پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
علی تاجدینی ـ نویسنده و پژوهشگر
روز عاشورا نمیدانی که هست؟
ماتم جانی که از قرنی به است
پیش مؤمن کی بود این قصه خوار؟
قدر عشق گوش، عشق گوشوار
خداوند در قرآن پیامبر(ص) را گوش خوانده است و گوشواره نوادگان آن حضرت، یعنی امام حسن مجتبی و امام حسین(ع)هستند؛ بنابراین کسی که گوش را دوست دارد باید گوشواره را هم دوست داشته باشد.
پیش مؤمن ماتم آن پاک روح
شهرهتر باشد ز صد توفان نوح
شاعر میگوید آنچه درباره امام حسین(ع) میگویید درست و بحق است، اما میدانید دوره یزید کی بوده؟ خبر این حادثه چه دیر به اینجا رسیده است؟!
گفت: آری، لیک کو دور یزید؟
کی بدست آن غم؟ چه دیر اینجا رسید؟
چشم کوران، آن خسارت را بدید گوش کرّان، این حکایت را شنید.
حتی چشم کوران و گوش کرها این واقعه را دیده و شنیدهاند، چه رسد به بینایان و شنوایان.
خفته بودستید تا اکنون شما؟
که کنون جامه دریدید از عزا
در اینجا مولوی نتیجهگیری میکند که ای اهل غفلت باید بهخود بگریید. آن امام همام نیاز به گریه شما ندارد.
پس عزا بر خود کنید، ای خفتگان
زانکه بدمرگیست این خواب گران
در اینجا مولوی از امام حسین(ع) تعبیر به سلطانالعاشقین میکند و چه تعبیر پرمعنایی. حقیقتا اگر عاشقان شاهی داشته باشند، حسین سرآمد همه عشاق عالم است. او نهتنها خود را به میدان قمار عاشقانه آورد، بلکه تمام متعلقات خود از خانواده و دوستانش را هم در پای خداوند قربانی کرد. اگر کسی زندان را بشکند باید تأسف بخوردکه چه زندان خوبی بود، ای کاش باز در این زندان میماندیم یا از شکستن زندان باید شادمان بود؟
مولانا نمیگوید گریه نکنید. او میگوید گریه و نوحه کنید برای غفلتی که دارید و از خداوند بخواهید که زنجیرهایی که بر دست و پای روحتان بسته شده توسط امام حسین(ع) باز شود. متأسفانه بسیاری از شیعیان نمیدانند چرا گریه میکنند. اگر با آنها سخن بگویی زبان حالشان این است که خدایی ناکرده یک تعداد آدم غریب و مظلوم در بیابان تشنه و گرسنه توسط لشکر جرار سربریده شدند.
چنین درکی از حماسه عاشورا معلوم است گریه هم دارد؛ چون گرفتار خودمان هستیم وگرنه اگر تاملی اندک در رفتار امام و اولاد و اصحابش میکردیم، مشکل حل میشد.
بارها از منابر و توسط روضهخوانها شنیدهایم که امام حسین(ع) از کسانی که در راه خدا شهید شدند از شهادت و مرگ در راه خدا میپرسیدند که مرگ در کامتان چگونه است و آنها میگفتند شیرینتر از عسل.