رسوایی با 6 دروغ بزرگ
بررسی سناریوسازیهای معاندان برای دروغپردازی علیه دستگاههای امنیتی و قضایی کشور
ابراهیم فاتحی-روزنامهنگار
2پرده پرنمایش مظلومنمایی و قهرمانسازی در حوادث ماههای اخیر کشور، کلاهبردار و حقهباز، فراری، پروندهدار و مسئلهدار، افراد با ویژگیهای توهم شخصیتی و افراد نیازمند به دنبال پروندههای پناهندگی را سوار قطار خود کرده است. جمعیت بهاصطلاح زرنگ سیاهبازارهای اقتصاد، سیاست و فرهنگ بهراحتی از این قاعده استفاده کردهاند که اگر موج ناآرامیهای چندماه اخیر کشور برای تلاشهای براندازی «آب» نمیشود، برای آنها شاید «نان» بشود.حسن فیروزی، بدهکار زیرک در نیمههای پاییز امسال تصمیم گرفت با پنهانکردن خود بین انبان شلوغیهای سیاسی مسائل مالی و اقتصادی خود را به یک پرونده سیاسی بدل کند؛ با این کار نهتنها طلبکاران از خیر اموالشان میگذشتند، بلکه بدهکار وجوه خیالی فداکاری این قهرمان دروغین در تنشهای سیاسی هم میشدند.تشکیلات و امواج براندازی خارج از کشور هر صدای ناساز و مخالفخوان را جدای از نیتهای پشتپرده آنها سوار حرکت خود کرده و همه موارد مدعی مبارزه سیاسی، شکنجه و ظلم را صرفا گزینههای مناسبی برای افزایش فشارهای سیاسی علیه ایران دیدهاند. پنهانکردن وجوه فریب و همراه با حقه محمول این جریانات در سیل هیاهو و جنجالهای رسانهای نادیده گرفته میشود و ندرتا در مواردی همچون حسن فیروزی واقعیت رخ نمایان میکند.حسن فیروزی، بدهکار مالی آذر و دی امسال با استفاده از فضای پرابهام سنجش واقعیتهای خبری شبکههای اجتماعی با پراکندن چند تصویر مخدوش و فایل صوتی از خود یک قهرمان مبارز ساخت و دلسوزی افکار عمومی را در یک سناریوسازی دراماتیک و ماجرای دخترش برانگیخت.در ماجرای حسن فیروزی، نامهای پرتکرار مسیح علینژاد، صدای آمریکا و جریان کانون حقوق بشر که گفته میشود در آلمان مستقر هستند، بیشترین فراوری رسانهای را روی موضوع این شخص داشتند؛ عناصر آن را هم در اختیار داشتند؛ ندیدن دخترش، ادعای شکنجه شدنش، تهدید خانوادهاش، خونریزی داخلی و...؛ مثل موضوع حسین رونقی که گفتند در زندان شکنجه شده، کلیهاش از دست رفته، اعتصاب غذا کرده، 2پایش را شکستهاند و...، اما او در سلامت و با گذاشتن وثیقه از زندان آزاد شد و با پاهای خودش راه رفت.
بررسی سناریوسازیهای ضدانقلاب
نسبتدادن اتهامهای ناروا به دستگاههای امنیتی و قضایی کشور در ماههای اخیر به رویهای عادی برای رسانهها و جریانهای معاند تبدیل شدهاست؛ موضوعی که ضرورت اطلاعرسانی بهموقع درباره شائبههای مطرح شده را دوچندان میکند. مرور فهرست بلندبالای این اتهامها از درپیش گرفتن رویکردی حسابشده ازسوی جریانهای معاند برای زیر سؤال بردن نهادهای قضایی و امنیتی کشور حکایت دارد.
یک حسن فیروزی بدهکاری در حال فرار
دروغ:پیگیریهای رسمی در مشخص شدن واقعیت حوادث ماههای اخیر کشور که برخی از آنها بیشترین تأثیر را در افکارعمومی و ایجاد نگرانیها و اندوه عمومی داشتهاند شاید بتواند التیام بیشتری در جامعه ایجاد کند.حسن فیروزی سوم بهمنماه و یک روز پساز اعلام خبر مرکز رسانه قوه قضاییه مبنی بر اینکه چنین فردی با جرائم ذکر شده، حکم محکومیت و کیفرخواست بازداشت نشده بوده و در حال فرار از مرزهای کشور در محدوده آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران نزدیک جزیره قشم بازداشت شد، شاید نمونه برجستهای بر تذکر این نکته باشد که پیگیری نهادهای امنیتی مسئول و دستگاه قضایی برای مشخصکردن صحت و سقم نقاط غبارآلود حوادث چندماه اخیر در داخل کشور تأثیر بسیار چشمگیری دارد تا خوراک تبلیغات رسانههای خارجی و موجسواری آنها نشود.
