جدایی نادر از سیمین/اصغر فرهادی 1389
نزاع طبقاتی
مسعود پویا _روزنامهنگار
دو قطبی سطح پایین ولی گریزناپذیری که هنگام نمایش عمومی «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجیها ۳» بهوجود آمد، فیلمها را منتسب به جناحهای سیاسی ایران میکرد. در این دوقطبی فیلم فرهادی از جناح چپ میآمد و فیلم دهنمکی از جناح راست. جدایی نادر از سیمین نماینده سینمایی طبقه متوسط شهری با تمام مصایب و مشکلاتش محسوب میشد و اخراجیها ۳ فیلم جریانی که انتخابات ۸۸ را برده بود. حدود 10سال پیش، این تقسیمبندی و مرزبندی وجود داشت و عدهای هم به آن دامن میزدند. حتی طرفداران فیلم شماره یک سعی میکردند مردم را به تحریم فیلم شماره ۲ ترغیب کنند. این فضا و حال و هوا در بهار سال ۹۰ واقعا وجود داشت. اگر اخراجیها ۳ رسما در واکنش به انتخابات سال ۸۸ ساخته شده بود، جدایی نادر از سیمین یک ملودرام اجتماعی بود که تقریبا هیچ نشانهای از انتخابات و سیاست و موضوعات ملتهب روز در آن به چشم نمیخورد.
جدایی نادر از سیمین اما فیلمی است که عمیقا از تحولات سیاسی اجتماعی انتهای دهه80تأثیر گرفته است. میشود گفت فیلم فرهادی سیاسیترین فیلم سینمای ایران در انتهای دهه 80 است. فیلم ملودرامی که اختلاف میان یک زوج را بررسی میکند؛ اختلافی که ریشهاش به تصمیم سیمین به مهاجرت از ایران و اصرار نادر به ماندن بازمیگردد. فیلم از جایی بر سر ماجرای بچه سقطشده راضیه موضوع دروغگویی را مطرح میکند. و در نهایت به تقابل میان نادر و حجت میپردازد که تقابل میان طبقه متوسط و طبقه فرودست است. بهنظر میرسد این آخری از هر چیز دیگری در فیلم فرهادی مهمتر و با مفهومتر است. جدایی... زمانهاش را بازتاب میدهد و دوگانگی و دو دستگی جامعه بعد از ۸۸ را به نمایش میگذارد. فیلم به نوعی نزاع طبقاتی را به تصویر میکشد. و از این جهت محصول دوره دوم دولت احمدینژاد است که این تقابل به اوج خود رسید. مسئله شهادت دادن و دروغ گفتن هم موقعیت اخلاقی پیچیدهای را در فیلم ترسیم میکند که کاملا در ارتباط تنگاتنگ با تم نزاع طبقاتی قرار دارد. فیلم فرهادی در دل روایت قصه ملودرامش، تصویری از جامعه ایران را هم بهدست میدهد؛ جامعهای که در انتهای دهه80، عصبی و تلخ و زخم خورده و چند پاره است؛ درست مثل نادر و سیمین و حجت و راضیه. به سنت فرهادی، در این هنگامه هر کس به سهم خود، حق دارد و هیچ کاراکتری برتری ویژهای بر دیگری ندارد. فیلم همان قدر کنار طبقه متوسط میایستد که کنار طبقه فرودست. نادر همان قدر همدلیبرانگیز است که حجت. در این نزاع طبقاتی، هر دو طرف حق دارند. همانطور که طرفداران نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری حق داشتند سمتی که دوست دارند بایستند و رایشان را بدهند. آنچه بحران را میسازد و به نزاع طبقاتی دامن میزند تضاد منافع است؛ منافعی که در جامعه الزاما برای همه بهصورت یکسان منطبق نمیشود. جدایی نادر از سیمین، همه این نزاعهای طبقاتی و شهادت و دروغ را با تمام چالشهای چنین موقعیتهای پیچیده اخلاقیاش، بررسی و واکاوی میکند و به همین دلیل سیاسیتر از هر فیلم دیگر دوران خودش است؛ فیلم سیاسیای که در سراسرش حتی یک شعار سیاسی هم داده نمیشود.