
اوج و افول حراج تهران و بازار هنرهای تجسمی ایران
آیا ازبینرفتن حراج تهران به نفع هنرهای تجسمی ایران است؟

مرتضی کاردر- روزنامه نگار
رونق هنرهای تجسمی در سالهای اخیر تابعی از رونق بازار این هنرها بوده است. رشد قیمت آثار هنرمندان ایران در بازارهای بینالمللی سبب شد که بسیاری از مجموعهداران بینالمللی به آثار هنرمندان ایرانی توجه نشان دهند و رونق بازار هنرهای تجسمی سبب رونق همه هنرها و حرفههای مربوط به هنرهای تجسمی شده است؛ از گالریداری و مجموعهداری تا کارگاهها و کلاسهای نقاشی و گرایش عمومی به هنرهای تجسمی.
توجه به هنرمندان خاورمیانه، بهویژه ایران، بهعنوان پدیدههای تازه بازارهای بینالمللی چشمگیر بوده است، حتی هنرمندان ایرانی که سالها در کشورهای اروپایی و آمریکا مشغول فعالیت حرفهایاند نیز از میزان توجه به هنرمندان ایرانی اظهار شگفتی کردهاند. همچنین رونق هنرهای تجسمی در ایران سبب شده است بسیاری از هنرمندانی که سالها خارج از ایران بودهاند، به ایران برگردند و نمایشگاه برگزار کنند و نسل نو دوستداران هنرهای تجسمی ایشان را دوباره کشف کنند.
اگر بخواهیم اتفاقی را بهعنوان نقطه شروع ماجرا مشخص کنیم، باید به بخش خاورمیانه حراج کریستی دوبی برگردیم. در سال1387 «پرسپولیس» اثر پرویز تناولی به مبلغ 8/2میلیون دلار در چهارمین دوره بخش خاورمیانه حراج به فروش رسید؛ عددی که هنوز هم در مقیاسهای جهانی شگفتانگیز محسوب میشود. پس از آن بود که حراجیها و مجموعهداران و گالریهای بینالمللی بیشتر متوجه آثار هنرمندان ایرانی شدند.
چند سال بعد حراج تهران تشکیل شد که نمونهای ایرانی از حراجهای بینالمللی باشد. حراج خیلی زود توانست خود را بهعنوان اتفاق تازهای در بازار هنرهای تجسمی خاورمیانه جا بیندازد. هنرمندان بسیاری در 13دوره حراج تهران به بازارهای بینالمللی معرفی شدند. اتفاقهای دیگری مثل بازار هنر (آرتفر) و حراجهای دیگر نیز پس از موفقیت حراج تهران شکل گرفتند.
اما حراج تهران از روز نخست با مخالفتهایی مواجه بوده است. کم نبودند کسانی که سیاستهای حراج تهران در ارائه و خرید و فروش آثار هنری موردپسندشان نبوده است و حراج تهران را متهم به پولشویی یا توجه به گروه و دسته خاصی از هنرمندان یا خرید صوری آثار و... کردهاند.
اما حراج تهران هیچگاه به اندازه دوره سیزدهم مورد هجمه قرار نگرفته است. ارائه اثری از آیدین آغداشلو که در ماههای گذشته متهم به آزار جنسی شماری از شاگردان خود شده است، سبب حملههای بسیاری به حراج تهران شد. عجیبتر اینکه اثر او به مبلغ 12میلیارد تومان به فروش رسید و رکوردی تاریخی به جا گذاشت.
آنچه در حراج تهران اتفاق افتاده، بیتردید اشتباهی استراتژیک بوده که نه فقط به اعتبار حراج تهران لطمه بسیار وارد کرد، بلکه موج تازهای از حملهها به آیدین آغداشلو را نیز سبب شده است. حراج تهران که هیچگاه به مخالفان و منتقدان توجه نکرده است، اینبار نیز هشدارهای دلسوزان را جدی نگرفت.
اما فارغ از جایگاه آیدین آغداشلو در هنر امروز ایران و فارغ از رفتارها و سیاستهای حراج که طبیعتاً برگزارکنندگان حراج باید بدان پاسخ دهند، رفتار جامعه هنرهای تجسمی ایران با حراج تهران قدری عجیب بهنظر میرسد.
در شمار مخالفان و منتقدان بسیاری از هنرمندان حوزههای گوناگون هنرهای تجسمی قرار دارند؛ یعنی کسانی که به هر حال گالریها را بهعنوان نهاد اصلی هنرهای تجسمی به رسمیت شناختهاند، آثار خود را آنجا ارائه میکنند. قاعدتاً شماری از آثارشان را مجموعهداران نیز خریدهاند. اما آیا حراج برای ارائه آثار راهی جز از طریق گالریها و مجموعهداران دارد و آثار را از جایی خارج از بدنه هنر ایران به حراج میآورد؟ اگر حراج تهران بهعنوان جایی برای عرضه و ارائه آثار ایرانی و دروازه ورود هنرمندان ایرانی به بازارهای بینالمللی بسته شود، مسئله حل خواهد شد؟ اگر سرمایهگذارانی که به حراج تهران میآیند به حوزههای دیگر بروند و از چشم منتقدان حراج پنهان شوند، منتقدان آرام خواهند گرفت؟ شاید رونق بازار هنرهای تجسمی برای بسیاری قابل تحمل نباشد، اما عجیب است که خود هنرمندان نیز حراج را در معرض حمله قرار میدهند. چه ناگفته پیداست که اگر حراج تهران و اتفاقهایی که به بازار هنر ایران در سالهای اخیر رونق دادهاند، تعطیل شوند، همه هنرمندان حوزههای گوناگون تجسمی ضرر خواهند کرد.