جواد نصرتی- روزنامهنگار
در اسلو، چراغهای خیابانها با انرژیهای تجدیدپذیر کار میکنند و برای ذخیره انرژی، وقتی کسی در خیابان نیست، چراغهای هوشمند خاموش میشوند. پایتخت نروژ، مثل دیگر شهرهای این کشور، افتخار میکند که راهکارهای سبز بیشماری در حوزه انرژی دارد. سیستم حملونقل این شهر کاملا با انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود. دوسوم ماشینهای جدیدی که فروخته میشود الکتریکی هستند.
به گزارش سیانان، اما یک مشکل وجود دارد. بیشتر این ابتکارات محیطزیستی که نروژ به آنها افتخار میکند با پول نفت بهسرانجام میرسند. چون نروژ، جدا از اینکه یکی از قهرمانهای آیندهنگر محیطزیست است، یکی از صادرکنندگان عمده سوخت فسیلی هم هست. دولت برنامهریزی کرده است که این حالت را برای مدتی طولانی به همین شکل نگه دارد.
نروژ البته تنها کشوری نیست که از یکسو از انرژیهای تجدیدپذیر دم میزند و از سوی دیگر، از همان چیزهایی که باعث تغییرات اقلیمی میشوند سود میبرد. انگلیس، اواخر سالجاری میلادی میزبان یک اجلاس مهم زیستمحیطی است. این کشور در عین حال، به فکر گشایش یک معدن زغالسنگ جدید هم هست. کانادا که خود را رهبر اقلیمی دنیا میخواند، پول مالیاتدهندگان را صرف یک پروژه خط لوله انتقال نفت میکند.
بسیاری از کشورها، با وجود تعهداتی که برای مقابله با تغییرات اقلیمی دارند، همچنان به تولید سوختهای فسیلی ادامه میدهند. اما کانادا، نروژ و انگلیس در میان همه آنها چشمگیر هستند چون خود را قهرمانان مبارزه با تغییرات اقلیمی میخوانند.
سخنگوی اداره کسبوکار، انرژی و استراتژی صنعتی انگلیس در ایمیلی به سیانان درباره رویکرد این کشور گفته است: «انگلیس یکی از رهبران دنیا در راه مبارزه با تغییرات اقلیمی است. ما نخستین اقتصاد بزرگ دنیا بودیم که هدف کربن خنثی تا سال2050 را بهصورت قانون تصویب کردیم.»
انگلیس میتواند چنین ادعاهایی را مطرح کند چون براساس توافقهای بینالمللی، هر کشور مسئول گازهای گلخانهای تولید شده در قلمرو خود است. به این معنا که انگلیس، کانادا و نروژ و البته کشورهای دیگر لازم نیست نگران گازهایی باشند که از سوخت نفت، گاز و زغالسنگ آنها در دیگر نقاط دنیا میسوزند.
سوزاندن سوختهای فسیلی باعث آزادسازی دیاکسیدکربن شده و سبب میشود تشعشعات خورشیدی در اتمسفر گرفتار شوند. درست مثل گرمایی که در گلخانه محبوس میشود. همین مسئله سبب میشود که دما افزایش پیدا کند و باعث تغییرات جوی شدید و آب شدن یخها و بالا رفتن سطح دریاها شود.
معادله ساده است: هرچه سوختهای فسیلی بیشتر بسوزانیم، دیاکسیدکربن بیشتری در اتمسفر آزاد و اثرات گازهای گلخانهای بیشتر میشود.
هدف توافقنامه اقلیمی پاریس محدود نگه داشتن افزایش دمای زمین زیر 2درجه سانتیگراد و نزدیک به یکونیم درجه بالاتر از دمای آن در دوران پیش از صنعتی شدن است. برای دستیابی به این هدف، دنیا باید تولید سوختهای فسیلی را بین سالهای 2020 تا 2030، سالانه 6درصد کاهش دهد. با این حال، فعلا این رقم سالانه 2درصد رشد دارد.