واقعیت ماجرا:حسن فیروزی سوم بهمن ماه در حال فرار از مرزهای کشور در محدوده آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران نزدیک جزیره قشم بازداشت شد. او در اولین اظهارات خود در واکنش به اینکه آیا در هفتههای اخیر در بازداشت بوده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته گفت: من حتی یک روز هم در پی حوادث اخیر کشور دستگیر نشده و در بازداشت نبودهام. هیچ جای بدنم کبود نیست و هیچ گاه تحت شکنجه قرار نگرفتهام. حسن فیروزی گفت: چون به طلبکاران خود بدهی داشتم برای همین تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم و به همین دلیل در تاریخ ۲۹ آبان ماه ضمن فرار از منزل سناریوی بازداشت و شکنجه خود را طراحی و آن را با اعضای رسانههای خارج از کشور مطرح کردم.
2 شکنجه شدن نوریزاد در زندان
دروغ:آزادی محمد نوریزاد، یکی از محکومان امنیتی از زندان در آبانماه1400با موج جدیدی از فضاسازیها پیرامون «شکنجهشدن محکومان امنیتی در زندان» ازسوی او و همچنین رسانهها و جریانهای معاند همراه بود. در آن مقطع، فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که روایتکننده لحظه ورود نوریزاد به خانهاش بود؛ عصا بهدست و با حالی نزار و آثار خون و شکنجه روی صورت و پیشانی. او پساز ورود به خانه، رو به دوربین میگوید: «سلام عزیزانم... من بهپای همسرم و مادرم افتادم و به آنها سپاس گفتم... من بهپای شما مردم خوب هم افتادهام. اصلاً من و دیگر زندانیان سیاسی چیزی برای خودمان و خانوادهمان نمیخواهیم، ما هرچه میخواهیم برای مردم و سرزمینمان میخواهیم... .»
واقعیت ماجرا:سناریوسازی درباره شکنجه شدن نوریزاد در زندان درحال انتشار گسترده بود که انتشار فیلم دیگری از لحظه ورود او به منزلش، واقعیت ماجرا را افشا کرد. در فیلم دوم، که به فاصله کمتر از 2روز منتشر شد، نوریزاد درحالی مشاهده میشود که با همان لباس، بدونعصا و سرحال و خندان وارد خانه میشود. اظهارات تیزوتند نوریزاد طی سالهای اخیر و در رفتوبرگشتهای مکرر به زندان در حالی صورت میگیرد که بهرغم تصویریسازی صورت گرفته از شکنجههای وی همچنان نظام سیاسی کشور را از داخل زندان تهدید میکند.
3 ضرب و شتم گوهر عشقی
دروغ:18آذرماه 1400بود که گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، از محکومان امنیتی با انتشار ویدئویی در فضایمجازی، مدعی شد هنگام رفتن سر مزار پسرش مورد ضرب و شتم 2موتورسوار قرار گرفته و مصدوم شدهاست. اینبار قرار بود نقش اصلی سناریوسازی تازه علیه جمهوریاسلامی را یک «مادر داغدار» بازی کند. مادر ستار بهشتی در این ویدئو با صورتی کبود و زخمی رو به دوربین گفت در مسیر رفتن به مزار پسرش یک موتورسیکلت با 2سرنشین به او نزدیک شده و یکی از موتورسواران پیاده شده و او را به سمت میلگردهایی که در خیابان بوده هل داده و او پساز آن از هوش رفته و در بیمارستان به هوش آمدهاست. روایت سوزناک گوهر عشقی به سرعت به ترند شبکههای اجتماعی تبدیل و با موج سنگینی از فضاسازیها علیه جمهوریاسلامی همراه شد.
واقعیت ماجرا: در شرایطی که روایت پرآب و تاب گوهر عشقی به اصلیترین محور جنجالسازی جریانها و رسانههای معاند تبدیل شده بود، دوربینهای مداربسته محل موردنظر مورد بررسی قرار گرفتند و شاهدان عینی هم به تشریح ماجرا پرداختند. این گزارش نشان داد که گوهر عشقی در روز حادثه درحال عبور از طول خیابان دچار سرگیجه شده و به زمین افتاده که بلافاصله با کمک اهالی محل و حضور آمبولانس به مراکز درمانی اعزام و پس از مداوا ترخیص شدهاست؛ روایتی که فیلم دوربینهای مداربسته نیز آن را ثابت میکرد. ازسوی دیگر شاهدان عینی و کسبه محل نیز ادعای ضرب و شتم را تأیید نکردند.
