با تبلیغات چه کنیم؟
میثم قاسمی
یکی از وظایف شهرداریها- در تمام دنیا- جمعآوری زبالههای شهری است که هرچه مشارکت مردم در آن کمتر باشد، پرهزینهتر و سختتر میشود. طبیعتا بهتر است کاندیداهای شورای شهر و شهرداری درباره جمعآوری، بازیافت، دفن، امحا و... زبالهها برنامه مشخصی داشته باشند؛ اما متأسفانه تاکنون دیده نشده که چنین باشد. گواه این مدعا چیست؟ از کجا میتوان دریافت که یک کاندیدای عضویت در شورای شهر، برنامهای درباره زبالهها دارد یا نه؟
تا چند هفته دیگر، تبلیغات انتخاباتی آغاز میشود و به ناگهان دیوارهای شهر با پوسترها و عکسهای کاندیداها، کاغذ دیواری میشود. یک روز از خواب بیدار میشویم و میبینیم تصویر هزاران زن و مرد روی دیوارهای شهر است. چند روز بعد هم این تصویرها کارایی خود را از دست میدهند و انتخابات تمام میشود. آنوقت ما میمانیم و درختهایی که کاغذ شدند؛ کاغذهایی که پوستر تبلیغاتی شدند، پوسترهایی که روی دیوارها نشستند و در نهایت کارگران شهرداری باید دیوارها را از آنها پاک کنند. این کار هم متضمن هزینهای است که لابد کم هم نیست.
عجیب آن است که کسانی چنین بلایی بر سر شهر میآورند که خود مدعی اداره شهر هستند. برنامههای طولانی میدهند، نطقهای آتشین میکنند و قبلیها را ناتوان میخوانند و در همان حال، خودشان از ترتیب دادن یک کارزار انتخاباتی پاک که در آن چندین تن کاغذ صرف نشود و انبوهی زباله روی دست شهرداری نماند، عاجز هستند. آن هم در زمانهای که میتوان با هزینهای بهمراتب کمتر، کارزارهای اینترنتی برگزار کرد. اینجاست که میفهمیم کسی برای زبالهها برنامهای ندارد. شاید برای فروش تراکم، تبدیل باغها به برجها، تبدیل شهر به یک کارگاه ساختمانی بزرگ و... برنامه داشته باشند؛ اما زبالهها، آلودگی بصری، بازیافت و... جایی در این فهرست ندارند. این در حالی است که افزایش کیفیت شهرنشینی در پیگیری موضوعاتی است که کاندیداها علاقهای به آنها ندارند.