• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
چهار شنبه 11 خرداد 1401
کد مطلب : 162280
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/31kM9
+
-

۱۶متر دهنه روی مزار مردم

شیدا اعتماد - روزنامه‌نگار

در جلسات زیادی روبه‌روی مهندس سازه نشسته‌ام و بابت یک متر و نیم متر اضافه در فاصله ستون‌ها چانه زده‌ام. بارها ابعاد ستون‌ها، نقشه‌های مرا به هم ریخته. می‌دانم که تا چقدر فاصله ستون‌ها منطقی است و چقدرش غیرمنطقی. می‌دانم که تا چه اندازه کنسولی را می‌شود با خیال راحت در ساختمان درنظر گرفت و چقدر را نمی‌شود.
شده که در پروژه‌ای دهنه ٨ یا ٩ متری داشته باشم. همیشه هم یک گوشه ذهنم هست که یک دهنه ٨ متری یعنی حداقل ۸۰ سانت تیر که این تیر مسائل زیادی در طراحی سقف کاذب‌ها و مسیر تاسیسات ایجاد می‌کند.
تکنولوژی‌های جدیدی هم هست که با آنها می‌شود دهنه‌های بزرگ‌تر با ابعاد متعادل‌تر در تیرها و ستون‌ها داشت. نمی‌خواهم وارد بحث مهندسی قضیه بشوم.
وقتی چیزی که طراحی می‌کنم آشیانه هواپیما یا ساختمان آتش‌نشانی یا ساختمانی دیگر با نیاز خاص نیست چرا باید دهنه‌ای با چنان وسعتی ایجاد کرد؟ 
جز اینکه یکی صرفا می‌خواهد با بلندپروازی ادعا کند که نخستین ساختمان با دهنه‌های ١٦ متری در کنار هم را در ایران ساخته است.
قوانین نظام مهندسی و آیین‌نامه‌های زلزله هم کاملاً سفت و سخت است و مرتب به روز می‌شود. پس چطور می‌شود ساختمانی چنین ناایمن ده طبقه بالا می‌رود و کسی جلویش را نمی‌گیرد؟ 
ترکیب جهالت و ادعا خطرناک است. با پول و رانت دری به ساختن متروپل گشوده می‌شود و کسی که می‌خواهد فخر بفروشد و «اولین»و «بزرگترین»و چند «ترین» دیگر به بنای زشتش بچسباند به راحتی می‌تواند قوانین را دور بزند.
مشکل نبود قانون نیست. مشکل دور زدن قانون است و چقدر غم‌انگیز که بهای بلندپروازی جاهلانه یک نفر و فساد بخشی از یک سیستم را باید جان‌های زیبای بی‌گناهی بدهند که مشتاق زندگی هستند. جوانانی که پی یک لقمه نان کارگری می‌کنند، مردمانی دردمند که آمده‌اند آزمایش خون بدهند و زن و شوهر جوانی که کافه‌ای راه انداخته‌اند که زندگی‌شان را بسازند... و دیگر نیستند.
می‌گویندمتروپل چند ماهی قبل از حادثه دچار نشست شده بود، یکی از ستون‌ها ترک خورده بود و دهنه‌ها شکم داده بود. پیش‌بینی شده بود که ممکن است ساختمان دچار ریزش شود. اما متأسفانه به این پیش‌بینی‌ها توجهی نشد.
اگر متروپل می‌ریخت و فقط سرمایه سازنده‌اش برباد می‌رفت، درس عبرتی می‌شد برای سازندگانی که بدون توجه به دانش مهندسی حرف خودشان را به کرسی می‌نشانند. داغی می‌شد بر پیشانی رانت‌خواران و نادان‌ها. اما اینطور نشد.
حالا هرقدر هم از دید علمی بخواهیم به قضیه نگاه کنیم نمی‌شود که نمی‌شود. داغ هموطنان فضا را چنان سنگین کرده که نمی‌شود و چقدر بی‌انصافی است که بهای گناه یکی را بی‌گناهان بدهند.
حالا فقط می‌توانیم با هموطنان عزیز دردمندمان، با بازماندگان همدردی کنیم. تلاش جامعه مهندسی و قانونگذاران باید در جهت عدم‌تکرار حوادثی این چنین باشد. هرچند که رفتگان دیگر برنمی‌گردند و داغشان ابدی است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید