رستاخیز در لالهزار
اجرای اپرای «رستاخیز شهر یاران ایران» در گراند هتل
حسین عصاران
میرزاده عشقی که ذوق کلامپردازی و شاعری داشت و در دارالحان (کنسرواتوار) استانبول هم از آموزههای موسیقی بهره گرفته بود، در مسیر نوگرایی و تجددطلبی ذاتیاش، نمایش موسیقایی رستاخیز شهر یاران ایران را درباره گذشته ایوان مدائن نوشت وآن را با آوا و نواهای ایرانی بخشبندی کرد؛ با این هدف که آن را در بازگشت از استانبول به ایران و در قالب تلفیق «موسیقی» و «نمایش» روی صحنه آورد.
هرچند که بنا به روایت محمود خوشنام، اجرای این اپرا در سال ۱۳۰۱ و در سالن نمایش گراند هتل، در حد اجرای ایدههای اولیهاش باقی ماند، با این حال این تلاش را باید جلوهای از تجددطلبی جریان موسوم به روشنفکری در دستیابی به فرمهای هنری غربی و تسکیندهی یا مخفیکاری عقبماندگی فرهنگی و اجتماعی جامعه پیرامونشان دانست؛ هرچند که سرانجام تلخ این «اندیشمند/شاعر/ آهنگساز»را میتوان به مثابه آینهای مقابل تلاشهای اینچنینی این نحله فکری، دستکم در اوایل قرن اخیر، بهحساب آورد.
پیشنهاد کتاب:
«عشقی: سیمای نجیب یک آنارشیست»، نوشته محمد قائد، نشر «ماهی»،۱۳۷۷.