• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
دو شنبه 25 اسفند 1399
کد مطلب : 126731
+
-

شرح حال تاسیس مکتب ارتباطات علامه

روایتی از زبان دکتر مهدی فرقانی

شرح حال تاسیس مکتب ارتباطات علامه

بعد از انقلاب فرهنگی، تغییر و تحولات زیادی در حوزه‌های علوم انسانی اتفاق افتاد از جمله انحلال خیلی از رشته‌ها. از جمله رشته روزنامه‌نگاری و روابط‌عمومی که در سه‌راه ضرابخانه و دانشکده علوم ارتباطات دایر بود. همه اینها در رشته علوم‌اجتماعی ادغام شد و کل این دو رشته به یک گرایش کمرنگ در ذیل علوم اجتماعی به اسم گرایش ارتباطات تبدیل شد.
در همین حال بعد از انقلاب نیاز به نیروی متخصص در مطبوعات به‌شدت احساس می‌شد؛ چون عده زیادی جابه جا شده بودند، نیروهای جوان آمده بودند و فاقد تخصص و مهارت بودند و نیاز به آموزش داشتند اما واقعا رشته‌ای در دانشگاه نبود که بتواند این را پوشش بدهد. حتی تأسیس مرکز آموزش رسانه‌ها هم تحت‌تأثیر همین احساس نیاز بود. تا جایی که خود مؤسسه کیهان سال64 نخستین دوره‌های آموزش روزنامه‌نگاری  را داخل مؤسسه برپا کرد. این جزو گزارش‌نویسی چشم عقاب بنده از اینجا بیرون آمد.
پس از راه‌اندازی مرکز مطالعات رسانه‌ها به کمک دوستانی چون آقای دکتر خانیکی، تلاش مرحوم استاد معتمدنژاد این بود که یک جوری دوباره رشته ارتباطات احیا شود. البته بگویم که تأسیس دانشکده آن موقع هنوز رؤیایی دست‌نیافتنی به‌نظر می‌رسید اما در مرحله نخست می‌بایست رشته‌ای مستقل به نام ارتباطات می‌داشتیم تا بعد بتوانیم با گرایش روزنامه‌نگاری و روابط‌عمومی این رشته‌ها را مستقل کنیم.
تلاش‌ها از سال69 کم و بیش به نتیجه رسید. از همان سال69 کارشناسی‌ارشد ارتباطات برای نخستین بار در ایران در همین دانشکده راه‌اندازی شد. اما همچنان مرحوم دکتر معتمدنژاد و دکتر بدیعی آرزویی داشتند؛ اینکه پس از تاسیس رشته روابط‌عمومی و روزنامه‌نگاری بتوانیم در آینده‌ای دور دانشکده‌ای با نام علوم ارتباطات تاسیس کنیم. برای این کار باید نیروی متخصص تربیت می‌شد؛ پس باید به اندازه کافی فارغ‌التحصیل دوره دکتری می‌داشتیم تا بتوانیم هیأت علمی جذب کنیم و ساختار و تشکیلات گروه را در دانشکده شکل دهیم.
سال 75نخستین دوره دکتری علوم ارتباطات باز هم با تلاش مرحوم دکتر معتمد‌نژاد و همراهی دکتر بدیعی و کمک‌هایی که آقای دکتر خانیکی و دوستان دیگر کردند راه‌اندازی شد و ما دانشجویان دوره اولش بودیم. بعد از آبان سال82 دکتر نجفقلی حبیبی، رئیس وقت دانشگاه علامه طباطبایی، پیشنهاد پذیرش مسئولیت دانشکده را به من دادند. بعد از مدتی قرار شد با اصرار دکتر حبیبی همایش بزرگداشت دکتر معتمد‌نژاد در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شود. آقای دکتر معتمدنژاد راضی نبودند. بعد گفتند من به یک شرط قبول می‌کنم؛ اینکه به این بهانه سنگ‌بنای دانشکده ارتباطات گذاشته شود. برای تأسیس دانشکده به ۳رشته در حال فعالیت در مقطع کارشناسی نیاز داشتیم. گروه ارتباطات مأمور و قرار شد که ما گرایش روابط‌عمومی و روزنامه‌نگاری را تبدیل به رشته کنیم و به این ترتیب زمینه تشکیل دانشکده را به‌وجود بیاوریم. همان موقع آقای دکتر حبیبی به من یک حکم دادند به‌عنوان مسئول راه‌اندازی دانشکده ارتباطات. جلسات متعددی تشکیل و تقسیم کار شد تا اینکه آذر 1383، سمینار بزرگداشت علمی دکتر معتمد‌نژاد با حضور دو وزیر و شکوه هر‌چه تمام‌تر برگزار شد. شهریور83 موفق شدیم مجوز تأسیس دانشکده علوم ارتباطات را در دانشگاه علامه طباطبایی از شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم دریافت کنیم.

