فیلسوف فرزانه
سید جلال آشتیانی مهمترین احیاگر میراث مکتوب عقلی و عرفانی است
سید محمد حسین محمدی
بااینکه اهل فلسفه بود اما روابط گرمی با آیتالله بروجردی داشت.هشت سال شاگرد فقه آیتالله بروجردی بود. به گفته خودش، حمایتهای مالی آیتالله بروجردی سبب شد تا بدون هیچ دغدغه و مشکلی بتواند با خیال راحت به تحصیل بپردازد. در همان زمان باوجوداینکه به نسبت جوان بود اما گاهی طرف مشورت آیتالله قرار میگرفت. گاهی نیز بهعنوان میانجی میان جریان نهضت ملی و بیت آیتالله عمل میکرد. در ابتدا طرفدار کاشانی بود اما بعدها دلش به سمت مصدق رفت. درجایی گفته بود: «من برای شکر آب نشدن روابط مرجعیت با نخستوزیری وقت [دکتر مصدق] تمام تلاش خود را به کاربردم، ولی توطئه دشمنان قویتر بود و نشد آنچه باید میشد و شد آنچه نباید میشد» بعد از ماجراهای مصدق، علاقهاش به امور سیاسی کمرنگ شد و تماموقتش را صرف فلسفه کرد. در این میان دو سالی هم به نجف رفت و پای درس سید محسن حکیم و سید عبدالهادی شیرازی نشست.
او را باید یکی از مهمترین احیاگران میراث مکتوب عقلی و عرفانی دانست. در طول تمام سالهای عمرش علاوه بر تدریس سعی میکرد با مقدمه نویسی، تصحیح و چاپ آثار فلاسفه و عرفای اسلامی، این میراث را احیاء کند. در این میان توجه زیادی هم به زبان فارسی داشت و برخلاف سنت مرسوم فلاسفه و عرفا سعی میکرد هر آنچه مینویسد و منتشر میکند به زبان فارسی باشد. به تعبیر داریوش شایگان: سنت برای سید جلال یک جسد نبود تا بخواهد به تشییعجنازه بپردازد، بلکه خود او تجسم سنت بود». بسیاری از آثار ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، فیض کاشانی، میرفندرسکی، قونوی، قیصری برای اولین بار توسط سید جلال آشتیانی بود که تصحیح و منتشر شدند. سید جلال آشتیانی تا زمان وفاتش در سال 1384 مجرد ماند و ازدواج نکرد. اما هر یک از آثاری که از او باقیمانده است، حتماً و قطعاً باقیاتالصالحات آن فیلسوف فرزانه که تا ابد منافعش بر ایران و اسلام خواهد رسید.