گسترده و شتابان
ویاودیهای ایرانی تعیینکننده اصلی بازار سینما و سریال در سالهای آینده خواهند بود
مرتضی کاردر- روزنامه نگار
کوشش چندساله ویاودیهای ایرانی برای جذب تماشاگران و حضور بهعنوان رقیب در مقابل سینما و سیما بینتیجه بهنظر میرسید. کم نبودند کسانی از مدیران رسانههای رسمی و سیاستگذاران و سینماداران و تهیهکنندگان و فیلمسازان و اصحاب رسانه که پیشنهادهای آنها را برای هر نوع مشارکت و همکاری و همراهی جدی نمیگرفتند و در آینده بازار یا قائل به سهمی برای آنها نبودند یا سهم آنها را چیزی در حد پخش فیلمها پس از نمایش عمومی در سینما میدانستند و بس! و وقتی بحث ساخت مجموعههای ویژه برای تماشاگران ویاودیها به میان میآمد در خلوت خود به طعنه آنها را متهم بهخودنتفلیکسپنداری میکردند.
اما ویاودیها صبورانه کار خود را کردند و آرام و آهسته راه خود را رفتند. به مرور زمان زیرساختهای خود را توسعه دادند و تلاش کردند جنسهای بازارشان را جور کنند، به جز فیلمهای روز سینما سراغ فیلمهای قدیمی ایرانی که ارزش تاریخ سینمایی داشتند یا همچنان میتوانستند تماشاگرپسند باشند، رفتند و بعد مجموعهای از انیمیشنها و فیلمها و سریالهای خارجی را که امکان نمایش در چارچوب قوانین ایران داشتند، فراهم کردند. بعد به ساخت مجموعه روی آوردند که چیزی کم از نمونههای خارجی مثل نتفلیکس و اچبیاو و... نداشته باشند. شکستهای اولیهای که برای هر رخداد نیز ناامیدشان نکرد چرا که به کاری که میکردند باور داشتند و میدانستند آینده بازار متعلق به آنهاست.
با این همه، هنوز همهچیز آزمون و خطا بود و بازی در زمینی که معلوم نبود لزوماً به پیروزی منجر شود و آینده پیشرو مبهم بهنظر میرسید که کرونا از راه رسید. کرونا اگر به نفع هیچکس نبوده باشد فرصتی فراهم آورد که ویاودیها قدرت خود را به رخ بکشند و جایگاه خود را تثبیت کنند و به بسط و گسترش خود بپردازند.
شبکههای نمایش خانگی در روزهایی که کسی جرأت بیرون رفتن از خانه نداشت و در روزهای بعد که موجهای سنگین یکی پس از دیگری میآمدند و خیلیها خانهنشینی را ترجیح میدادند یکییکی خانهها را تسخیر کردند. حالا بازیگران و کارگردانان و تهیهکنندگان بودند که در پی ویاودیها میدویدند و سیل پیشنهادها بود که یکی پس از دیگری بهسوی ویاودیها سرازیر میشدند، آنقدر که حتی بررسی همه طرحهای رسیده از عهده شوراهای کوچک فیلمنامه خارج بود و گروهها و شوراهای بسیار شکل گرفتند که صف دراز طرحها کوتاهتر شود.
حالا ویاودیهای ایرانی نه فقط خانهها و گوشیهای همراه را تسخیر کردهاند بلکه سهمشان از تبلیغات شهری و بیلبوردهای بزرگراهها آنقدر زیاد است که یکی در میان یا از آنِ «زخم کاری» است یا برای «خاتون». موج فراگیری ویاودیها در یکی دو سال اخیر آنقدر گسترده و شتابان بوده است که حتی کسانی که هنوز به سبک و سیاق سنتی فیلم میدیدهاند هم ناگزیر شدهاند تلویزیونها یا رایانههای خانگی خود را بهگونهای مجهز کنند که بتوانند به تماشای سریالهای شبکه نمایش خانگی بنشینند مبادا که از قافله عقب بمانند. ناگفته نماند که مسئله فقط سریالهای شبکه نمایش خانگی نیست. فروش 4میلیاردی «شنای پروانه» در 2هفته نخست در فیلیمو نشان میدهد که نحوه تماشای فیلمهای سینمایی نیز
عوض شده است.
شبکههای نمایش خانگی ایران در روزهای کرونا همزمان به رقیبی جدی برای سینما و تلویزیون تبدیل شدهاند. هم بازیگران و کارگردانان و عوامل فنی را جذب خود کردهاند و هم تماشاگران را که شاید بسیاری از آنها دیگر حوصله سریالهای تلویزیونی یا مجال رفتن به سینما را نداشته باشند.
کرونا دیر یا زود خواهد رفت اما دیگر شبکههای نمایش خانگی یا ویاودیهای ایرانیاند که تعیینکننده اصلی بازار فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی خواهند بود.