براساس محاسبات، دنیا مقدار مشخصی باید دی اکسیدکربن تولید کند تا به اهداف خود برسد اما فعلا تولید، همه را به سمت فاجعه میبرد.
کانادا، انگلیس و نروژ همه اهدافی جاهطلبانه را معین کردهاند. کانادا و انگلیس وعده دادهاند که انتشار گاز در قلمرو خود را تا سال2050 به صفر برسانند. نروژ هم میخواهد در سال2030 به کربن صفر برسد. هدف این است که اگر نتوانند بهصورت کامل جلوی انتشار گاز را بگیرند، با روشهایی مانند کاشت درخت، به حذف دیاکسیدکربن از اتمسفر بپردازند؛ تا حدی که میزان تولید و حذف این گاز بهصورت خالص برابر شود.
دکتر نکلاس هونه، بنیانگذار اندیشکده محیطزیستی انستیتو اقلیمنو به سیانان گفته است که مسئله گازهای قلمرویی به روزهای اولیه مذاکرات اقلیمی بازمیگردند؛ «بحث مفصلی وجود داشت که چطور باید رویکرد را مشخص کرد و در نهایت مسئله بهصورت قلمرویی تصویب شد. گازهایی که در خارج از قلمرو تولید میشوند و همینطور گازهایی که در راه تولید محصولاتی که خارج از قلمرو تولید شدهاند اما درون قلمرو استفاده میشوند، از محاسبات بیرون ماندهاند.»
فرق ماجرا بسیار زیاد است. تولید سالانه گازهای گلخانهای در سال2017 در نروژ به 53میلیون تن رسید اما گازهایی که از سوزاندن گاز و نفتی که این کشور در همان سال فروخته بود بهوجود آمد به 470میلیون تن رسیده است.
اندرو گرانت، مسئول تحقیقات در اندیشکده «کربن ترکر»، به این مسئله اشاره میکند که بسیاری از تولیدکنندگان از نظر اقتصادی به سود فروش سوختهای فسیلی وابسته هستند. آنها به خوبی میدانند که روند تولید و عرضه انرژی باید در دنیا تغییر کند اما هیچکس نمیخواهد نخستین باشد. او گفته است: «در خاورمیانه سوخت ارزان است. در کانادا، آنها درباره سوابق حقوق بشری خود صحبت میکنند. در نروژ از تولید کم گازهای گلخانهای داخل قلمروشان صحبت میکنند. در انگلیس و آمریکا هم بهانههای دیگری وجود دارد.»
کشورها عموما اینطور بهانه میآورند که زیرساختهای تولید سوخت فسیلی بسیار هزینهبر است و اگر آنها این پروژهها را الان رها کنند، پول زیادی را اسراف کردهاند.
کانادا، نروژ و انگلیس برنامهریزی کردهاند که تولید سوختهای فسیلی را ادامه بدهند و برای پروژهها و اکتشافات جدید سرمایهگذاری کنند.
کانادا 168میلیارد بشکه ذخایر نفتی دارد که اگر همه آنها سوزانده شوند، 72میلیارد تن گاز دیاکسیدکربن وارد اتمسفر میشود. دولت کانادا اما برنامه دارد که تولید نفت خود را تا سال2039 افزایش دهد.
نروژ هم اگر به برنامههای حفاریاش ادامه دهد، تولید گازهای دیاکسیدکربن از ذخایر نفت و گاز آن به 15میلیارد تن میرسد.
در همین حال، انگلیس حدود 5.2میلیارد بشکه ذخایر نفت و گاز دارد و میتواند تا 2دهه دیگر تولید نفت و گاز را ادامه دهد. این یعنی اضافه شدن 2.2میلیارد تن گاز دیاکسیدکربن دیگر به اتمسفر.
این اعداد این نگرانی را افزایش میدهد که تلاشهای ملی، نیاز جهانی برای کاهش گازهای گلخانهای را برطرف نمیکنند.
غربیها، قهرمانان ریاکار محیطزیست
در همینه زمینه :