ایراد هرگونه تنبیهی توسط زوجین مغایر قانون است
حسین یاوری ـ وکیل پایه یک دادگستری
در قوانین ما تعریف خاصی برای همسرآزاری وجود ندارد. شاید یک تعریف ساده از موضوع بدین شکل باشد: رفتاری آزاردهنده همچون آزار روانی، جنسی، اقتصادی، جسمی و سایر موارد مشابه از سوی یکی از زوجین (زن یا مرد) نسبت به همسر خود که در محیط خانواده به وقوع میپیوندد و حقوق وی را پایمال میکند.
بُعد روانی همسرآزاری میتواند شامل این موارد باشد: تخریب حیثیت و آبروی همسر، فحاشی و انتساب صفات ناشایست بالاخص جلوی فرزندان یا سایر افراد، بیتوجهی به خواست و انتظارات همسر، تبعیض بین خویشاوندان خود و همسر، مقایسه نامناسب همسر با دیگران، بزرگنمایی مسائل جزئی و بدبینی و سوءظن. بٌعد جسمی همسرآزاری نیز شامل مواردی مانند ضرب و جرح بهصورت ساده یا با استفاده از وسایل مختلف، همسرکشی و محبوسکردن همسر بدون رضایت وی است. از مهمترین موارد بُعد اقتصادی همسرآزاری نیز میتوان به تصرف بدون اجازه، تخریب و نابودی اموال همسر، ندادن نفقه و مخارج زن یا بهصورت حداقلی که موجب عسر و حرج او شود و اسراف شامل تضییع و تبذیر اشاره کرد. از لحاظ بُعد جنسی نیز همسرآزاری میتواند شامل محرومیت جنسی و بیمیلی جنسی باشد.
بعد از اطلاع از مصادیق همسرآزاری باید مشخص شود چه علل یا عواملی باعث رخداد این خشونت میشود؟ ازجمله عللی که شناخته شده، میتوان به سهدسته اشاره کرد: علل فرهنگی شامل عدمشناخت وظایف و مسئولیتها و سستی باورهای اخلاقی؛ علل روانشناختی شامل تنهایی، افسردگی، توهم، اضطراب، ترس، عدمعلاقه و بروز تنفر و عدمتناسب سنی زوجین؛ علل اجتماعی شامل دخالت دیگران، نارضایتی اجتماعی، نارضایتی خانوادگی و خشونت خانوادگی (البته آنچه گفته شد میتواند شامل موارد متعدد دیگر نیز باشد). از میان آنچه گفته شد برخی موارد ضمانت اجرای قانونی دارند و برخی دیگر ندارند. برای مثال ضرب و حرج، ترک نفقه، توهین، تهدید و تخریب جرمانگاریشده و مجازات دارند.
بنیان خانواده از نظر قانون جایگاه ویژهای دارد تا جایی که قانون مخصوص خود را دارد که با عنوان «قانون حمایت از خانواده» در سال1391 تصویب شده است. جز این قانون، در قانون مدنی نیز از مواد 1034تا 1206به موضوعات حول محور خانواده پرداخته شده است. جز اینها مواد دیگری نیز در قانون مجازات اسلامی وجود دارد که البته مختص به خانواده نیست و برای عامه افراد جامعه قابلاعمال است، همانند افترا و توهین. نکتهای که لازم به ذکر است اینکه از نظر قانونی، تنبیه بهطورکلی از افراد سلب شده و فقط در موارد استثنایی، مانند اطفال و مجانین در بند (ت) ماده۱۵۸ قانون مجازات اسلامی با رعایت شرایطی تجویز شده است؛ لذا ایراد صدمه یا ضرب و جرح توسط زوجین تحت عنوان تنبیه فاقد محمل قانونی است که البته این امر شامل انواع خشونت روانی مانند توهین، تحقیر و تمسخر یکدیگر نیز میشود.
