تهران در فراز یا در فرود
مژگان رضایی- دکترای برنامهریزی شهری و مدرس دانشگاه
اطلاعات در جهان حاضر و در قرن بیستویکم دقیقاً در جایی که ما در حال زیستن در آن هستیم یک منبع قدرت برای کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه به شمار میآید و چیزی بیش از یکدهه است که شهرهای هوشمند با تکیه بر آن در پی ایجاد شهرهای زیستپذیر برای شهروندان خود هستند. تکنولوژی اطلاعات(Information Technology) با محوریت دانش انسان و تکیه بر اندیشههای وی و با هدف دسترسی زودهنگام، دقیق و کاربردی و رفع نیاز، در دهههای اخیر مورد توجه بیشتر مدیران و برنامهریزان شهری قرار گرفتهاست. از آنجایی که تکنولوژی اطلاعات (فناوری اطلاعات) بهعنوان محور توسعه جوامع و سازمانها و ارگانهای وابسته به مدیریت شهرهای عصر جدید مطرح است، بنابراین طراحی ساختار آن نیازمند ژرفاندیشی و تامل، همراه با ارائه مدل مناسب و بررسی مدلهای موجود موفق و ناموفق در سطح داخلی و خارجی است. با ورود سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها، میزان اطلاعات تحت کنترل افراد تغییر کرده و بدینترتیب قدرت افراد، مدیران و سازمانهای وابسته و غیروابسته تحتتأثیر این نیرو قرار گرفته است. بحث در مورد تأثیر فناوری اطلاعات بر افراد، سازمانها و جامعه موضوع تازهای نیست و از ابتدای پیدایش و گسترش فناوری اطلاعات این موضوع مورد بحث قرار گرفته است؛ هرچند در زمان حاضر موضوع از قالب فردی خارج شده و جوامع را هدف غایی خود درنظر گرفته است. با این حال هنوز هم افرادی وجود دارند که معتقدند بشر به وسیله تکامل تکنولوژی تهدید شده است و آنچه امروز یک مشکل عدیده برای بشر شناخته میشود رویارویی با انبود اطلاعات در شاخههای متفاوت است. پُرواضح است که ما در یک ارتباط حیاتی با تکنولوژی قرار داریم. با وجود این، باید در مورد اثرات آن بر خود بهعنوان افراد و بهعنوان اعضای سازمانها و جامعه آگاه باشیم. در این بین شهرداری تهران نیز با قرارگیری در مسیر هوشمند کردن شهر و ارائه خدمات نوین و کارآمد گامهای مناسبی را در این حوزه برداشته است. اما باید آگاه بود که جایگاه ایران- تهران در بین سایر کلانشهرهای جهان کجاست؟ واقعیتهای موجود نشان از این موضوع دارد که رتبه شهر تهران در میان کلانشهرهای جهان با رکود زیادی طی نیمدهه اخیر مواجه بوده و شاید بتوان قاطعانه ابراز داشت که تنها یک عامل نمیتواند موجب سقوط رتبه یک کلانشهر از 25به 70باشد و تمامی شاخصها را باید مجدد از نو بررسی کرد و تکیه بر یک موضوع خاص نهتنها عامل انصاف نبوده، بلکه توجه را از بررسی سایر شاخصها بازمیدارد و برای سنجش این جایگاه باید با توجه بهمدت زمان ورود به این حوزه، زیرساختهای موجود، برنامه و مدلهای تدوینی، قوانین حمایتی از عمل تا اجرا را بهدرستی مورد ارزیابی قرار داد. باید نسبت به این موضوع نگاهی جامع، کامل و دقیق داشت؛ هرچند که نگارنده در سایر یادداشتهای گذشته به این مطلب اذعان کرده که دسترسی به شهر هوشمند و تغییر جایگاه کلانشهر تهران نه امری غیرممکن، بلکه نیازمند صرف زمان، هزینه، قانونگذاری، حمایت و بیش از همه احساس نیاز در این زمینه است. فعالیتهای مربوط به فناوری اطلاعات در شهر تهران بهویژه در 2سال اخیر و با شیوع بیماری کرونا رفتار شهروندان را تحتتأثیر خود قرار داده است و بخشی از نیاز ساکنان این کلانشهر را رفع کرده؛ هرچند نقدهایی نیز به آن وارد است، اما باید به این اندیشید که اگر این اقدامات انجام نمیپذیرفت با این بحران پیشآمده جهانی که تهران نیز از آن مستثنا نیست چه باید میکردیم؟ اما همین گامهای کوچک و بزرگ میتواند مسیر دستیابی به توسعه را در سالهای آتی فراهم کند. آنچه امروز بیش از گذشته به چشم میخورد و جامعه بهشدت به آن نیاز دارد، همکاری، همیاری و مساعدت مدیران و برنامهریزان شهری بدون جهتگیریهای فردی و سیاسی با درنظر گرفتن سعادت جمعی اعضای ساکن در کلانشهر اول کشور است. توسعه، مسیری همهجانبه است که از گامهای کوچک اما پیوسته حاصل خواهد آمد.