یکی بس نیست
دیگر مثل قدیم نیست که هر خانوادهای 5-4فرزند داشته باشد و بچهها با هم بزرگ شوند، حالا بیشتر خانوادهها به یک فرزند بسنده کردهاند و تکفرزندی تبدیل به سبک زندگی بسیاری از خانوارهای ایرانی شده است. تا چند سال قبل تکفرزندی بیشتر یک ژست بود، اما الان با خرج و مخارج امروزه و شاغل بودن هر دو والد، داشتن فرزندان متعدد کمی سخت است، با این حال تکفرزندی هم، برای خود کودک چندان مطلوب نیست. روانشناسان معتقدند یکی از تبعات تکفرزندی عدمارتباط مؤثر با گروه همسالان است. در شرایطی که کودک تنها باشد و در خانه همبازی نداشته باشد، بیشتر سرگرم بازیهای کامپیوتری که بهصورت انفرادی امکانپذیر است، میشود و همین مسئله علاوه بر کاهش حرکتهای فیزیکی، ترس و واهمه از حضور در گروههای اجتماعی را در کودک افزایش میدهد، بنابراین اضطراب اجتماعی در این کودکان بیشتر خواهد شد.
در خانوادههای چندفرزندی کودکان حین بازی و ارتباط با هم، دچار چالشهایی میشوند که حل آنها به یادگیری و کسب مهارتهای زندگی کمک میکند اما یادگیری و ارتقای مهارتهای زندگی معمولا در کودکان تکفرزند کمتر است، چرا که شرایط ارتباط با دیگران را ندارند. ضمن اینکه در خانوادههایی که یک فرزند وجود دارد، معمولا این کودکان بزرگسالان را جایگزین همسالان و خواهر و برادر میکنند و به همین دلیل رفتار آنها بالغانه میشود و کودکی نمیکنند و خیلی زود به بلوغ فکری و جسمی میرسند. نسل بعدی هم دیگر نه عمه و خاله دارند و نه عمو و دایی و این مفاهیم به راحتی کمرنگ میشوند. با اینکه داشتن 2یا چند فرزند قطعا مشکلاتی را به همراه خواهد داشت، اما توصیه میشود که والدین با افزایش سطح آگاهی خودشان، یادگیری مهارتهای زندگی و پایداری در زندگی مشترک و همچنین کمک گرفتن از مشاوران متخصص، فرزندانشان را تربیت کنند تا میزان مشکلات هم کاهش یابد.