ضمانت اجرای احکام همسرآزاری از نظر قانون میتواند در دو دسته قرار گیرد: ضمانت اجرای حقوقی؛ در این دسته فرد مجازات نمیشود اما ممکن است مشمول محرومیتها همچون سلب حضانت، عدم الزام زوجه به تمکین یا حتی ایجاد حق طلاق برای زوجه شود. در ضمانت اجرای کیفری، شخص به مجازات مختلف مندرج در قوانین محکوم میشود که میتواند شامل دیه، حبس، جزای نقدی یا شلاق شود.
ضمانت اجراهای حقوقی خود به 2صورت بهوجود میآیند: آنچه در قانون مدنی بهعنوان موجبات عسر و حرج در ماده 1130 قانون مدنی و همچنین آزار مالی که بهعنوان ندادن نفقه در ماده 1129 این قانون آمده و آنچه بین زوجین هنگام جاریشدن عقد نکاح مورد توافق قرار میگیرد که به شروط ضمن عقد ازدواج معروف بوده و شامل 12بند است. تحقق هریک از این شروط به زن این حق را میدهد که بتواند با مراجعه به دادگاه خانواده طلاق خود را بگیرد.
درخصوص ضمانت اجراهای کیفری بهنظر میرسد قانونگذار مواردی را بسیار حساس میداند، تا جایی که بهصورت اختصاصی در قانون حمایت از خانواده بدان اشاره کرده است. این جرائم در قانون مذکور مواد 49 تا 54 قانون فوق را شامل میشود که بهترتیب عبارتند از: عدمثبت واقعه ازدواج، عقد نکاح با دختر یا پسر قبل از رسیدن بهترتیب به سنین 13و 15سال تمام شمسی بدون رعایت ماده1041 قانون مدنی، ازدواج بدون اخذ اجازه موضوع ماده 1060 قانون مدنی و...، انکار زوجیت و اثباتشدن آن در دادگاه، ترک نفقه و عدمانجام وظایف مرتبط با حضانت.
به استثنای ضرب بدون آثار (یعنی ضربی که در بدن جایی نمیگذارد و موجب آسیب نیز نشود) که در ماده567 در بخش قانون مجازات اسلامی آمده، سایر جرائم مرتبط در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی آمده است که در بالا به بخشی از آنها اشاره شد.
درخصوص بازدارندگی قوانین موجود در بحث همسرآزاری نمیتوان نظر قطعی داد چه اینکه یک مجازات درخصوص افراد مختلف آثار مختلفی دارد. برای مثال ممکن است صرف ارسال ابلاغ به زوجین جهت حضور در دادسرا در راستای دفاع از اتهام انتسابی باعث کوتاهآمدن آنها و صلح و سازش شود اما در همین مورد درخصوص برخی ممکن است حتی صدور حکم قطعی مبنی بر حبس یا شلاق و... نیز مؤثر نباشد. آنچه مشخص است اینکه کشیدهشدن مشکلات خانواده به دادگاه اثرات مخرب زیادی دارد که به بنیان خانواده لطمات شدیدی وارد میکند که حتی گریبانگیر فرزندان خانواده نیز میشود. خوشبختانه قضات معزز دادگاههای خانواده و همچنین مقامات قضایی در امور کیفری خانواده با درنظرگرفتن مصلحت، تمام سعی خود را برای حل مسائل بهصورت دوستانه و سازشی میکنند. هرچند موضوع گاهی آنقدر بغرنج است که زوجین، بالاخص زوجه هر کاری میکند تا طلاق و حقوق مالی خود را بگیرد. به نظر نگارنده، صرف ضمانت اجرای قانونی صرفنظر از شدت و ضعف آن نمیتواند بازدارنده باشد و این مشکلات باید از اساس و ریشه بررسی شود و سعی در اصلاح ساختارهای آن صورت گیرد ،چه اینکه مجازات اشخاص آخرین مرحله اعمال ضمانت اجراهاست و وقتی کار بدین جا میکشد دیگر فرقی ندارد نتیجه آنچه باشد چون باعث ازبینرفتن حرمت بین زوجین و ایجاد بدبینی و... میشود و شاید همین عوامل سبب افزایش چشمگیر آمار طلاق شده است!