روایت فروتنی در زندگی آیتالله حسنزاده آملی
پذیرایی علامه از مهمانان
در یکی از روزهای برگزاری سمیناری فرهنگی در اوایل دهه70، قرار بود مدیران کل استانها، سفری به شهر قم داشته باشند و دیداری با آیتالله حسنزاده آملی انجام شود. هماهنگیهای این ملاقات توسط رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان قم انجام شده بود. مهمانان که عموماً مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها و همچنین جمعی از مدیران ستادی بودند با اتوبوس به قم رفتند و در محدوده منزل علامه، در کوچه پسکوچههای کاهگلی به سمت منزل ایشان بهصورت پیاده حرکت کردند. وقتی که به درِ منزل ایشان رسیدند یکی از مدیران زنگ منزل علامه را به صدا درآورد. چندین بار زنگ منزل به صدا درآمد و خبری نشد. تقریباً همه فکر کردند کسی خانه نیست که ناگهان و با کمال تعجب در با تأخیر زمانی زیادی توسط علامه حسنزاده آملی باز شد، علامه تمام قد در آستانه در ایستادند و بعد از پاسخگویی به سلام و علیک دوستان، گفتند: بفرمایید. متولیان برنامه به ایشان یادآوری کردند که مهمان مدیران ارشادی هستند و در این ساعت برای ملاقات با ایشان هماهنگی شده است و ... که علامه با خونسردی تمام اعلام بیاطلاعی کردند و باعث تعجب همگی شدند. برای ایشان مجدداً توضیح دادند که آقایان مدیران از شهرهای مختلف آمدهاند و آقای فلانی روز گذشته با شما هماهنگ کردند و اگر اجازه بدهید با توجه به مسافت طولانی که مهمانان آمدهاند، چند لحظهای مزاحم شویم و... که مجدداً ایشان حرفهای قبلی را تکرار و از پذیرش مهمانان سر باز زده و در منزل را به روی مهمانان بستند.
این رفتار استاد حسنزاده که دور از انتظار بود، باعث تعجب مهمانان شده و رفته رفته غرغرها شروع شد: ...ایشان استاد اخلاق بودند!؟ ... این رسم مهمان نوازی نبود.
رئیس ارشاد قم برای مقامات مافوق خود توضیح میداد و تأکید میکرد که هماهنگ کرده و ... همین ماجرا باعث بگو مگو و اختلاف مدیران و متولیان در پشت در منزل استاد شد.
بهناچار مدیران و مهمانان با ناراحتی به سمت اتوبوسها حرکت کردند.
هنوز جمعیت فاصلهای از منزل علامه نگرفته بودند که ایشان در منزل را مجدداً باز کردند و به داخل کوچه آمدند و مهمانان را صدا زدند و به داخل منزل دعوت کردند. این اتفاق به کلی باعث سردرگمی مهمانان شده بود که چه شده؛ نه به آن بستن در منزل و نه به این دعوت کردن.
آیتالله با لبخند و مزاح فرمودند که بله هماهنگ شده بود و من هم منتظر شما بودم، فقط خواستم لحظهای منیت و غرور مدیریتی را از شما دور کنم و آن را در پشت در و در کوچه بگذارید. ایشان برای رفع تردید مهمانان که همچنان ادامه داشت، به آماده بودن میوه و چای و وسایل پذیرایی در منزل اشاره کردند و با مهربانی تمام همگی را به داخل منزل راهنمایی کردند.
این حرکت استاد در روحیه تمامی افراد، تحولی عمیق ایجاد کرد و دوستانی که خیلی زود علامه را قضاوت کردند، سخت پشیمان شده و خجالت زده بودند. جالب اینکه استاد خود تنها در منزل بودند و با آرامش خاصی اقدام به چیدن بشقاب و آوردن میوه و چای کردند که با التماس و خواهش از ایشان خواسته شد که بنشینند و اجازه بدهند جوانان ترتیب پذیرایی را بدهند. علامه با این حرکت خود درس بزرگی به همه افراد حاضر داد، اینکه زحمت مهمانان او بر دوش خانواده یا کسی دیگر نبود و خودش را با آن جایگاه رفیع علمی و مذهبی مکلف به پذیرایی از مهمانان میدانست، بدون غرور و تکبر و با فروتنی تمام.
