سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در نظام شهری
احسان حمیدیزاده |جامعهشناس و مدرس دانشگاه :
انسان بهطور ذاتی در طـول تـاریخ حیات خـود در تـعامل و تـقابل با دیگران نیازهای خود را برطرف سـاخته است و هـرچه در طول زمان به جلو رفته، دریافته که این روابط متقابل میتواند سـبب تأمین بهتر این نیازها شود؛ در نـتیجه، این کنشهای متقابل ابـعاد گـستردهتر و پیچیدهتری پیدا کردهاند. اثرهای ایـن کـنشهای متقابل تا حدی است که حذف آنها زندگی را غیرممکن میکند. در این مـیان، دانـشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کـنجکاوانه، در جـوامع بـه شناسایی کنشها پرداخـتهاند و بـه مجموعه عواملی پی بردهاند کـه بـه وسیله آنها طیف وسیعی از فرایندهای اجتماعی قابل تبیین و تحلیل است و این عوامل را سرمایه اجـتماعی نـامیدهاند. واژه سرمایه اجتماعی دربرگیرنده مفاهیمی چون اعـتماد، هـمکاری و همیاری مـیان اعـضای یـک گروه یا یک جـامعه است که نظام هدفمندی را شکل میدهد و آنها را به سوی دستیابی به هدفی هدایت میکند. در یک نگاه کلی، سرمایه اجتماعی عبارت اسـت از: ظـرفیتی اجتماعی که هماهنگی و همکاری را در گروه و جامعه تسهیل میکند.
کیفیت زندگی واجد شاخصهای اسـتاندارد و یکسـانی نیسـت، بلکـه در وضـعیت جـوامـع مـختلف تـعریف میشود. در حقیقت بهترین مدل تبییننگر درباره عوامل تعیینکننده کیفیـت زنـدگی، مـدلی است که بر مبنای آن، پدیدههای اجتماعی- فرهنگی به لحاظ کارکردی، بـا پدیدههای محیطی، زیستی و روانی در ارتـباط هستند. بر این اساس میتوان گفـت: کیفیـت زندگی، منظومهای است که از نظر ســازمان بـهداشـت جهـانی میتوانـد در قلمروهـای زیـر سامان یابد:
١ـ فـیزیکی (تـوانایی فـرد برای تأمین ضروریات زندگی)؛
٢ـ روانی (اعتمادبــهنـفـس، عـزتنفـس، تجربـه فـرد، احسـاس دربـاره خـود و ایـن برداشت که دیگران در مورد شخص چـه احـساسی دارند)؛
٣ـ استقلال (ادراک فرد از توانایی بـرای انـجام کاری و کـنترل زنـدگی خـویش که هم روانی است و هم فـیزیکی)؛
4- روابـط اجتماعی (ادراک فرد از ارتباط بـا خـود، خـانواده و دوسـتان و نقشـی کـه دارد)؛
5- محیطزیست (ادراک فـرد از توانایی مالی، امنیت فیزیکـی، محـیط امــن زنـدگی).
در سال 1961، جین جیکوبز، در اثری با عنوان مـرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی، مـفهوم سرمایه اجتماعی را در معنی شبکههای فشرده در قلمروهای قدیمی مختلط شهری بررسی میکند.از نظر او در نظام شهری شکلی از سرمایه اجتماعی ظهور پیدا میکند که در ارتباط با نظافت و بهداشت محیط، نبود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات مرتبط با بهبود کـیفیت زندگی باید فهمیده شود. در واقع جیکوبز به منابع محلی برای شکلگیری سرمایه اجتماعی و نقش آن در بهبود کیفیت زندگی مردم تـوجه دارد و برای آن اهمیت قائل است.
بوردیو نیز جایگاه فرد و گروه یا نهاد را در فضای اجتماعی به میزان برخورداری از 4 شکل سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین میداند. در نگاه بوردیو این 4 نـوع سـرمایه قـابل تبدیل به هم هستند؛ بـه ایـن دلیـل، افراد و گروهها پیوسته در تلاش هستند تا به شیوههای مختلف، یک نوع از سرمایه را به انواع دیگر تبدیل کنند و از این طریق جـایگاه خـود را در فـضای اجتماعی حفظ کنند یا بهبود بخشند.
با این توضیحات بهنظر میرسد کیفیت زندگی، سازهای اسـت کـه جدا از ابعاد مادی، ابعاد فرامادی را نیز در بر میگیرد. یکی از این ابعاد نشاط در مـقیاس فـردی و اجـتماعی است. در مجموع، گسترش و تسهیل شبکه ارتباطات و پیوندهای اجتماعی سطح دسترسی افراد و گروهها را به مـنابع اجـتماعی و اقتصادی ارتقا میدهد. این پیوندها و ارتباطات در اشکال متفاوت خود، یعنی بهصورت درونگروهی و برونگروهی، به مـثابه نـوعی چسب باعث میشود که عناصر موجود در جامعه به هم اتصال یابند و کـنشهای جـمعی از قـبیل تعاون، حمایتهای اجتماعی و... تسهیل شود. وجود کنشهای جمعی و حل مسئله بهصورت گروهی باعث اسـتفاده بـهتر از مـنابع اجتماعی، تقلیل هزینهها و افزایش کارایی برنامههای اقتصادی، اجتماعی و عمرانی در سطح جامعه مـیشود. پس میتوان ادعا کرد که کیفیت زندگی، در ابعاد مختلف خود، تحتتأثیر کیفیت ارتباطات و پیوندهای اجتماعی است.
بـهطور کـلی میتوان تأثیر سـرمایه اجـتماعی بر کیفیت زندگی را در موارد زیر خلاصه کـرد:
1- از طـریق تـسهیل کنشهای فردی جمعی برای بهبود شرایط عـینی زنـدگی، مثل نظافت عمومی شهر، بهبود شرایط شغلی، بهبود شرایط اقتصادی، امنیت و...؛
2- از طریق تأثیر بـر بهداشت عمومی و سلامت جسمی (پژوهـشها نـشان میدهد رابـطه بـسیار نـزدیکی بین بیماری و انزوای اجتماعی وجود دارد)؛
3- از طـریق بـهبود بهداشت روانی شرایط روحی و فردی (پژوهشها نشان داده سرمایه اجتماعی بالاتر شرایط روحـی- روانـی بهتر را بهدنبال دارد)؛
4- از طریق تأثیر بـر احساس فرد نسبت بهخود؛
5- از طریق ایجاد شرایط اجتماعپذیـری بـرای فرد که خود از شاخصهای کیفیت زندگی است.
سرمایه اجتماعی با نگرش سرمایهمحور و کمی به روابط و زنـجیرههای ارتـباطی افراد درون جامعه، این ارتباطات را بهصورت یک دارایی برای افراد درآورده است. در پژوهشهای مختلف، تأثیر سرمایه اجتماعی بر مفاهیمی چون سلامت روان، سلامت جسمانی، رضایت شغلی و بسیاری دیـگر از جـنبههای زنـدگی بشر به اثبات رسیده اسـت. در حـوزه مـسائل شهری نیز بررسی تأثیر مثبت این مفهوم بر کیفیت زندگی شهری میتواند زمینهساز ورود این مفهوم به حوزه برنامهریزی شهری و در نـتیجه کـاربردی شـدن توجه به مسائل اجتماعی در طرحهای شهری شود.