تهران چقدر به پیادهها فرصت میدهد؟
پیادهراهها در توسعه تهران مغفول ماندهاند
الهام مصدقیراد :
چقدر در تهران فرصت پیادهروی داریم یا بهعبارت بهتر، تهران چقدر فرصت پیادهروی برای شهروندانش فراهم کرده است؟ نبود معبر و پیادهرو مناسب و بدون پستی و بلندی یک جنبه ماجراست که البته بدون اهمیت نیست اما در مجموع کلانشهر تهران چقدر در دل خود، مکانها و فضاهایی برای شهروندانش در نظر گرفته است؟ شهروندان تهران بیش از آنچه در این شهر بزرگ، عابران و پیادهها را ببینند، خودرو میبینند و ساختمانهای عظیم و معبر و بزرگراه. شریانهای ارتباطی در پایتخت در حال گسترش است و تعداد بزرگراهها طی سالهای اخیر افزایش بسیاری یافته تا خودروها سریعتر به مقصد برسند. اما صاحبان اصلی شهر، مهجور و مغفول در سیطره شهر خودرومحور گرفتار آمدهاند.
سلطه بزرگراهها و معابر و توجه بیش از حد به حرکت خودروها در توسعه شهری و به همان اندازه بیتوجهی به پیادهها در شهر، در دهههای اخیر طراحان شهری را به فکر توجه به نیازهای پیادهها در شهر انداخت تا جایی که «جنبش پیادهگستری» در برخی شهرهای دنیا شکل گرفت. آلودگی هوا، ناامنی به دلیل رشد و افزایش حرکت خودروها و کمرنگشدن حضور انسانها در شهر، خارجشدن مراکز تاریخی و گردشگری پیادهمحور از دایره توجهات و در نتیجه ازبینرفتن کارکرد و اهمیت آنها و... از مواردی بود که طراحان شهری را به فکر توجه به شهروندان غیرسواره شهرها انداخت. حالا در بسیاری از شهرهای دنیا، غفلت از ساماندهی و برنامهریزی برای حرکت پیادهها، از نقایص شهرسازی محسوب میشود. در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران نیز همین اتفاق با فاصله زمانی از دیگر شهرهای دنیا رخ داد.
برنامهریزیهای شهری برای خودروها انجام شد و نقش انسان، رنگ کمتری یافت. اما به دنبال حرکت جهانی توجه به پیاده، اقداماتی نیز در برخی شهرها همچون تبریز، مشهد و تهران صورت گرفت. پیادهراه سپهسالار، نخستین تجربه راهاندازی پیادهراه و توجه به عابران پیاده و غیرسواره در این شهر بود که بهعنوان یکی از تجربههای مثبت در پایتخت قلمداد میشود. بعد از آن مدیران شهری تصمیم به تبدیل خیابان 17شهریور به پیادهراه گرفتند که از همان ابتدای کار با مخالفتهایی مواجه شد اما مدیران وقت، بر انجام آن اصرار ورزیدند و برنامههای فرهنگی نیز برای آن درنظر گرفتند؛ اگرچه در نهایت چندماه قبل با نظر شورای شهر تهران، بخشی از این خیابان مسدودشده دوباره به روی خودروها باز شد. مسدودکردن این خیابان و اصرار بر تبدیل آن به پیادهراه، معضلات اقتصادی و اجتماعی متعددی در این محور ایجاد کرده بود. پل طبیعت هم هرچند مشمول تعریف پیادهراه بهعنوان مکانی قابل دسترسی و ارتباطدهنده با دیگر معابر و شریانهای شهری نیست بهعنوان یک محور گردشگری و مسیر پیادهروی شهروندان در کنار قطبهای گردشگری، توانسته نقش فعالی ایفا کند.
کمبود مکانهای عمومی در شهر خودرومحور
تهران نیازمند توجه بیشتر به پیادهها و پیادهراههاست. مصطفی بهزادفر ـ استاد طراحی شهری دانشگاه علم و صنعت ـ به همشهری میگوید: «تعداد خودروها و مسیر ویژه حرکت آنها در تهران بسیار زیاد است. افزایش خودروها و کاهش حضور شهروندان و عابران پیاده، احساس امنیت را در عابران پیاده کاهش داده است. در این شرایط چشمان ناظر بر خیابان از بین رفته و عابران پیاده بهویژه در شبها، از احساس امنیت برخوردار نیستند و تمایلی برای ماندن در فضا ندارند».