4 شکنجه توماج صالحی در زندان
دروغ:انتشار اخبار جعلی درباره شکنجه توماج صالحی، از دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر، در زندان پرده دیگری از دروغپردازی براندازان علیه نیروهای امنیتی کشور بود. در نخستین روزهای آبانماه سالجاری مقامهای مسئول در استان اصفهان از دستگیری این خواننده زیرزمینی رپ به اتهامهایی از قبیل «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «همکاری با دولتهای متخاصم» و «تشکیل گروه غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور» خبر دادند. بهدنبال دستگیری توماج صالحی موج دروغپردازیها پیرامون شکنجه وی آغاز و ادعا شد این متهم در زندان بهشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و صورت و گردنش آسیب دیده و انگشتان دست او نیز شکسته است. حتی برخی رسانههای معاند ادعا کردند حال توماج صالحی بهدلیل شدت شکنجهها و همچنین اعتصاب غذا بهشدت وخیم و جان او درخطر است.
واقعیت ماجرا:پساز فضاسازیهای گسترده درباره وضعیت وخیم توماج صالحی در زندان بهدلیل اعتصاب غذا و شکنجه، حدود یکماه پساز بازداشت او و درحالیکه ادعا میشد جان توماج در خطر است، انتشار ویدئوی جدیدی از اعترافات او، با وضعیتی عادی و در صحت کامل، پرده از سناریوسازیها دراین زمینه برداشت. وی دراین ویدئو اشتباه خود در دامنزدن به اغتشاشات را میپذیرد و از جامعه بهدلیل تشویق به خشونت عذرخواهی میکند.
5 شکستن هردو پای حسین رونقی در زندان
دروغ:بحراننمایی از وضعیت جسمی حسین رونقی، از دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر، پرده دیگری از دروغپردازی علیه نهادهای قضایی و امنیتی کشور را به نمایش گذاشت. از نخستین لحظات بازداشت او در آبانماه گذشته، خبرسازیها درباره شکنجه و ضربوشتم او آغاز شد و موجسازیهای خبری که معمولا با همراهی و تأیید اعضای خانواده رونقی همراه بود، با پوشش گسترده رسانههای معاند همراه میشد؛ خبرسازیهایی که از وضعیت بهشدت وخیم او در زندان بهدلیل اعتصاب غذا و شکنجه حکایت داشت. علاوه بر «اعتصاب غذا»، «حمله قلبی»، «خون بالا آوردن» و «شکستن هر دو پا» از دیگر سناریوسازیهای جریان معاند درباره وضعیت حسین رونقی بود.
واقعیت ماجرا: با وجود اطلاعرسانیهای دستگاه قضایی درباره سلامت او و انتشار عکسهایی از رونقی در بیمارستان و ملاقاتش با اعضای خانواده، ازجمله مادرش، فضاسازیها درباره وضعیت وخیم رونقی ادامه داشت تا اینکه آزادی او در نخستین روزهای آذرماه از یک پروژه خبرسازی دیگر ازسوی جریانهای معاند، پرده برداشت. انتشار عکسها و فیلمهایی از رونقی، پساز خروج از زندان و استفاده از ارفاقهای قانونی بهمناسبت پیروزی تیمملی فوتبال در جامجهانی قطر، نشان میداد نهتنها خبری از شکستهشدن پاهای او نیست، بلکه وضعیت جسمی او نیز نشانی از اعتصاب غذا نداشت.
6 مائده جوانفر؛ کشته اغتشاشات
دروغ:سناریوسازی از مرگ یک پرستار جوان گیلانی از دیگر دروغپردازیهای جریانهای معاند باهدف تحریک احساسات جامعه بهمنظور شعلهور نگه داشتن آتش آشوبها در ایران بود. در نخستین روزهای آبانماه رسانههای معاند پرده دیگری از نمایش ضدایرانی خود را روی صحنه بردند و «مائده جوانفر» را از کشتهشدگان ناآرامیها در رشت معرفی کردند. انتشار گسترده اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی و جریانسازی رسانهای با مرگ این پرستار جوان، رویکردی بود که جریانهای ضدانقلاب باهدف پیشبرد پروژه «کشتهسازی» پیگیری میکردند.
واقعیت ماجرا: با وجود اظهارات صریح اعضای خانواده جوانفر مبنی بر اینکه فرزندشان در جریان یک تصادف رانندگی در محور قزوین - رشت جان باختهاست، فضاسازی رسانهای درباره القای کشته شدن مائده در اغتشاشات رشت ادامه داشت تا اینکه انتشار فیلم دوربینهای پلیس از محل وقوع حادثه رانندگی، از واقعیت ماجرا پرده برداشت. واقعیت ماجرا از این قرار بود که مائده در روز حادثه درحال تردد از گردنه کوهین در استان قزوین به سمت رشت بودهاست که بهدلیل خستگی و خوابآلودگی تصادف و پساز انتقال به بیمارستان فوت میکند.