حالا استاد علامه سعی میکرد با صحبتهای شیرین و جذاب فضای بهوجود آمده قبلی را تلطیف کند. هرکس از ایشان برای عکس گرفتن 2 نفره اجازه میگرفت، بدون هرگونه منیت بلند میشدند و در هر جهتی که لازم بود میایستادند و حتی خودشان هم برای عکس بهتر پیشنهاد سوژه میدادند و حین عکس گرفتن با فرد یا افراد کنار خود به مزاح و به زیبایی هرچه تمامتر، ارتباط کلامی برقرار میکردند تا مهمانان معذب نباشند.
باورش سخت بود کسی که او را ذوالفنون و علامه دهر مینامیدند و آثار تألیفی بسیاری در زمینههای فقه، فلسفه، اخلاق، عرفان، کلام، ریاضیات، نجوم، ادبیات عربی و فارسی، علوم طبیعی، طب قدیم، علوم غریبه و... داشتند و همچنین از اعتبار و جایگاه خاص و رفیعی در بین اقشار مختلف جامعه برخوردار بودند، این گونه با نهایت تواضع و اخلاق با مهمانان رفتار کنند؛ چای بریزند و تا کمر در مقابل مهمانان خم شوند و ... . آن چنان پر انرژی و مهربان سخن میگفتند که سخنان شان تا عمق دل نفوذ میکرد.
خبرگزاری مهر
عیادت رهبر انقلاب از آیتالله حسنزاده آملی
در زمان بستری بودن آیتالله حسنزاده آملی در بیمارستانی در تهران، مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای با حضور در بیمارستان محل بستری شدن این عالم دینی، از آیتالله حسنزاده آملی عیادت کردند و در جریان مداوای ایشان قرار گرفتند.
آیتالله حسنزاده آملی در کلام رهبری
حضرت آیتالله خامنهای: «این روحانی دانشمند و ذوالفنون ازجمله چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و تواماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد.» 04/07/1400
دوری از غرور و تکبر با فروتنی
احمدبن محمدمهدی فاضل نراقی، معروف به ملااحمدنراقی از فقها، عالمان شیعه و علمای اخلاق در قرون دوازدهم و سیزدهم هجری قمری در تعریف تواضع و معنای اصطلاحی آن گفته است: «تواضع آن است که انسان، خود را از کسانی که در جاه و مقام از او پایینترند، برتر نداند و نیز بهمعنای شکستهنفسی که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند و لازمه آن کردار و گفتاری است که دلالت بر تعظیم دیگران و اکرام ایشان میکند.» باید توجه داشت که مفهوم تواضع بهمعنای کوچکیکردن و به دیگران ارج نهادن است، نه آنکه خوار کردن خود و زیر بار ذلت رفتن باشد؛ بنابراین تواضع آن است که انسان خود را از کسانی که در جاه و مقام از او پایینترند، برتر نداند و نیز بهمعنای افتادگی آمده است که آدمی خود را از دیگران بالاتر نبیند؛ بنابراین تواضع اقدامی است که انسان داوطلبانه در برابر دیگران بهدلیل امتیازاتی که در آنان احساس میکند، انجام میدهد. ممکن است فردی خود را برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز ببیند، برای اینکه مبادا به غرور و تکبر مبتلا شود، باید به جهات امتیاز خود توجه نکند، بلکه به امتیازهای دیگران، حتی احتمال پارهای امتیازات در آنان توجه کند و بهدلیل همان جهات امتیاز فروتنیکند.
معراج السعاده