یک لوح جلوی در سالن شهید مطهری به دیوار نصب کردیم و همان موقع هم تابلوی دانشکده علوم ارتباطات  را سفارش دادیم و کنار تابلوی دانشکده علوم اجتماعی بر سر در دانشکده نصب شد و این دو وزیر هم آمدند به‌صورت نمادین دانشکده ارتباطات را افتتاح کردند. در همین سمینار آقای دکتر حبیبی یک حکم جدید به من داد، درون حکم نوشته بود که با حفظ سمت، ریاست دانشکده علوم اجتماعی به سرپرستی دانشکده علوم ارتباطات منصوب می‌شوید تا زمینه تشکیلش فراهم شود.
یادم نمی‌رود که بعد از این سمینار بارها با ذوقی که آقای دکتر معتمد‌نژاد داشتند راه افتادیم برای ارتباط‌گرفتن با جاهای مختلف برای اینکه بتوانیم یک ساختمان هر چند کوچک پیدا کنیم تا دانشکده را به آنجا ببریم.
 یکی از ساختمان‌هایی که با کمک آقای دکتر زارعیان پیدا کردیم متعلق به مخابرات بود؛ پایین پارک ساعی. به اتفاق دکتر معتمد‌نژاد و آقای زارعیان و یکی دو نفر دیگر از دوستان رفتیم آنجا را دیدیم که اگر مناسب است، مقدماتش را برای تأسیس و راه‌اندازی دانشکده فراهم کنیم. بعدها که ما گزارش‌اش را به ریاست دانشگاه دادیم، گفتند این ساختمان متعلق به ما نیست و به پول آن روز 300یا 400میلیون تومان هزینه آماده‌سازی‌‌اش است چون ساختمان متروکه شده بود و هیچ معلوم نیست که ما هزینه کنیم یکی دو سال بعد، مخابرات بگوید که آقا من ساختمانم را احتیاج دارم.
همان موقع صحبت از انتقال دانشکده حقوق دانشگاه علامه به دهکده المپیک بود که دوتا ساختمان کوچک داشتند و ما دنبالش بودیم که یکی از آن ساختمان‌ها را اگر بشود بگیریم برای دانشکده ارتباطات. می‌خواهم این را بگویم که دکتر معتمد‌نژاد در آن مقطع، اولویت اولش تأسیس دانشکده در هرجا بود. اصلاً هم تعصبی نسبت به اینکه آن ساختمان علوم اجتماعی باشد حتماً یا سه‌راه ضرابخانه باشد یا هر جای دیگر، نداشتند. می‌گفت دانشکده علوم ارتباطات هر چه زودتر باید شکل بگیرد و ما در آینده به‌تدریج برویم به سمت تأسیس دانشگاه علوم ارتباطات. بنابراین اولویت برایش تأسیس دانشکده بود. منتهی این ماجراها عملاً به اواخر سال83 خورد.  فضای کشور انتخاباتی و سیاسی شد و این موضوع نتوانست به نتیجه برسد. در یک دوره عملاً علوم ارتباطات به محاق رفت؛ مثلاً رشته مطالعات ارتباطی در مقطع کارشناسی که سال84 راه‌اندازی شد و دانشجو گرفت، سال88 تعطیل شد و به‌طور کلی جلوی توسعه این رشته و این حوزه گرفته شد. سال86 هم من تحت‌تأثیر شرایطی که وجود داشت از ریاست دانشکده علوم اجتماعی استعفا کردم و آمدم کنار، این خودش داستانی دارد.
سال 93آقای دکتر سلیمی در مراسم نخستین سالگرد دکتر معتمد‌نژاد در سالن شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی علامه 5دقیقه‌ای صحبت کردند و گفتند که اگر تا چند‌ماه آینده برای تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اتفاقی نیفتد من خودم آستین‌ها را بالا می‌زنم چون تاسیس این دانشکده از اولویت‌های ماست.
 بعد از مدتی هم ایشان به من حکمی دادند به‌عنوان مسئول راه‌اندازی دانشکده ارتباطات و ما هم بعد از مذاکره به این نتیجه رسیدیم که به این دانشکده ساختمانی داده شود. در دهکده ساختمانی را برای دانشکده علوم اجتماعی درنظر گرفته بودند و قرار شد دانشکده روانشناسی هم به‌خاطر کمبود جا ساختمانش را عوض کند. دوستان دانشکده علوم اجتماعی از آمدن به این ساختمان در دهکده المپیک استنکاف کردند و معتقد بودند که آن ساختمان سه‌راه ضرابخانه را باید داشته باشند. در نهایت به ما پیشنهاد شد اگر می‌خواهید مستقل شوید این ساختمان را ما حاضریم به شما بدهیم، درحالی‌که دانشگاه 3-2 تا دانشکده در شرف تأسیس هم داشت مثل دانشگاه الهیات و یکی دوتا دانشکده دیگر و کافی بود که ما بگوییم نه، تا این دانشکده‌ها جای ما را بگیرند.
من براساس حکمی که داشتم داستان را برای تشکیل و شکل‌گیری ساختار سازمانی دانشکده دنبال کردم چون وقتی می‌گوییم دانشکده، باید بودجه مستقل، ساختار اداری، نیروی انسانی، تجهیزات و امکانات داشته باشد و ما در آن زمان تلاش کردیم همه اینها را فراهم کنیم.
همین جا باید از دکتر برجعلی، رئیس دانشگاه روانشناسی تشکر کنم. ایشان با ما همکاری زیادی کردند در اهدای این ساختمان؛ چون ساختمان دانشکده آنان هنوز آماده نبود. ما از ایشان خواهش کردیم که در همان تابستان94 اسباب‌کشی کنند و بروند به ساختمان جدید خود. سرانجام موفق شدیم که در تابستان94 آن ساختمان دهکده المپیک را تخلیه و تعمیر و آماده‌سازی‌ و در شهریور 94دانشکده ارتباطات را مستقر و افتتاح کنیم. ما بر سر دوراهی بودیم؛ یا باید از استقلال و تشکیل دانشکده صرف‌نظر می‌کردیم و همان سه‌راه ضرابخانه می‌ماندیم یا اینکه استقلال و تأسیس دانشکده را؛ چیزی که آرزوی بزرگانی چون دکتر معتمدنژاد بود.
دانشکده علوم ارتباطات در 6هزار و 500مترمربع فضای فیزیکی و ساختمان مستقر شد، با امکاناتی بالقوه که در آنجا وجود داشت؛ مثل استودیوی تصویر‌برداری، استودیوی ضبط صدا، اتاق کارگاه‌های مصاحبه که بعدها هم خبرگزاری عطنا به آنجا آمد.

