«شهرنفروشی» و ماهیت اقتصادی شهر
مصطفی بهزادفر- استاد شهرسازی دانشگاه علم و صنعت
اهمیت شهرفروشی به انجامدادن یا ندادن این اقدام نیست؛ چراکه شهرفروشی یک کنش اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فنی غلطی است. این کنش نه در تهران بلکه در هیچ شهری نباید وجود داشته باشد، پس اینکه شورای شهر تلاش کند تا شهر نفروشد از بدیهیات است و نیازی به استدلال ندارد. بنابراین مدیریت شهری دوره پنجم تهران، در واقع سعی کرد تا پایتخت روی ریل و مسیر اصلی قرار بگیرد و در تامین منابع مالی موردنیاز، از شهرفروشی فاصله معناداری داشته باشد. اما بحث اصلی این است که بهدلیل سامانه مالیات غلط در کشور و معلوم نبودن چگونگی توزیع درآمدهای مالیاتی در حوزههای مختلف اجرایی بهویژه در حوزه شهری، مدیران شهری مجبور به کسب درآمد از طریق شهرفروشی شدند. این مسئله که به شهرفروشی مصطلح شده است در واقع افزایش دریافت عوارض ساختمانی و سود افزاینده تراکمها بوده تا درآمدی برای تامین هزینههای شهر بهوجود آید. با نگاهی تاریخی میتوان گفت که این مسئله از سال1361 و زمان اصطلاحا خودکفایی شهرداری، شروع شده است. در این بین بدیهی است که همه سازمانها باید خودکفا شوند و راه آن برای مثال داشتن سامانه سلسلهمراتبی مالیاتی با طبقهبندی ملی، منطقهای و محلی است. با این توضیح که افراد ساکن در محل، در عین حال که از امکانات آن محله استفاده میکنند، مالیات آن را نیز میپردازند و باید از مالیاتهای محلی برای تامین امکانات محله استفاده کرد. این مفهومی ساده در اقتصاد شهری است اما به این مفهوم ساده توجه نشده و به شکلی شعارگونه از آنها استفاده میشود. شهرداری در چنین شرایطی نمیتواند درآمد پایدار داشته باشد. درست است که شهرداری مردمنهاد است اما استقلال کافی را ندارد. زمانی میتواند مستقل باشد که سامانه اجرایی و حکمرانی آن نیز مستقل شوند. به این ترتیب که تمام نهادها تحتنظر شهردار بوده و اختیار وضع مالیات به شهردار محول شود اما در اینجا مالیات به مفهوم مصطلح آن استفاده نمیشود، بلکه در اصل این مالیات هزینه عارضهای است که مردم در اثر استفاده از امکانات شهر باید بپردازند، برای همین نیز به آن عوارض میگویند. برای حل مسئله درآمد پایدار شهر، در ابتدا باید شهر دارای نظام مالیاتی درستی شود که ثبات مالیاتی را در پی داشته باشد. اگر امکان نظام مالیاتی محلی وجود ندارد، در نظام ملی باید جایگاه هزینه در سطوح محلی نیز مشخص شده و به شهرداری پرداخت شود. هماکنون هزینههای پرداختی به شهرداری، کمک وزارت کشور دانسته میشود و این نکته غلط و خندهدار است؛ چراکه این مالیات حق مردم است و باید برای مسائل عمرانی و شهرسازی هزینه شود. در غیراین صورت امکان برقراری درآمد پایدار برای اداره شهر وجود ندارد. شعار شهرفروشی به هرصورت اشتباه محض است، اگر یک دوره اعضای شورای شهر چنین حرفی برای تامین منابع مالی و انجام پروژههای بزرگ بزنند، در دوره بعد مطالبات مردم بالاتر میرود. کسانی که شعار تراکم فروشی میدهند، احتمالا ماهیت اقتصاد شهری را نمیدانند که اگر میدانستند چنین شعاری نمیدادند. تهران بیش از این جایی برای ساختوساز ندارد و حداقل 400هزار واحد خالی در پایتخت وجود دارد و بیشتر آن در شمال شهر است. ذکر این نکته مهم است که بهنظر من شمال پایتخت بدترین منطقه از نظر طراحی شهری است چرا که با وجود قیمت بالا، طی دهههایی مشاهده میشود کیفیت ساختوساز شهری که یکی از معیارهای آن فواصل میان ساختمانهاست، بعضا از مناطق جنوبی شهر نیز کمتر بوده است. مردم شمال تهران پول میدهند تا در خانههای خود محبوس شوند و این صرفا بهدلیل پرستیژ کاذب اجتماعی و اقتصادی است. زمانی که صحبت از شمال و جنوب یک شهر میشود، طراحی شهری باکیفیت بالا مدنظر است. گرانی قیمت در این مناطق نیز اثر ارزش افزوده ناشی از پرستیژ کاذب است که اقتصاد بیمار بدون تولید را در پی دارد. این بیماری در شمال تهران به زمین تزریق میشود، قیمت بالا میرود و شهرداری در گذشته در این مرحله سراغ ساختوساز باغات رفته و هزینه آن را خرج تعمیر آسفالت و دیگر مسائل عمرانی کرده است. زمانی که شورای شهر میگوید میخواهیم که شهرداری تراکمفروشی نکند، باید به این امر توجه داشت که اگر تراکمفروشی نکند درآمدی هم نخواهد داشت و اقدامات عمرانی در شهر نیز انجام نمیشود. شهرداری را نمیتوان بدون درآمد گذاشت اما چنین درآمدی که پیشتر از آن صحبت شد نیز حاصل فروش محیط است. تا زمانی که ما در برخورد با شهر، اصول اقتصاد شهری، طراحی شهری و اصول ارتقای کیفیت محیطی شهری را رعایت نکنیم به هیچ نتیجهای نرسیده و راه به جایی نمیبریم. اینها شعارهایی غیرعلمی هستند که به عمل درآوردن آنها به جز تخریب شهر کاری نخواهد کرد و شهر پایدار تا زمانی که مطالبات مردم به حدی غیرقابل تصور برسد، به شعار تبدیل میشود. بنابراین باید متخصصانی پا به عرصه ششمین دوره مدیریت شهر تهران بگذارند که با داشتن علم کافی، تمام تلاششان را بهکار گیرند تا منابع مالی از محل صحیح کسب شود و شهر بیشتر از این به ریل صحیح اداره برگردد.