طنز سیاه!
پیبردن به این حقیقت که علی فتحاللهزاده هیچ تفاوتی با گذشتهاش ندارد، نیازمند سنجش پیچیدهای نیست
برای مدیریت باشگاهی مثل استقلال، چه فاکتوری وجود دارد که 2انتخاب آخر وزارت ورزش برای این باشگاه تا این اندازه متفاوت هستند؟ آجورلو مدیری بود که تن به مصاحبه نمیداد، از رسانهها دوری میکرد، حواشی را به حداقل میرساند و اساسا اهل خودنمایی رسانهای نبود. شاید هم او بهدرستی میدانست که نمیتواند تعامل خوبی با رسانهها برقرار کند و حضور مؤثری در متن اخبار داشته باشد. بزرگترین اشتباهات مدیریتی آجورلو زمانهایی رقم خوردند که او روبهروی دوربینها ظاهر شد. آن زمان مواجهه با یک میکروفون قرمزرنگ یا سخنرانی برای پیشکسوتها، این مدیر را به گوشه رینگ کشاند. او در مجموع، مدیر موفقی برای استقلال نبود اما حداقل این تیم را در مسیر موفقیت در لیگ برتر قرار داد. آنها در دوران آجورلو بعد از نزدیک به یکدهه، قهرمان لیگ شدند و در زمان برکناری این مدیر هم یکی از تیمهای صدرنشین فوتبال ایران بودند. وزارت ورزش، آجورلو را کنار گذاشت و مردی را جایگزین او کرد که این روزها بیشتر از ساختمان باشگاه استقلال، در استودیوهای صداوسیما بوده است؛ مردی که تقریبا هیچ روزی را بدون مصاحبهکردن سپری نمیکند.
پی بردن به این حقیقت که علی فتحاللهزاده هیچ تفاوتی با گذشتهاش ندارد، نیازمند سنجش پیچیدهای نیست. همین که او همچنان از جذب «لیونل مسی» برای استقلال حرف میزند، یعنی هیچچیز عوض نشده و او همچنان همان آدم قبلی است. به جز فتحاللهزاده اما، همهچیز در فوتبال ایران تغییر کرده است. هواداران باشگاهی مثل استقلال، دیگر با این وعدهها به وجد نمیآیند. دیگر حتی یک نوجوان هم میداند که قول جذب مسی، چه فاصلهای با منطق دارد و چقدر از حقیقت دور است. باشگاهی که دستمزد بخشی از خریدهای این فصلش را هم پرداخت نکرده، باشگاهی که هنوز جریمه استراماچونی را نداده، باشگاهی که به زمین و زمان بدهی دارد، برای خارجشدن از این وضعیت باید قبل از هر کاری به مدار منطق و واقعبینی برگردد. جنس مدیریت فتحاللهزاده اما در تضاد آشکار با واقعگرایی است. ذهن او هنوز هم درگیر منفجرکردن بمب در فوتبال ایران است. ذهن او هنوز درگیر خرید بازیکن با چک شخصی است. او مدیری نیست که یک دوران تازه برای استقلال بسازد. او مدیری نیست که پای حق و حقوق تیمش بایستد و برای باشگاه بجنگد. فتحاللهزاده میخواهد نفر اول رسانهها باشد. او بیشتر از تلاش برای متحولکردن تیم، بهدنبال خبرسازی خواهد رفت. بهدنبال شوخیهای زشتی مثل خرید لیونل مسی. بازی با اسمها برای فراموشکردن واقعیت.
این اواخر بهترین مدیران استقلال و پرسپولیس، آنهایی بودند که در سکوت کار کردند و جنجال نیافریدند. از علی فتحاللهزاده اما نباید چنین توقعی داشت؛ چراکه او اصلا شهرتش را در فوتبال ایران با جنجالهای خبری بهدست آورده است. آقای شوالیه، نسخه تازه وزارت ورزش برای باشگاه استقلال است؛ انتخابی که نشان میدهد در این وزارت، عزمی برای رقمزدن یک تغییر واقعی در این تیم وجود ندارد.