وقتی توجه شهر به خودروها و نیازهای آنها باشد و از پیادهها غافل بماند، در واقع از ایجاد مکانهای عمومی غفلت کرده است. علی مدنیپور ـ استاد طراحی شهری دانشگاه نیوکاسل ـ در کتاب خود با عنوان «فضاهای عمومی و خصوصی شهر» در تعریف فضای عمومی میگوید: «فضای عمومی یعنی زمینه مشترکی که مردم در آن بتوانند فعالیتهای عملکردی و آیینی را که منجر به پیوند بینشان میشود انجام دهند». نیاز به فضاهایی برای توقف، نشستن و فراغت و داشتن کارکرد چندعملکردی و مناسب برای حضور همه اقشار از جمله ویژگیهاییاست که در این تعریف گنجانده میشود. در فضای عمومی با غریبهها سهیم هستیم؛ فضایی برای شکلگیری زندگی جمعی، فرهنگ شهری و مباحث روزمره. چنین مکانهایی برای شهروندان باید جذاب و خاطرهانگیز باشد و به گفته طراحان شهری در دل محلهها و شهرها ایجاد شود. این اتفاق وقتی میافتد که در برنامهریزیهای شهری، توجه به انسان بر توجه به خودرو، غلبه داشته باشد.
پیادهمحوری، شهر را توسعه میدهد
برنامهریزان شهری معتقدند که حضور بیشتر شهروندان در شهر و توجه به نیازهای آنان در توسعه و برنامهریزی شهری، اثرات مثبت و قابلتوجهی در کیفیت شهر برجای میگذارد. مریم فرخی ـ دانشآموخته طراحی شهری ـ در مقاله خود با عنوان «نقش محورهای پیاده در توسعه پایدار شهرها» به 6تأثیر توسعه پیادهراهها و توجه به پیادهمحوری در شهرها اشاره کرده است که تمامی این موارد به توسعه پایدار شهری کمک خواهد کرد. تأثیرات زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصاد شهری، حفظ ساختار و هویت شهر، تأثیر در ادراک محیط شهری و ارتقای ایمنی و امنیت محیط ازجمله این تأثیرات است. فرخی در مقاله خود در مورد هر یک از این تأثیرات اینگونه توضیح میدهد: پیادهروی در شهر، موجب کاهش تردد وسایل نقلیه موتوری خواهد شد. این رفتار، کمک شایانی به کاهش آلودگی هوا و آلودگی صوتی خواهد کرد و مردم به استفاده از وسایل حملونقل عمومی نیز تشویق میشوند.
از طرفی پیادهروی در شهر، موجب حضور بیشتر شهروندان در مکانهای عمومی، دادوستد آنها با یکدیگر، توجه به آداب و رسوم و فعالیتهای مدنی و تعاملشان با یکدیگر میشود. همچنین در پیادهراهها فرصت خوبی برای توجه به دادوستد فراهم شده و رونق اقتصادی شکل میگیرد که این موضوع نهتنها برای کسبه و فروشندگان انواع کالا در پیادهراهها که برای شهروندان نیز جذاب است. پیادهرو و حضور شهروندان در آن، احساس تعلق به مکان را در میان آنها افزایش داده و موجب ایجاد دوباره حیات مدنی در مراکز شهر خواهد شد. شناخت شهروندان از شهر نیز در قالب پیادهروی میسر خواهد شد و در واقع شهر برای شهروندانش خوانا شده و آن را بهتر درک میکنند؛ امکانی که از طریق سواره بهخوبی میسر نخواهد شد و در آخر اینکه پیادهراه مکانی امن و ایمن برای شهروندان است؛ خصوصیتی که در مکانهای غیر از پیادهراه وجود ندارد چراکه حضور خودروها نخستین عامل تهدیدکننده ایمنیاست و دیگر اینکه حضور شهروندان پیاده در مکان، امنیت آن را نیز ارتقا خواهد داد.