از هر رسانهای، حتی رادیو و تلویزیون، است. موافقت یا مخالفت مطبوعات با هر فیلم میتواند ذهنیت جمعیت کثیری را تغییر دهد. حتی فشار مطبوعات و افکار عمومی چیزی است که در میانههای این دهه معنا پیدا میکند.
از همین سالهاست که ارائه ویژهنامه روزانه برای جشنواره تبدیل به آیین میشود و مطبوعات بر سر انتشار ویژهنامه رقابت میکنند که در حقیقت به بسط، عمومیت و رونق جشنواره کمک بیشتری میکند. برنامههای تلویزیونی و رادیویی نیز در این سالها رونق بیشتری میگیرند. مجموعه این اتفاقها به عمومیت و فراگیری جشنواره کمک میکند.
5
خروج از صف
در سالهای دهه1360راه اکران عمومی از جشنواره فجر میگذشت و تنها فیلمهایی میتوانستند به پرده سینما بروند که در جشنواره فجر به نمایش درآمده باشند، اما برداشته شدن این شرط راه را برای فیلمهای بسیاری باز کرد که بیدلیل در انتظار جشنواره نمانند و هر وقت که تهیهکنندگان و پخشکنندگان صلاح دانستند اکران عمومی را آغاز کنند.
برداشته شدن شرط حضور در جشنواره از میانههای دهه1370سبب شد که از ازدحام فیلمها در جشنواره کاسته شود و بسیاری از فیلمها، بهویژه فیلمهایی که بهقصد گیشه ساخته میشوند، راه خود را از جشنواره جدا کنند و جشنواره بیشتر ویژه فیلمهایی شود که از کیفیتهای لازم برای تماشاگران جشنواره برخوردارند.
متن کامل را در همشهری 24 بخوانید