یادم هست که برخی از دانشجویان همان تابستان 94 طومارهایی در مخالفت با انتقال دانشکده امضا کردند. البته می‌دانیم این داستان از کجا آب می‌خورد ولی همان موقع به ما اعلام شد که اگر چنین است اصلاً تأسیس دانشکده ارتباطات را ما منتفی می‌کنیم. من تعهد دادم و گفتم حل این مسائل با من، شما مقدمات کار را فراهم کنید تا دانشکده تأسیس شود. همینطور هم شد و همین اتفاق افتاد و امروز دانشکده ارتباطات حدود بیش از 1100نفر دانشجو دارد؛ در 3 مقطع کارشناسی و 5‌مقطع ارشد؛ رشته‌هایی که قبلاً ما خودمان برنامه‌اش را نوشته بودیم ولی تحت همان شرایطی که گفتم راه‌اندازی‌شان را به راه‌اندازی دانشکده ارتباطات منوط کردیم. البته رشته‌های مطالعات فرهنگی و رسانه و کارشناسی‌ارشد روابط‌عمومی هم کلیاتش در شورای تحول چندی پیش تصویب شد و ما امیدواریم به سال تحصیلی آینده برسد که بتوانیم دانشجو بگیریم.
مقدمات تاسیس 3-2 رشته دیگر نیز فراهم شده است؛ مثل ارتباطات سلامت که در این رابطه تفاهمنامه‌ای با دانشگاه شهید بهشتی امضا شده است. تاریخ، قضاوت می‌کند که در این دوره چقدر تصمیم‌ها درست بودند یا اشتباه و اینکه آیا تاسیس دانشکده مستقل کاری درست بوده یا نه.
البته اگر بگویم دانشجویان این دانشکده همگی موفق بوده‌اند شاید کمی اغراق باشد. بعید است در هیچ رشته‌ای بتوان چنین ادعایی را مطرح کرد. اما شما اگر نگاه کنید بازار کار 2‌رشته روابط‌عمومی و روزنامه‌نگاری یکی از بالاترین درصد‌های اشتغال را حتی بین فارغ‌التحصیلان دانشگاه علامه دارد.
از طرف دیگر بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشکده ما اکنون در مصادر مهم رسانه‌ای کشور هستند. بی‌تعارف به هر حوزه‌ای، هر جایی، هر رسانه‌ای که سرک بکشید رد پای دانشکده ما را می‌بینید. اینجاست که به‌نظرم دانشکده ارتباطات علامه یک مکتب است.
شما هر چه رشته ارتباطات، روزنامه‌نگاری و روابط‌عمومی در کشور می‌بینید مستقیم یا استادان علامه یا فارغ‌التحصیلان این دانشکده آن را تاسیس کرده‌اند. بدون حضور این نیروهای متخصص هیچ‌کدام از دانشگاه‌های دیگر اعم از دولتی یا غیردولتی و غیرانتفاعی نمی‌توانست راه‌اندازی شود یا وجود داشته باشد. این نقش تاسیسی علامه را نمی‌توان نادیده گرفت. البته برخی متأسفانه بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌بُرند. اگر با کسی مشکل داریم که نباید کل این زحمات را زیر‌سؤال ببریم. مکتب روزنامه‌نگاری و ارتباطات علامه، هویت و شکلی مستقل دارد و نمی‌توان آن را انکار کرد و نادیده گرفت. حتی کسانی که با ما در حال رقابت هستند هم این را قبول دارند. حالا ممکن است بعضی از دوستان خیلی علاقه‌ای نداشته باشند که این واقعیت را بپذیرند.

این خبر را به اشتراک بگذارید