محسن قصابیان درباره نقش شهید ستاری در فیلم «منصور» میگوید
یک سال مثل ارتشیها زندگی کردم
الناز عباسیان
فیلم سینمایی «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی چندی پیش در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد. این فیلم درباره شهید تیمسار منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. محسن قصابیان، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون سالها خاک صحنه تئاتر را خورده و تحصیلات آکادمیک در این زمینه دارد. البته تجربه تدریس این هنر و نویسندگی و کارگردانی فیلم سینمایی را هم در کارنامه کاری خود ثبت کرده است. به بهانه هنرنمایی او در نقش تیمسار ستاری سراغ او رفتیم. در ادامه بخشهای از تلاش او برای ایفای این نقش را میخوانید.
اجازه دهید سؤال نخست را با سیونهمین جشنواره فجر شروع کنیم. حال و هوای جشنواره و حواشی آن را چطور دیدید؟
بیماری کرونا، تحریم و شرایط اقتصادی، تأثیر مخربی بر فرهنگ و هنر بهویژه هنرهای نمایشی داشته است. جشنواره فیلم فجر محصول تولیدات اهالی سینماست. پس طبیعی است تأثیر عوامل بالا را در کمبود تولیدات مستقل، کمیت و کیفیت آثار ببینیم.
بازی در نقش شخصیتهای بزرگ تاریخی بهویژه قهرمانهای معاصر که مردم تجربه زیست و خاطرهسازی با آن نقش دارند، کار پرچالشی است. چه شد که این ریسک را کرده و نقش تیمسار ستاری را پذیرفتید؟
مدتهاست از بازیگری فیلم و سریال فاصله گرفتهام. بازیگری علاقه و حرفه همیشگی من بوده و هست. اما تصمیم گرفتم در انتخاب کار سختگیر باشم و بهتدریج بهگونهای شد که سالها از بازی فاصله گرفتم. مگر در تلهفیلمها و سریالهای خودم یا یکی دو سریال و تلهفیلم معدود. فیلم منصور به واسطه شناخت قبلی برخی دوستان ازجمله کیومرث مرادی و جلیل شعبانی به من پیشنهاد شد. بعد که به دفتر فیلم رفتم دوستان مشترک و قدیمی دیگری مانند علی هاشمی، بابک کریمی و عادل معصومیان را هم از نزدیک دیدم که بهاحتمال زیاد در ارائه این پیشنهاد به من دخیل بودند. با آنکه سالها بازی نکرده بودم اما نقش منصور برایم سنگ محکی بود تا داشتههایم را مرور کنم و اگر تجربهای اندوختهام به محک آزمایش بگذارم.
خاطرهای از بازی در این فیلم دارید یا سکانس خاصی بوده که بخواهید به آن اشاره کنید؟
سال گذشته بعد از پذیرفتن نقش، تمام کارهایم ازجمله تدریس، نوشتن و پیگیری ساخت فیلم را تعطیل کردم. در عوض تمرینات بدنسازی، استخر و پیادهروی را با جدیت شروع کرده و حدود ۱۰کیلو وزن کم کردم. رژیم غذایی و ساعت خواب مشخص (از ۱۰شب تا ۵صبح) را مثل یک ارتشی واقعی تجربه کردم. قرار بود بفهمم کسی که حافظ امنیت آسمان ایران است چگونه میاندیشد و زندگی میکند. این مهم ابتدا از جسمانیت شروع میشود. من حدود ۶ماه با تیمسار ستاری زندگی کردم. تمام سکانسها برایم خاطرهانگیز است و مدیون همه عزیزانی هستم که در ساخت منصور تأثیرگذار بودند.
از بازخوردهای مردم و خانواده شهید ستاری برایمان بگوید؟
هنوز اطلاعی ندارم که خانواده تیمسار فیلم را دیدهاند یا نه. اما بازخورد مناسبی از مخاطب داشتهام. گویا فیلم و نقش را دوست دارند. روزهای جشنواره در یکی از اکرانهای مردمی در پردیس شمیران حضور داشتم و فیلم را با مردم دیدم؛ واکنش مردم که حتی حین تماشای فیلم و برای برخی سکانسها کف میزدند و سوت میکشیدند برایم جالب بود.
این فیلم یک شاخصه مهمی داشت و آن دوری از قهرمانسازی اسطورهوار بود. برای مثال عصبانیت کاراکتر شهید ستاری بهگونهای نمایش داده شده بود که شاید مخاطب را غافلگیر کرده اما نقش را ملموستر کرده بود. در اینباره توضیح بیشتری میدهید.
