مراقب کسبوکارمان باشیم
سید محمد رضا واحدی - کارشناس فرهنگی
سالهای سال است که بسیاری از مغازهداران و کسبه به جای باقیمانده پول مشتری، به او جنس میدهند. مثلاً داروخانه چسب زخم یا تعدادی قرص مسکن و سوپری آدامس و شکلات میدهند تا بقیه پولی را که باید به مشتری بپردازند تصفیه کرده باشند. این موضوع متأسفانه بهعنوان یک رویه جاری و متداول در کوچه و بازار جا افتاده است و انگار خیلیها باور ندارند که این یک درآمد نامشروع و حرام است؛ چرا که معامله باید با رضایت طرفین باشد. بنابراین وقتی مشتری رضایت ندارد و آدامس و شکلات نمیخواهد، مصداق معامله حرام است و اگر هم چیزی نمیگوید بهخاطر ناچاری است و میداند که هرجا برود آسمان همین رنگ است. این پولهای حرام که وارد سفره مردم میشود بدون تردید آتشی است که هم دنیای خانوادهها را تباه میکند و هم آخرتشان را.
یک زمانی در پمپبنزینها و شرکتها و حتی متأسفانه باید گفت در برخی ادارات دولتی بهخاطر کمبود پول خرد، مبلغ را به سمت بالا و به نفع فروشنده گرد میکردند و در مغازههای خردهفروشی گاهی یک چیز بیارزشی در قبال باقیمانده پول به مشتری میدادند. اما امروزه با وجود کارتهای بانکی و دستگاههای کارتخوان که میتواند مبلغ دقیق را حتی به ریال تصفیه کند، جای تعجب است که بعضی از اصحاب کسبوکار باز هم مبلغ را به نفع خود گرد میکنند و کارت میکشند. اخیراً در یک داروخانه دارو گرفتم. علاوه بر آنکه حق فنی را زیادتر از تعرفه زده بود، مبلغ 25890تومان پول نسخه را گرد کرد و از کارت بانکیام 26000تومان برداشت. وقتی اعتراض کردم هم دکتر داروخانه نگاه عاقل اندر سفیهی کرد که مبادی آداب نیست و برای این مبلغ کم اعتراض میکند و هم یکی دو نفر از مراجعان گفتند که 110تک تومان که دیگر ارزش چک و چانه ندارد. غافل از اینکه اعتراض من برای مقدار مبلغ نبود برای نفس کار و بهاصطلاح زرنگبازی حضرات بود.
شاید بهدلیل عدمآشنایی عمومی با احکام معامله و خرید و فروش باشد که با این معضل خیلی عادی برخورد میشود و انگار که فقط دزدیها و حرامخواریهای درشت و میلیاردی به چشم میآید و اینها محلی از اعراب ندارند. یکی از دوستان سوار ماشین کرایه ای شده بود. در بین راه راننده مقدار کرایه را بیشتر از حد متعارف آن مسیر اعلام میکند و چون دوست ما معترض میشود، راننده به او میگوید: توی این مملکت 3هزار میلیارد 3هزار میلیارد میبرند، شما صدایتان درنمیآید. حالا برای هزار تومان اضافه که میخواهی به من بدهی زبانت باز شده است؟ اگر مردید بروید جلوی گندهدزدها را بگیرید.
متأسفانه این منطق امروزه بدجوری رایج شده و سر زبانها افتاده است؛ چه پول زور گیرندگان و چه پول زوردهندگان که حوصله مقابله و اصلاح جامعه را ندارند، مدام این را تکرار میکنند که باید جلوی دزدیهای بزرگ و میلیاردی را بگیرند. بله، در اینکه باید با حرامخواریهای بزرگ مبارزه کرد و نفسشان را گرفت شکی نیست، اما این بدان معنا نیست که ریزهحرامخواریها را عیب و گناه ندانیم و برای جلوگیری از ورود پول حرام به خانههایمان فرهنگسازی نکنیم. باید دانست که نفس عمل زشت است و ربطی به بزرگ و کوچکبودن نتیجه آن ندارد.
یادم میآید زمانی برای یک خفتگیر که با ایجاد رعب و وحشت در محل و با توسل به چاقو و تهدید یکی از عابران، او را لخت کرده و از قضا مبلغ کمی گیرش آمده بود، حکم اعدام صادر شد. جماعتی شروع کردند به داد و بیداد که نباید بهخاطر این مبلغ کم حکم اعدام صادر شود و باید اصل تناسب جرم با کیفر رعایت شود. تناسب جرم و کیفر درست است، اما بهمعنای مطابقت کیفر قانونی و شرعی با اصل جرم است نه میزان آن؛ مگر اینکه قانون برای میزان هم شرط و شروطی گذاشته باشد. نفس دزدی زشت و حرام است؛ حالا یکی دستش میرسد 3هزار میلیارد میبرد، یکی دستش نمیرسد کمتر میبرد. دزدی هرچه باشد دزدی است و بزرگ و کوچک هم ندارد و بدون تردید همان کسی که دستش نمیرسد و رقمهای کوچک میدزدد اگر دستش میرسید یا عرضهاش را داشت، 3میلیارد و بیشتر هم میدزدید.
ارعاب و توسل به سلاح و لختکردن مردم در حکم فساد فیالارض است؛ حالا چهکسی را که لخت کردهاند، مال کمی داشته و چه مال زیادی داشته و به زور از او گرفته باشند. آدم کشی هم همینطور است. قتل، قتل است؛ یکی پیرزنی از کار افتاده و مشرف به مرگ را میکشد و دیگری یک پزشک حاذقی که جان انسانها را نجات میدهد. حالا آیا میتوان گفت چون آن پیرزن از کار افتاده و فرتوت بوده اشکالی ندارد و قاتلش را رها کنیم، اما آن کس که پزشک را کشته باید محاکمه و قصاص شود؟ رباخواری حرام است؛ حالا یکی سرمایه کم دارد و درآمدش از رباخواری درماه مثلاً 10میلیون تومان است، اما یکی پول فراوان دارد و درآمدش درماه صدها میلیون تومان است. آیا میشود گفت که این رباخواری خردهپا اشکالی ندارد و تنها باید با آن مهره درشتها برخورد کرد؟ قطعاً نه، چه آنکه رباخواری حرام است چه کمش و چه زیادش.
در نهایت باید گفت که ریزه حرامخواری با بزرگ حرامخواری در نفس عمل فرقی ندارد و هر دو گناه است و تأثیرات بدی در زندگی انسان میگذارد. چه بسا اگر اعتیادها، شرارتها، بزهکاریها و بسیاری از مصایب موجود در خانوادهها را ریشهیابی کنیم، سرچشمه آن همین حرامهای کوچکی باشد که ناخواسته و تنها براساس عرف جاری سر سفره اهل و عیال میآوریم. باید مراقب بود که فرمودند: ظلم گناهی است که نتیجهاش در دنیا دامنگیر آدمی میشود.