منطق بازی، شیوه ارائه عواطف و سبک بازی، متاثر از منطق فیلمنامه است. فیلمنامه سیاوش سرمدی و نگاه او در کارگردانی، چیزی شبیه زندگی است. پس طبیعی است من بازیگر هم در راستای همین منطق حرکت کنم. اگر تیمسار هم قرار باشد مشابه دیگران برای پلمب مجموعه توسط دادستانی، عجز و لابه کند و رگ گردنش بیرون بزند؟ و چه و چه تیمسار ستاری نیست. نگرانی و شک و تردید تیمسار را در خلوت او، با دوستان نزدیک و خانوادهاش میبینیم.
کمی از فضای فیلم منصور فاصله میگیریم و میخواهیم از احوالات این روزهای تئاتر که تعریف چندانی ندارد بپرسیم. کرونا این ویروس منحوس بیش از همه هنرها به تئاتر ضربه زده و بسیاری از هنرمندان این رشته متضرر و بیکار شدهاند. راه برونرفت هنر تئاتر از این وضعیت چه میتواند باشد؟
تئاتر رکن تمدن است. گسترش تئاتر تأثیر کیفی بر سینما و تلویزیون و رسانههای جمعی دارد. حالا کرونا همه را غافلگیر کرده است. بسیاری از تئاترهای خصوصی تعطیل شدهاند. بسیاری از اهالی تئاتر و البته سینما بیکار هستند. این شرایط خوب نیست. هنرمندان تئاتر و سینمای ما مثل زمینی شدهاند که بر اثر بیآبی ترک خورده و هر روز این ترکها بیشتر میشود. بدانیم که برای هر کدام از این تئاتریها و سینماییها سالها وقت و انرژی و سرمایه گذاشته شده تا گنجینه هنرهای نمایشی ما باشند. اگر به هر دلیلی تعدادی از این سرمایهها توان ادامه کار یا انگیزه لازم را از دست بدهد، سالها وقت و انرژی لازم است تا کمبودشان جبران شود. هنرهای نمایشی بهویژه تئاتر در همه جای دنیا یارانه دولتی (سوبسید) دارند. شهرداریها، بنیادهای خیریه، کارخانهها و تولیدیها برای کم شدن مالیات خود از تئاتر حمایت میکنند. کرونا یک روز تمام میشود ولی ما باید به فکر یک عمر تئاتر پویا باشیم.
شما جزو معدود تئاتریهایی هستید که بیشتر توانتان را در زمینه نمایش معطوف کرده و خیلی کم از تئاتر به سمت هنرهای نمایشی کشیده میشوید. چقدر اهمیت دارد که بازیگر کار حرفهای خودش را از صحنههای نمایش و سالنهای اجرای زنده شروع کند و بعد پشت دوربینها ظاهر شده و بازی کند؟
برای پاسخ به این سؤال کافی است بهترین بازیگران امروز سینما و تلویزیون را نام ببریم؛ ۹۵ درصد آنها بهترین تئاتریهای ۱۰یا ۱۵سال پیش بودهاند.
میخواهیم کمی فضای گفتوگو را عوض کنیم و به سؤالات شخصی برسیم. الان مشغول چه کاری هستید؟ چه برنامههایی برای سال پیش رو دارید؟
این روزها بیشتر وقتم به تدریس میگذرد و نوشتن نمایشنامهها و فیلمنامههایم. کتابی هم در مورد بازیگری دارم با نام لوگوس و محوریت مهارتهای کلامی اما نمیدانم کی تمام میشود. مدتی است در تدارک ساخت فیلم دوم خود هستم. ۵سال از ساخت «نیوکاسل» میگذرد. فیلمنامهای با نام «یک کوچه آن طرفتر». اما همچنان گرفتار تهیه سرمایه برای تولید فیلم هستیم. فیلمنامهای هم بهصورت مشترک با افشین علیزاده نوشتهام با نام «غربتی» که افشین قرار است کارگردانی کند و بهاحتمال زیاد من نقش اصلی را بازی میکنم.
اوقات فراغتتان را چطور پر میکنید و چه پیشنهادی برای تماشای فیلم و کتاب برای علاقهمندان دارید؟
همیشه به دانشجوها و هنرجویان میگویم رمان بخوانند، موسیقی خوب گوش کنند و نقاشی ببینند. این ۳مورد باید فعالیت همیشگی بازیگر و تئاتری باشد. اما عادت ندارم کتابی را برای خواندن پیشنهاد کنم. اگر میخواهید به کسی بگویید کتابی را بخواند اول باید ببینید چه خوانده است. دنیای سوفی، در جستوجوی زمان گم شده یا آثار مارگریت دوراس اگر در زمان نامناسب خوانده شود ممکن است خواننده را برای همیشه از رمان و کتابخوانی دور کند. شاگردی داشتم که بوف کور را در ۱۵سالگی خوانده بود. سالهاست تلاش میکنم تا دوباره او را با کتاب آشتیاش دهم. بوف کور صادق هدایت داستانی نیست که بدون مطالعه و شناخت قبلی سراغش برویم.